در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
او هم خیلی ساده پاسخ داد: P2 طبقه دوم پارکینگ است. واقعا به ذهن نمیرسد؟ من هم گفتم راستش به ذهن من نرسید چون شنیده بودم موضوع نمایش درباره ضحاک است، فکر میکردم حتما مفهوم عجیب و غریب و پیچیدهای دارد.
اینها نخستین جملاتی بود که میان من و کارگردان اثر نمایشی P2 مطرح شد و بعد کمی بیشتر درباره این اثر نمایشی با هم گفتوگو کردیم.
حالا این که ضحاک چرا به طبقه دوم پارکینگ یا همان P2 آمده، خود ماجرای دیگری دارد که داستان اصلی نمایش را تشکیل میدهد. میرمنتظمی درباره این که چرا ضحاک به این مکان آمده، میگوید: در واقع این طبقه کشتارگاه ضحاک است. او به خاطر بوی تعفنی که مارهای روی شانهاش برایش ایجاد کردهاند، حال خوشی ندارد. خودش دو طبقه زیرزمین را کنده و به P2 عزیمت کرده است.
او ادامه میدهد: ضحاک تئاتر ما خسته است. مدام میگوید چرا کسی نمیآید مرا به دماوند ببرد و به زنجیر بکشد. او دنبال کاوه و فریدون میگردد تا زودتر بیایند و او را از این شرایط نجات دهند. حالا این که کاوه و فریدون میآیند یا ضحاک در انتظار باقی میماند یا خیر موضوعی است که باید آن را در اجرای نمایش دید.
دوباره ضحاک
اما آنچه جالب است، ساخت دوباره یک اثر با موضوع ضحاک است. داستان ضحاک ماردوش از جمله داستانهای شاهنامه فردوسی است که تاکنون در عرصههای مختلف هنری، هنرمندان بارها سراغش رفتهاند تا بر اساس آن یا با الهام از این داستان اثر تازهای را خلق کنند.
اما این که ماجرای ضحاک چه جذابیتی برای میرمنتظمی داشته، موضوعی است که باید خودش درباره آن توضیح دهد. این کارگردان دراینباره میگوید: ما سفری به کشور ارمنستان داشتیم و دوستان ما در این کشور تمایل داشتند اثری را با موضوعی ایرانی بهطور مشترک کار کنیم و در جشنواره تئاتر فجر روی صحنه ببریم.
او میافزاید: من تصمیم گرفتم داستان ضحاک را برای این اجرا انتخاب کنم و البته با الهام از آن یک کار مدرن روی صحنه ببریم. حالا هم وقتی به تماشای اثر بنشینید شاهد یک کار مدرن خواهید بود که از شیوههای نمایش ایرانی استفاده نشده است.
البته به گفته میرمنتظمی این اجرا در مقایسه با اجرای تئاتر فجر تغییر و تحولات زیادی داشته است. اجرای فجر 95 دقیقه بوده، اما اجرایی که اکنون در تالار حافظ میرود 60 دقیقه شده است. همچنین نمایشنامه کار هم تفاوتهایی دارد. کارگردان اثر در این باره میگوید: میتوانم بگویم آنچه در این اجرا روی صحنه میرود تفاوتهای زیادی با اجرای ما در جشنواره تئاتر فجر دارد.
او درباره این تفاوتها توضیح میدهد: در اجرای جشنواره فجر بیشتر سمت حرکت رفته بودیم، اما اکنون کار بیشتر دیالوگمحور است. از آن کار فقط طراحی صحنهاش مانده و متن هم دوبارهنویسی شده است.
میرمنتظمی درباره تجربه کار روی شاهنامه میگوید: دیدیم شاهنامه خیلی دراماتیک است و تصمیم گرفتم کارهای بعدی را هم از شاهنامه استفاده کنم.
نمایشنامهنویس تجربهگرا
عباس جمالی، نمایشنامهنویسی که همیشه میرمنتظمی را در کارهایش همراهی میکند، از جمله نمایشنامهنویسان جوان و موفق کشورمان است. او که ابتدا با کار روی موضوع ضحاک چندان موافق نبوده است، میگوید: من ابتدا با طرح این موضوع مخالف بودم، چون فکر میکردم پیدا کردن نگاهی متفاوت درباره این موضوع خیلی دشوار است و نمیتوان به آسانی سمت آن رفت.
او ادامه میدهد: من و میرمنتظمی در همه کارهایمان دنبال یک برخورد متفاوت میگردیم و در این کار هم باید به همین برخورد میرسیدیم. وقتی کار را شروع کردیم ابتدا به این فکر کردیم که مکان نمایش کجا باشد. تصمیم گرفتیم یک مکان امروزی را انتخاب کنیم و ضحاک را بهP2 بیاوریم.
این نمایشنامهنویس اظهار میکند: زمان را هم گذاشتیم سالهای آخر پادشاهی ضحاک. انگار 999 سال حکومت کرده و ما سال آخر را در داستانمان روایت میکنیم.
یکی از نکاتی که میرمنتظمی به آن اشاره کرد بازنویسی چند باره متن نمایشنامه بوده است. جمالی در این باره میگوید: اگر بخواهیم حساب کنیم متن چهار بار بازنویسی کلی شده است. متن را ابتدا برای اجرا در جشنواره فجر نوشتیم. در طول اجرا، متن را کمی تغییر دادیم. دوباره گفتیم برای اجرای عمومی یک چیز دیگر میخواهیم و دوباره نوشتم که البته آن هم باز تغییر کرد.
او اظهار میکند: ما متن را خیلی تغییر دادیم. در حدی که میشود گفت متن با متن قبلی کاملا فرق دارد. این کار برای خودم لذتبخش است چون مهم اجراست. من فعلا دنبال چاپ نمایشنامههایی که مینویسم نیستم و برایم مهم این است که اجرا چقدر خوب باشد. من هر کاری را با هدف اجرا مینویسم. نویسندهای نیستم که بخواهم بنویسم و چاپ کنم.
این نمایشنامهنویس درباره رویکرد تجربی کارهایی که با میرمنتظمی انجام میدهد، میگوید: هر تجربهای که میکنیم اساسا چیز دیگری است. به نظرم همه اینها مشق است. اگر آدم فقط الف را مشق کند به ب نمیرسد.
چقدر از متنی که نوشتید راضی هستید؟ وقتی این سوال را مطرح میکنم کمی فکر میکند و میگوید: متن هنوز هم دارد تغییر میکند. همین دیروز یکسری چیزها را عوض کردیم. اجرا به آدم نکات زیادی را یاد میدهد. اجرا به من یاد میدهد که نپرسم. خودم مشکلات کارم را پیدا کنم و مدام تغییرش دهم تا درست شود.
مجری ـ بازیگر محبوب
مجری محبوب رادیو هفت هم که این روزها در تئاترهای زیادی بازی میکند، در P2 روی صحنه رفته و نقش خاصی را بازی میکند. احسان کرمی یا همان دکتر نمایشP2 بازی در این نمایش را به خاطر متن خوب آن پذیرفته و البته تاکید میکند که دوست دارد باز هم در آثاری با موضوع شاهنامه بازی کند.
او در توضیح نقش خود میگوید: دکتر یک آدم توطئهگر است که هم در حکومت ضحاک بوده و هم وزیر جمشید. او اصلا قصد ندارد از صحنه سیاست محو شود و هر طور شده برای وجود خود توجیهاتی دست و پا میکند و به حضور در صحنه سیاست ادامه میدهد. البته این شخصیت ما به ازایی در شاهنامه ندارد و ساخته و پرداخته ذهن نویسنده است.
کرمی تاکید میکند: چنین متنهایی نشان میدهد این اثر فردوسی چقدر قابلیت نمایشیشدن در بستر جامعه امروزی ایران را دارد. بعد از خواندن این متن به این نتیجه رسیدم که به نظرم فردوسی واقعا یک نمایشنامهنویس بوده و نمایشهایش را بهصورت منظوم مینوشته است.
او اظهار میکند: همه چیز فراهم است برای این که از دل شاهنامه نمایشها و فیلمهای فراوانی بیرون بیاید. البته ساخت فیلم بسیار سخت است چون اتفاقها خیلی بزرگ است و دکوپاژهای خیلی عظیمی نیاز دارد، ولی تئاتر این پتانسیل را دارد که این کار را انجام دهد.
او که نخستین بار سال 89 در جشنواره تئاتر فجر با نمایش کمدی «استشمامات» روی صحنه آمد، میگوید: عمر حضورم بهصورت حرفهای در هنر زیاد نیست. از سال 86 وارد رادیو شدم و از سال 89 هم روی صحنه تئاتر آمدم.
این بازیگر درباره موفقیت خود در عرصه تئاتر میگوید: شاید دلیلش این است هر کاری که میکنم با عشق است. با تمام جان و دلم کار میکنم و اولین بازیگری هستم که سر تمرین میآید، بلد نیستم در کارم کم بگذارم.
زینب مرتضایی فرد / گروه فرهنگ و هنر
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد