میگویند جای آنها در شهر نیست و باید دردسرهایشان را از سر اهالی شهر کم کنند، بار سفر ببندند و به محل جدیدی نقل مکان کنند که کمی دورتر از محل خانه و زندگی شهروندان باشد. مسئولان میگویند دیر و زود دارد، اما سوخت و سوز ندارد. رفتنی شدنشان قطعی است، اما کی؟ این سوالی است که نه شهروندان جوابش را میدانند و نه سازمانهای متولی و مسئول زمان دقیق آن را اعلام میکنند.
مشاغل مزاحم و صنایع آلاینده از کارگاهها و مغازههای کوچک گرفته تا کارخانجات و واحدهای صنعتی بزرگ، در این سالها آنقدر خون به دل شهروندان کردهاند که دیگر حتی مسئولان شهری هم از استانداری گرفته تا شهرداریها و شورای شهریها قاطعانه به این نتیجه رسیدهاند که باید آنها را از شهر اخراج کرد، مصوبه چند سال پیش مجلس و مصوبه مهر سال 92 هیات دولت نیز مهر تائیدی بر این ماجرا بود تا این تصمیم را چند گام به اجرایی شدن نزدیکتر کند، اما با وجود همه اینها خروج مشاغل مزاحم و صنایع آلاینده از شهر تاکنون با سرعتی که انتظارش را داشتیم، پیش نرفته است.
امروزه مزاحمتها و گرفتاریهایی که مشاغل مزاحم برای ساکنان واحدهای مسکونی یا تجاری ایجاد میکنند به یکی از دغدغههای اساسی شهروندان تبدیل شده که در بسیاری مواقع هیچ راهکاری برای مقابله با این مشکل هم وجود ندارد. حتی پیگیریها و اعتراضات شهروندان هم معمولا بینتیجه میماند چراکه هنوز راهکار اساسی برای اجرای قوانین و مقررات وضع شده درباره مشاغل مزاحم تدوین نشده است و اگر هم تدوین شده، هنوز به مرحله اجرا نرسیده است.
مشکل اینجاست که هماکنون کسی که متقاضی دریافت مجوز کسب و کار در یکی از مشاغلی است که به اصطلاح آن را مشاغل مزاحم مینامیم برای دریافت این مجوز نباید راه طولانی و سختی را طی کند.
مواردی مانند فاصله این مشاغل از واحدهای مسکونی، سر و صدادار بودن شغل درخواستی، مکان تاسیس مغازه، اشغال پیادهرو، مساحت مغازه، امکان فعالیت در داخل مغازه، میزان آلودگی صوتی شغل درخواستی و... در صدور مجوز چندان مطرح نیست و فرد متقاضی براحتی میتواند صرفا پس از دریافت مجوز کسب، هر مغازهای را در هر محلی که صلاح بداند خریداری و کسب و کارش را آنجا راه بیندازد.
وصلههای ناجور شهر
مشاغل مزاحم، مشاغل غیرمجاز نیستند، اما عمدتا به دلیل نداشتن موقعیت مکانی مناسب، استقرار نامناسب و ناسازگار بودن با دیگر مشاغل علاوه بر ایجاد مزاحمتهای فیزیکی و اختلال در عبور و مرور برای شهروندان، مانند نقطههای سیاهی شدهاند که سیمای شهرها را نیز خدشهدار کردهاند و به نوعی عاملی برای آلودگی بصری شدهاند.
اوراقیهای خودرو، آهنگریها، جوشکاریها، صافکاریها، تراشکاریها، جلوبندیها و تعویض روغنیها، مکانیکیهای انواع خودروهای بنزینی و گازوئیلی، تعمیرگاههای انواع موتورسیکلت و موتور چاه و سمپاش، نجاریها، آلومینیمسازیها، آپاراتیها، سنگفروشیها، رنگفروشیها، مصالحفروشیها، آهنفروشیها، باربریهای حمل اثاثیه و بار، کارواشها، پمپ بنزینها، چوببریها، خرید و فروش ضایعات، صنف آبکاران، شیمیایی فروشها و... فهرست بلند بالایی از مشاغل مزاحمی هستند که بنا به ضرورت زندگی شهری، خود را مانند وصلههای ناجوری به شهر چسباندهاند و شهروندان نیز چارهای ندارند جز این که اثرات نامطلوب زیستمحیطی این همزیستی نامسالمتآمیز را بپذیرند.
غولهای کثیف شهر
در کنار کارگاهها و مغازههای کوچک و بزرگ مزاحم نباید از غولهای مزاحم و آلاینده شهر هم غافل شد. کارخانههای بزرگ از تولید روغن نباتی و تولید سوسیس و کالباس و شیر گرفته تا کارخانههای صنعتی مانند تولید سیمان، پالایشگاهها، کارخانههای تولید اسید، کارخانههای تولید ماسه و سیمان در منطقه 18 و... سهم چند برابری در آلودگی زیستمحیطی شهرها دارند.
ساکنان اطراف این کارخانهها همواره از بوی نامطبوع و آلودگی هوای ناشی از فعالیت این کارخانهها گلایه دارند و تاکنون بارها اعتراضشان را نسبت به این وضع به هر جا هم که دستشان رسیده مطرح کردهاند، اما متاسفانه موضوع صرفا به ارائه تذکری کوتاه به کارخانه متخلف یا متوقف کردن موقت فعالیت آنها به صورت دورهای ختم شده است.
حتما روزهایی که آلودگی هوا در کلانشهرها بیداد میکند و به مرز هشدار یا حتی اضطرار میرسد را به یاد میآورید، کمیته مواقع اضطرار آلودگی هوا به عنوان یکی از اقدامات ضربتی سراغ کارخانههای آلاینده میرود تا حتی به صورت موقت فعالیت این کارخانهها را تعطیل کند تا شاید از وخامت اوضاع کاسته شود، اما به دلیل تبعات اقتصادی که متوقف شدن فعالیت این کارخانهها به دنبال دارد، این تعطیلی در خوشبینانهترین حالت چند روزی بیشتر طول نمیکشد و دوباره با ازسرگیری فعالیتشان، گازهای سمی و آلاینده است که وارد ریههای شهرمان میشود تا این بحران هیچ وقت دست از شهر ساکنان کلانشهرها برندارد.
قانونی بدون ضمانت اجرا
آلایندگیهای زیستمحیطی مشاغل مزاحم و کارخانههای آلاینده اطراف کلانشهرها و بخصوص پایتخت، همیشه یکی از موضوعات چالشبرانگیز میان سازمانهای متولی بوده است. موضوعی که با وجود داشتن متولیان مختلف، اما هر گاه حرف از اجرای راهکار منطقی برای سر و سامان بخشیدن به این معضل و حل همیشگی آن به میان آمده متاسفانه به دلیل برخی محدودیتها و فشارها متوقف شده و هیچ گاه به سرانجام نرسیده است.
نتیجه این شده که بسیاری از سازمانهای متولی صرفا به بازگو کردن مشکل اکتفا کردهاند و وقتی پای عمل به میان آمده توپ را به زمین هم پاس دادهاند.
فقط در تهران تاکنون 400 مورد شکایت مردمی درباره مشاغل مزاحم و صنایع و کارخانجات آلاینده به شورای شهر ارسال شده که در حال بررسی است.
رحمتالله حافظی، رئیس کمیسیون سلامت و محیطزیست شورای شهر تهران تاکید میکند: اعضای شورای شهر تهران تاکنون بارها از بابت حضور صنایع آلاینده که به انتشار ریزگردها در کلانشهرها و بخصوص تهران منجر میشوند انتقاد کرده و خواستار خروج این صنایع از پایتخت شدهاند، اما متاسفانه کار با جدیت مورد انتظار پیش نرفته است.
معصومه آباد، رئیس کمیته ایمنی و مدیریت بحران شورای شهر تهران نیز در گفتوگو با جامجم، با اشاره به فعالیت کارخانههایی مانند دخانیات، روغن نباتی و کارخانه سیمان در پایتخت میگوید: سالهاست که انتشار بخارات سمی تولید این کارخانهها موجب آلودگی محیطزیست و سلب آسایش شهروندان شده است.
آباد همچنین ادامه فعالیت کارخانه سیمان در دل بافتهای مسکونی منطقه مشیریه سابق را بیرحمانه دانست و میافزاید: این کارخانه موجب انتشار بسیاری از ریزگردها و آلودگی صوتی و بصری در شهر شده که بهعنوان قاتل خاموش، زمینهساز بروز سرطان در میان شهروندان است.
رئیس کمیته ایمنی و مدیریت بحران شهر تهران، همچنین فعالیت کارگاههای صنعتی در محله خاورشهر، کارگاههای صنعتی مسگرآباد در محله مسعودیه و کورههای آجرپزی در محلههای دولتخواه، اسماعیلآباد و خاورشهر را نیز منشأ انتشار ریزگرد و بروز آسیبهای اجتماعی دانسته و از این که فعالیت غیرمجاز صنایع داخل حریم شهر تهران که منجر به انتشار ریزگردها و آلایندهها میشود، انتقاد میکند.
یک دست صدا ندارد
فعالیت مشاغل مزاحم و آلاینده در کنار کارخانهها و صنایع آلاینده که با توجه به جدی شدن بحران آلودگی هوا در کلانشهرها در سالهای اخیر جدیتر خودنمایی کرده است، مسئولیتها را تا حدی متوجه شهرداریها به عنوان اصلیترین عامل اجرایی برای خروج صنایع، صنفها و مشاغل مزاحم و آلاینده از شهر میکند.
مهمترین قانونی که در این زمینه وجود دارد بند 20 ماده 55 قانون شهرداریهاست. در متن این قانون آمده: «جلوگیری از ایجاد و تأسیس تمامی اماکنی که به نحوی موجب بروز مزاحمت برای ساکنان یا مخالف اصول بهداشت در شهرها محسوب میشوند، وظیفه شهرداریهاست. شهرداری مکلف است از تاسیس کارخانهها، کارگاهها، گاراژهای عمومی و تعمیرگاهها و دکانها و همچنین مراکزی که مواد محترقه میسازند و اصطبل چارپایان و مراکز دامداری و بهطور کلی تمام مشاغل و کسبهایی که ایجاد مزاحمت و سروصدا کرده یا باعث تولید دود یا عفونت یا تجمع حشرات و جانوران شود، جلوگیری کند.»
در این میان هرچند به طور نمونه شرکت ساماندهی صنایع و مشاغل شهر تهران تاکنون اقدامات دست و پا شکستهای را برای انتقال صنوف مزاحم از شهر انجام داده که انتقال صنف شیمیایی فروشها، پرنده فروشها و ایجاد مراکز خرید و فروش خودرو در خارج از شهر، ایجاد بازارهای روز و بازارهای هفتگی برای رفع مزاحمتهای دستفروشها و سدمعبرکنندگان ازجمله این اقدامات بوده است، اما واقعیت این است که به گفته مدیرعامل شرکت ساماندهی صنایع و مشاغل شهر تهران، این مجموعه صرفا عملیات اجرایی انتقال واحدهای آلاینده به خارج از شهر را بر عهده دارد و انتقال هر کدام از این صنفها با توجه به نیازی که برای هماهنگیهای مختلف بین دستگاههای متولی و مسئول وجود دارد، شاید سالها زمان ببرد بخصوص وقتی پای کارخانههای بزرگ صنعتی به میان میآید و آن وقت است که مقاومتهایی نیز در این زمینه به وجود میآید که پیشرفت کار را کند کرده یا حتی متوقف میکند.
نمونه این مورد را در موضوع اخیر یکی از کارخانههای تولید روغن نباتی در محدوده جنوب شهر تهران میتوان دید که با وجود اخطارهای قانونی و اعتراضات پی در پی مردمی، هنوز به دلیل مقاومتهایی که وجود دارد اقدام خاصی برای انتقال این کارخانه به خارج از شهر صورت نگرفته است.
برخورد ضربتی یا راهکار منطقی؟
خیلی راحت میتوان از شر کارگاهها و مغازههایی که مشاغل مزاحم دارند، خلاص شد. حتی میتوان یکشبه همهشان را پلمب کرده و رهایشان کرد به امان خدا. این کار شاید ساده و آسانترین راه باشد، اما نه منطقی است و نه بهترین راه، بنابراین باید روی روشهای قهری و برخوردهای ضربتی خط کشید.
این کار هم مثل خیلی کارهای دیگر نیاز به این دارد که مرحله به مرحله انجام شود. در گام اول شاید بهترین کار این باشد که صدور مجوز کسب و کار برای افرادی که متقاضی چنین مشاغلی هستند مشروط به این شود که محل کارشان با فاصله مناسبی از مناطق مسکونی قرار داشته باشد تا آلودگی زیستمحیطی و سر و صدایی ناشی از فعالیت آنها موجب سلب آسایش اهالی نشود.
در مرحله دوم نوبت به طرحی میرسد که شهرداریها چند سالی است کارشان را در این زمینه شروع کردهاند. ایجاد شهرکهای تخصصی در اطراف شهر که بتدریج بتوان این صنفهای مشاغل مزاحم و آلاینده را به آنجا منتقل کنند.
البته این که صرفا همه سختی کار را به دوش صاحبان این مشاغل بیندازیم و از آنها بخواهیم یک تنه تمام عواقب خارج کردن مغازه و کارگاهشان به خارج از شهر را به دوش بکشند کمی بیانصافی است.
شاید ارائه تسهیلات مالی برای خرید و اجاره مغازه در شهرکهای صنعتی یا کاهش عوارض پرداختی به شهرداری که به نوعی تسهیلات تشویقی هم برای آنها محسوب شود و همچنین ایجاد امکاناتی برای رفت و آمد بیدردسر از خانه به محل کسب و کارشان در اطراف شهر از یک طرف و تشویق شهروندان به این که خدمات مورد نیازشان را در شهرکهای تخصصی دریافت کنند از سوی دیگر، در این که ماجرای انتقال مشاغل مزاحم و آلاینده به خارج از شهرها سرعت بیشتری به خود بگیرد، موثر واقع شود.
پوران محمدی / گروه جامعه
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد