بی‌سوادی مأموران سانسور

«در کتاب «تاریخ انقراض خلافت عثمانی» آمده است که دستگاه پلیس در زمان سلطنت عبدالحمید خان دوّم به قدری شدید‌العمل بود که از فرط خوش‌خدمتی کارهای عجیب می‌کردند. از جمله حکایت یک جوان محصّل ارمنی را که سرگذشت خواندنی دارد.
کد خبر: ۷۲۸۳۲۹
بی‌سوادی مأموران سانسور

این جوان در موقع ورود به استانبول محلّ تحقیق و تفتیش مأمورین پلیس قرار گرفت. یکی از کارشناسان، کتابهای درسی او را بازجویی می‌کرد. اتّفاقاً یک کتاب شیمی به دست او رسید.

چون آن را باز کرد، در سر صفحه‌ای این فرمول شیمیایی معروف آب به چشم او آمد که عبارت است از «H2O» (یعنی دو جزء هیدروژن و یک جزء اکسیژن).

این فرمول جلب نظر آقای کارشناس را کرد و از فرط سوءظن آن را رمز و علامت سوءقصد نسبت به جان سلطان دانست. زیرا «H2» را حمید دوّم و «O» یا صفر را علامت نابودی تصوّر کرد و دربارة جوان بیچاره بدگمان شده، او را متّهم به سوءقصد کرده، به حبس انداختند.»

منبع:محمود حکیمی، هزار و یک حکایت تاریخی، انتشارات قلم، جلد 3

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها