هر چند در اسکار تکنیکهای هنری آنچنان که باید مثل جشنواره کن و... مورد توجه نیست و به سینمای تجربی هم بها داده نمیشود، اما متناسب با فرهنگ آمریکایی که آکادمی از دل آن برآمده و متاثر از سینمای هالیوود، در جشنواره اسکار به سینمای قصهگو و سرگرمکننده که روابط انسانی پر کشش در آن مورد توجه است، اهمیت زیادی داده میشود و آثار امثال کیارستمی بهرغم توجه زیاد جشنوارههای اروپایی در اسکار مورد اقبال واقع نشدند، اما قصهای بومی، پرکشش مثل «بچههای آسمان» مجید مجیدی که حتی با سینمای لوکس هالیوود هم نسبتی نداشت نامزد دریافت جایزه بهترین فیلم شد که در رقابت با فیلم «بنینی» کارگردان معروف ایتالیایی دستش از اسکار کوتاه ماند و تا «جدایی نادر از سیمین»، فیلمهای ایرانی حتی همین شانس نامزد شدن را هم به دست نیاوردند. حتی در مواردی فیلمی مثل «بدرود بغداد» به اسکار معرفی شد که کمترین اقبالی از سوی مخاطب داخلی و منتقدان نداشت و برای نبردن اسکار معرفی شده بود و استدلال مسئولان وقت این بود که این فیلم با توجه به اشغال عراق توسط آمریکا میتواند حرفهایی برای گفتن داشته باشد و بماند فیلمی که دیده نمیشود، چگونه میخواهد تاثیرگذار باشد؟ فراتر از داستان پرکشش و فضای بومی و حداقلهای سینمای حرفهای، فیلمی که به اسکار معرفی میشود اگر در جشنوارههای پیش از اسکار اعتباری کسب کرده باشد و شانس داشتن پخشکننده خارجی را کسب کرده باشد، در اسکار هم شانس بیشتری برای کسب تندیس خواهد داشت.
اما کش و قوس انتخاب نماینده کشورمان برای اسکار 2015 روز یکشنبه با اظهارنظر رسمی امیر اسفندیاری سخنگوی هیات انتخاب به پایان رسید و فیلم «امروز» اثر رضا میرکریمی که در جشنوارههای داخلی و اکران موفقیتی کسب نکرده بود به عنوان نماینده کشورمان معرفی شد. فیلم امروز از بین 10 فیلم مطرحی که اکرانشان با بازه زمانی مورد نظر اسکار همخوانی داشت انتخاب شد، این فیلم ها عبارت بودند از: «آذر، شهدخت، پرویز و دیگران» بهروز افخمی، «استرداد» علی غفاری، «برف» مهدی رحمانی، «تنهای تنهای تنها» بهزاد عبدیپور، «چ» ابراهیم حاتمیکیا، «خسته نباشید» افشین هاشمی، «خط ویژه» مصطفی کیایی، «زندگی مشترک آقای محمودی و بانو» روحا... حجازی و «سر به مهر» ساخته هادی مقدمدوست. امروز که برخلاف آثار قبلی میرکریمی مثل «زیر نورماه» ،«خیلی دور، خیلی نزدیک»، «به همین سادگی» و «یک حبه قند» موفق نبود و شاید معرفی آن بیشتر نوعی از دلجویی باشد برای میرکریمی که «یک حبه قند»اش پس از آنکه کام مخاطبان و منتقدان داخلی را شیرین کرده بود در اعتراض به رویکردهای سیاسی اسکار به این جشنواره معرفی نشد.
فیلم «امروز» ساخته رضا میرکریمی دو کلیدواژه محوری دارد که عبارت اند از «سکوت» و «قضاوت»، یونس (پرویز پرستویی) سکوت میکند تا جلوی قضاوت دیگران را بگیرد. او میداند که مردم دور و برش آدمهای کنجکاو و فضولی هستند و به همین خاطر خودش را بد جلوه میدهد تا زن باردار (صدیقه) در معرض قضاوت ناجوانمردانه دیگران قرار نگیرد. او نقش یک سپر دفاعی را بازی میکند و سد راه تیرهای زهرآگین دیگران میشود.
فیلمنامهای که بتواند چنین ایدهای را در قالبی دراماتیک به سرمنزل مقصود برساند کار بزرگی انجام داده است. این ایده در فیلمنامه «امروز» در حد یک ایده خام باقی میماند و در مرحله پرداخت بیرون از بافت قصه قرار میگیرد. یونس قرار است الگویی امروزی از یک آدم اخلاق مدار باشد. همان عارفی که حافظ در توصیفش میگفت: «وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم». قهرمان فیلم «امروز» از میان این سه فعل فقط دومی را انجام میدهد. او فقط رنج میکشد و خودش را در معرض سرزنش دیگران قرار میدهد. او وفایی نمیکند و به مرز خوش بودن هم نمیرسد.
ولی تناقض فیلم از این جا شکل میگیرد که کارگردان میخواهد «یونس» را فردی نیکوکار و مهربان نشان دهد. یونس در مقام یک راننده تاکسی، زنی را که نمیشناسد سوار ماشینش میکند و او را به یک بیمارستان میرساند. از او نمیپرسد که شما از کجا آمدهاید و همسرتان کجاست! احتمالا به این خاطر که این کار را فضولی بیجا تلقی میکند. او به هر کسی که سر راهش قرار بگیرد با همین شدت کمک میکند؟ اتفاقا «یونس» با حرف زدن و مکالمه بهتر و راحتتر میتوانست مشکل زن را حل کند. ولی مسئله این است که اگر او کلمهای حرف میزد فیلم به اتمام میرسید و نمیتوانست تا دقیقه «نود» کش پیدا کند! اگر او توضیح میداد که من به صورت اتفاقی با این زن آشنا شدم و جزییات زندگیاش را نمیدانم شخصیت «یونس» به سرعت از بیمارستان اخراج میشد و دیگر بهانهای برای حضورش در قصه وجود نداشت. جامعهشناسان و روانشناسان این همه درباره اهمیت ارتباط موثر آدمها با خودشان، طبیعت و دیگران تاکید میکنند و از آن طرف کارگردان ما فیلمی میسازد که نسخهاش سکوت و خاموشی است و از قضا همین فیلم میشود نماینده سینمای ایران در اسکار. رضا میرکریمی در دو فیلم «به همین سادگی» و «یه حبه قند» تواناییاش را در اجرای دو قصه کاملا متفاوت نشان داده است. او در فیلم کمکنش و آرام «به همین سادگی» کارگردانی موفقی داشت و در فیلم «شلوغ» و پرشخصیت «یه حبه قند» هم توانست به خوبی خرده پیرنگهای متنوع را به هم پیوند دهد. فیلم «امروز» با ضرباهنگ کندش از نظر ساختاری بیشتر به فیلم «به همین سادگی» شباهت دارد. ولی به دلیل خلاءهایی که در شخصیتپردازی قهرمان قصه (یونس) دیده میشود؛ «امروز» نمیتواند موفقیت آن فیلم را تکرار کند. (هفته نامه جیم)
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد