با زهرا نعمتی، بانوی طلایی ایران در پارالمپیک و پاراآسیایی

رکورد المپیکی​ها را در برزیل می​زنم

زهرا نعمتی متولد دهم اردیبهشت 1364 در کرمان، عضو تیم‌ملی تیراندازی با کمان بانوان معلول ایران، نخستین و تنها زن در تاریخ ورزش ایران که موفق به گرفتن مدال طلا در سطح المپیک و پارالمپیک شده است.
کد خبر: ۷۳۳۱۱۰
رکورد المپیکی​ها را در برزیل می​زنم

وی همچنین به همراه راضیه شیرمحمدی و زهرا جوانمرد که تیم ملی تیراندازی با کمان بانوان ایران را در قسمت تیمی تشکیل می‎دادند، عنوان سومی و مدال برنز پارالمپیک ۲۰۱۲ لندن را به‎دست آوردند.

شرکت در مراسم کمیته بین‎المللی المپیک در سن پترزبورگ روسیه و دریافت جایزه معتبر ورزشکار برتر پارالمپیک لندن از سوی بنیاد بین‎المللی اسپرت آکورد، از دیگر افتخارات زهرا نعمتی به‌شمار می‌آید. او بتازگی در رقابت‌های پاراآسیایی اینچئون کره‌جنوبی بار دیگر با مدال طلا به ایران بازگشت تا موفقیت‌هایش را در این ورزش ادامه دهد.

زهرا نعمتی در اتفاقی جالب در بازی‌های المپیک لندن همسر رهام شهابی‎پور شد که او نیز عضو تیم ‌ملی تیراندازی با کمان مردان معلول ایران است. این زوج قهرمان، جشن عروسی خود را پس از دریافت مدال طلای زهرا نعمتی در دهکده المپیک لندن برگزار کردند.

ازدواجی تاریخی در ورزش ایران که اینک بانوی قهرمان ورزش ایران از آن و برخی دیگر از اتفاقات خوب زندگی‌اش به عنوان هدیه‌ای از سوی خداوند نام می‌برد.

آخرین حرف‌های زهرا نعمتی را وقتی همراه کاروان ورزشی غدیر از پاراآسیایی اینچئون کره‌جنوبی به ایران بازگشت، می‌خوانید.

به وعده تان عمل کردید. قبل از بازی‌های اینچئون گفتید طلای لندن را تکرار می‌کنید. همانی که گفتید شد.

خدا را شکر شرمنده مردم نشدم و باز هم توانستم پرچم ایران عزیز را با افتخار برفراز آسمان اینچئون به اهتزاز درآورم. این نکته را در لحظه لحظه تمریناتم به آن فکر می‌کردم و اکنون که به دستش آوردم از صمیم قلب خوشحالم. چشم امید خیلی‌ها به من بود بنابراین هم هیجان این رقابت‌ها برایم زیاد بود هم به خاطر احساس مسئولیتی که داشتم، تمامی سعی خودم را برای موفقیت انجام دادم.

لذت این افتخار با رکورد شخصی بیشتر هم می‌شود. این بار از رکوردتان راضی هستید؟

بله. توانستم رکورد جهانی را افزایش بدهم و رکورد پارالمپیک و رکورد خانم‌های ایرانی را در این بازی‌ها بزنم. شاید انجام این کار سخت باشد، اما همه ما غیرممکن‌ها را ممکن کردیم و نشان دادیم سختی کار، لذت آن را بیشتر کرده است.

برترین ورزشکار سال. این عنوان شما را کجا می‌برد؟

مراسم جایزه اسپرت آکورد روسیه در سال 2013. همراه همسرم آنجا بودیم. تندیس برترین ورزشکار سال را به بهترین ورزشکار جهان اهدا می‌کنند که من از ایران انتخاب شدم.

با روحیه ایرانی که دارید باید دریافت جایزه برایتان خیلی هیجان‌انگیز بوده باشد.

شاید خیلی از ورزشکاران دنیا برای به دست آوردن این افتخار دوست داشته باشند میلیون‌ها دلار خرج کنند، اما وقتی این تندیس نصیب من شد بیشتر به خاطر ایرانی بودنم و این‌که متعلق به میهنم است، افتخار کردم. یک اتفاق تاریخی بود و من روی سن به این فکر می‌کردم توانستم برای وطنم فردی ثمربخش باشم. من این تندیس را به خانواده‌های عزیز شهدا تقدیم کردم، چون اعتقاد دارم تمامی این افتخارآفرینی‌ها، تمامی این مسافرت‌ها که می‌رویم و پرچم ایران را در میادین مختلف برافراشته می‌کنیم ثمره خون شهدایی است که برای آزادی و استقلال میهن‌مان از جان‌شان گذشتند.

باید شما را از نوادر تیروکمان معرفی کنیم؟

همه از لطف خدا و دعای مردم است. امیدوارم در سال‌های آینده باز هم این هدیه الهی نصیب من شود تا بتوانم برای مردم عزیزم افتخار به دست آورم. من در وهله نخست قصدم گرفتن مدال یا افتخار نیست، اما تلاش می‌کنم به افتخاراتی که شایسته آن باشم، برسم.

تلاش من برای خودم، اما افتخاراتم برای همه اگر رکوردی می‌زنم یا به قول شما در باشگاه برترین‌های تیروکمان قرار می‌گیرم، این عناوین متعلق به مردم ایران عزیز و دوست داشتنی من است.

خود را برای خانم‌های این رشته یک الگو می‌دانید؟

من خودم الگوهای زیادی دارم که معلول هستند، اما به من کمک می‌کنند...

یک نفر را نام ببرید...

همسرم. او الگوی من است. همیشه به من انرژی و روحیه داده و اعتماد به نفس مرا زیاد کرده است. خانم‌هایی مانند من با هر نوع معلولیتی باید برای شکست دادن آن، ورزش کنند. بهترین نوع شکست معلولیت، ورزش کردن است. هم برای سلامت می‌توان ورزش کرد و هم در کنار آن برای به دست آوردن افتخار. باید تحت هر شرایطی در زندگی روحیه داشت و با مشکلات مبارزه کرد.

در پس هر اتفاقی یک امر خیر هم وجود دارد. من زندگی‌ام یک بار زیر و رو شد. تصادف کردم و تا پای مرگ رفتم و بعد خدا خواست ویلچرنشین شدم، اما همه اتفاقات را جور دیگری دیدم تا امروز که احساس می‌کنم خدا هدیه‌های دیگری به من داده است. من شکرگزار نعمت‌های خدا هستم. دوست دارم آدم‌ها هدف‌های بزرگ را انتخاب کنند و همیشه درخت امیدشان پربار باشد.

آیا به خانم‌هایی که در مسیر این ورزش قرار دارند، کمک می‌کنید؟

حتما. تیروکمان با من نیامده که من صاحب تیروکمان باشم. درهای این ورزش برای همه افرادی که استعداد آن را دارند، باز است و اگر کمکی از دست من بربیاید، دریغ نمی‌کنم. خانم‌های ایرانی بسیار باهوش هستند و نیاز اصلی تیروکمان هم هوش سرشار است. ما خانم‌ها همیشه مظلوم بوده‌ایم. مشکلات برای ما دو برابراست، اما نباید ناامید شد.

مردها در ایران خیلی راحت‌تر از ما ورزش می‌کنند، اما ما سختی‌های زیادی را باید پشت سر بگذاریم. با موفقیت ورزشکاران ایرانی در تیروکمان بازی‌های آسیایی و پاراآسیایی، اکنون بیشتر ثابت شده است که ما ایرانی‌ها چه زن و چه مرد استعداد خوبی در ورزش تیروکمان داریم چون این ورزش در تاریخ ما وجود دارد. ما آرش کمانگیر داریم.

آیا به خاطر نام آرش به تیروکمان علاقه‌مند شدید؟

اجازه بدهید یک کمی وارد تاریخ شویم. از تیر و کمان به عنوان وسیله شکار استفاده می‌شد، بنابراین انسان‌ها برای تهیه غذا به این وسیله نیاز داشتند. نام آرش کمانگیر را بدرستی آوردید، چون بسیاری از مطالعات نشان می‌دهد تیروکمان از واژه فارسی آرش یا ARCHER گرفته شده است.

ما باید به این موضوع افتخار کنیم که در تاریخ حماسی خودمان به شخصیتی برمی‌خوریم که نامش در عرصه جهانی تیروکمان می‌درخشد. تیراندازان دنیا آرش شاهنامه ما را می‌شناسند و با احترام خاصی درباره او صحبت می‌کنند. این موضوع را در بیشتر رقابت‌های جهانی از نزدیک حس کرده‌ام. من آرش را در شاهنامه فردوسی دوست دارم و وقتی به رشته تیروکمان وارد شدم هر روز بیشتر با این ورزش انس گرفتم. هم به دلیل هویت تاریخی‌اش با آرش و هم به دلیل این‌که روح آدم را صیقل می‌دهد. من با تیروکمان آرامش می‌گیرم.

انگار همین روحیه سبب شده مانند آرش مرزهای بیشتری درنوردید و در مسابقه‌های المپیک شرکت کنید؟

تصمیم خودم را گرفته‌ام. می‌خواهم مانند یک فرد سالم بروم در المپیک و مدال پارالمپیک لندن را در المپیک 2016 ریودوژانیرو بگیرم.

مانند اسکار پیستوریوس که در دوومیدانی پارالمپیک و المپیک مدال گرفت.

من عزم خودم را برای ریو 2016 جزم کرده‌ام. ابتدا باید سهمیه بازی‌های ریو را در سال 2015 به دست آورم و بعد به فکر طلای المپیک باشم. نمی‌گویم سخت نیست و از اکنون خیلی خوشبینانه همه کارها را جلو می‌برم اما با تلاش بیشتر می‌توانم به هدفم برسم. تاکنون خدا کمک کرده و دعای مردم بدرقه راهم بود و بازهم با این پشتوانه‌های الهی و معنوی در مسیر یک کار بزرگ قرار دارم. فدراسیون تیروکمان باید حامی من در پیکارهای تیروکمان برای گرفتن سهمیه المپیک باشد. بین رقابت‌های تیروکمان پارالمپیک و المپیک محدودیتی وجود ندارد و افراد معلول در کنار سالم‌ها می‌توانند تیراندازی کنند.

شما در بین المپیکی‌ها شروع کردید اما با پارالمپیکی‌ها ادامه دادید.دلیل انتخاب پارالمپیکی تان چه بود؟

در المپیکی‌ها شرایط کافی برای من فراهم نبود.بنابراین تصمیم گرفتم بروم پارالمپیکی باشم در این بین فدراسیون جانبازان و معلولین خیلی به من لطف داشت و کمک کرد.من در سال‌های قبل با مربیان کره‌ای کار کردم که نقش زیادی در پیشرفتم داشتند. درواقع با عضویت در تیم ملی افراد سالم که سکوی پرتاب من شد، توانستم در پارالمپیک نتیجه بگیرم.

این روزها مشغول آماده‌سازی برای پیکارهای تایلند هستید. آیا این رقابت‌ها، انتخابی المپیک به‌شمار می‌رود؟

نه، مسابقه‌های آزاد است. مسابقه‌های گرفتن سهمیه المپیک ریو از سال 2015 برگزار می‌شود.

برنامه آماده‌سازی‌تان معمولا چگونه است؟

تیروکمان یکی از سخت‌ترین رشته‌های ورزشی دنیاست. هزینه‌های زیادی دارد. تیر و کمان در خارج از ایران تهیه می‌شود و تحریم‌ها تاثیر منفی روی ابزار و ادوات این ورزش گذاشته است. افراد معلول به فضای مناسبی برای انجام فعالیت نیاز دارند. نمی‌توانم بگویم چون رکوردار تیروکمان هستم پس مشکل افراد دیگری را که در این ورزش فعالیت می‌کنند، ندارم. امیدوارم با کمک مسئولان، مشکلات این ورزش برای همه رفع شود. جا دارد از آقای افشارزاده، مدیرعامل باشگاه استقلال بخاطر حمایت​هایش تشکر کنم. با وجود این شرایط آماده‌سازی بویژه در فصل‌های سرد سال برای من سخت می‌شود. اکنون در کیش زندگی می‌کنم و شرایط تمرینی‌ام در جزیره فراهم است. همچنین از اسپانسرهایی که حامی ورزش بانوان هستند سپاسگزارم چراکه بدون هیچ توقعی به دنبال همکاری با ورزشکاران بانوان ایران هستند.

یعنی موقعیت ورزشی شما نحوه زندگی‌تان را هم تعیین می‌کند.

بله این هم از موقعیت ورزشی من است که باید طی سال تمرین کنم. پاییز و زمستان فقط کیش برایم مناسب است و ماه‌هایی از سال را هم برای سپری کردن اردوهای آماده‌سازی، در تهران یا در شهرهای دیگر هستم. هزینه‌ها در کیش خیلی زیاد است، از طرفی مخارج خدماتی من و همسرم هم باید به این مسائل اضافه کنید. در هر صورت امکانات در کیش برایمان مناسب‌تر است و راحت‌تر زندگی می‌کنیم. به این می‌گویند زندگی سراسر ورزشی و کاملا حرفه‌ای.

در زندگی‌تان غیر از دست به کمان شدن، دست به کارهای دیگری هم می‌زنید؟

خطاطی و نقاشی می‌کنم. دست به آشپزی‌ام هم خوب است. همسرم نیز کنارم است و چون دستی برآتش تیروکمان دارد، کمکم می‌کند. اینک مسئولیت من سنگین‌تر از قبل شده است و باید بیش از پیش تمرینات ورزشی‌ام را پیگیری کنم.

با هم تیراندازی می‌کنید؟

او حکم مربی را برای من دارد. یکی از دلایل پیشرفتم تمرین با همسرم است چون وادارم می‌کند رکوردهایی در حد آقایان بزنم. این برای من بهترین انگیزه است.

قیمت تیروکمان چند است؟

16-15 میلیون تومان. هر چند وقت یک بار باید آن را عوض کرد و بنا بر قیمت روز در حال افزایش است.

خیلی‌ها چنین بودجه‌ای ندارند.

معمولا ابزار این ورزش را فدراسیون تیروکمان یا باشگاه‌ها در اختیار ورزشکاران خود قرار می‌دهند.علاوه بر این تیروکمان نیاز به فضای وسیعی دارد تا بتوان در آن تمرین کرد. گفتم موفقیت در این ورزش راحت به دست نمی‌آید.

آیا حقوق پارالمپیکی‌ها و المپیکی‌ها یکی است؟

متاسفانه برابر نیست. امیدوارم مسئولان ورزش نگاه برابری به این موضوع داشته باشند. هر دو طرف برای سربلندی ایران بزرگ تلاش می‌کنند، اما باید توجه داشته باشیم افراد معلول برای آماده‌سازی خود خدمات بیشتری می‌خواهند. امکانات ورزش معلولان محدودتر است و برای فراهم کردن این امکانات گاهی سرمایه زیادی لازم است. المپیکی‌ها باید با پارالمپیکی‌ها برابر باشند. چرا نباید به یک چشم دیده شوند؟ اگر به این ورزشکاران برسند، انگیزه بیشتری پیدا می‌کنند و در مسابقه‌ها نتایج بهتر و مدال‌های بیشتری به دست می‌آورند. حقوق پارالمپیکی‌ها نصف حقوق المپیکی‌هاست. در حالی که تلاش و هزینه‌های ورزشکاران پارالمپیک بیشتر است.

شما چه مراحلی را از شروع تا زدن تیر به هدف طی می‌کنید؟

چند لحظه قبل از رها کردن تیر در یک خلأ قرار می‌گیرم. به هیچی فکر نمی‌کنم. کاملا در خلأ. تعداد دفعاتی که این حس را در تیروکمان دارید با گذشت زمان به صورت یک عادت در می‌آید و سبب می‌شود تمرکز و آرامش را با هم داشته باشید.

من این حس را خیلی دوست دارم و با آن سال‌هاست زندگی می‌کنم. گفتم خیلی خوشحالم این ورزش را انتخاب کرده‌ام. تاکنون با تیروکمان خیلی از مشکلاتم را شکست داده‌ام. تیروکمان فراتر از ورزش‌های دیگر است و مولفه‌هایی در خود دارد که برخی اوقات آنها را نمی‌شود به زبان آورد اما کاملا حس کردنی هستند. من خدا را در این ورزش حس می‌کنم وقتی پشت سرم قرار دارد و می‌گوید تیر را رها کنم.

شما تعبیری تازه از اراده یک بانوی ورزشکار معلول دارید.

هر انسانی یک بار حق زندگی دارد، بنابراین باید از زنده بودن خوشحال باشد. می‌خواهم تا آخرین لحظه که خدا مقدر کرده است زندگی کنم و از زندگی‌ام لذت ببرم. امروز با شما صحبت می‌کنم در حالی که چند سال پیشتر ممکن بود زهرا نعمتی برای همیشه از این دنیا برود. برای زنده ماندنم از خدا ممنونم پس برای شاد بودنم از نعمتی که دارم باید تلاش کنم. پایداری و اراده انسان‌ها را خدا اندازه می‌گیرد نباید انسان‌های کم طاقتی باشیم، چرا که خدا این‌گونه انسان‌ها را دوست ندارد.

مبارزه با تبعیض جنسیت و معلولیت

یک بار زندگی با فراز و نشیب‌هایش روی تلخ خود را به او نشان داد. در لحظات امید و ناامیدی برای بودن یا نبودن، زهرا نعمتی از چنگال مرگ رهایی یافت و دوباره هدیه زنده ماندن را از خدا گرفت.

زهرا نعمتی، ابتدا تکواندو کار بود اما پس از سانحه رانندگی درسال 1383 ویلچرنشین شد و بعد از آن حادثه، به ورزش تیراندازی با کمان روی آورد. او که اعتقادی راسخ به ساختن زندگی با عشق و امید به خدا دارد، می‌گوید: بارها اتفاق افتاده فردی به علت داشتن مشکلات زیاد، از زندگی و داشتن لحظاتی توام با آرامش بی‌نصیب مانده است اما تلاش در جهت پویایی زندگی سبب می‌شود همه ما به زندگی سرشار از آرامش برسیم. معلولان علاوه بر تمامی مشکلات و حوادث زندگی، به اعتماد به نفس و تقویت روحیه نیاز دارند. من با ورزش به اینجا رسیده‌ام و روز به روز می‌خواهم در مسیر آرامش حرکت کنم.

نعمتی با حادثه تصادف، معلول شد. آن حادثه می‌توانست بانوی ورزشکار را به کنج انزوا با مشکلات روانی و افسردگی ببرد. با وجود این زمانی که دریچه دیگری از نوع زندگی معلولان پیش‌روی چشمانش باز شد، راه مبارزه را به جای تسلیم شدن انتخاب کرد.

روزهای زیادی دلش شکست. اعتراض نکرد. خم به ابرو نیاورد چون درخت امیدش را تازه کاشته بود و هدفش شکست دادن تبعیض دو جانبه جنسیت و معلولیت بود.

قهرمان تیروکمان ایران در شاخه ریکرو می‌گوید: از مشکلات دم نزدم چرا که با اعتقاد کار می‌کردم و با اتکال به قدرت خداوند پیش می‌رفتم. دوست داشتم به جهانیان ثابت کنم خانم‌های ایرانی بهترین هستند و با تمام مشکلات می‌جنگند، حتی اگر خیلی‌ها نتوانند موفقیت‌شان را ببینند آنها تلاش خودشان را می‌کنند و به بهترین عناوین هم دست می‌یابند.

بارها شنیده‌ایم افراد معلول با افراد سالم، حقوق برابری دارند، اما آیا این شعار تحقق یافته است؟ افراد معلول می‌توانند با اتوبوس، مترو، وسایل نقلیه عمومی به تردد بپردازند؟ با حرف‌های نعمتی می‌توان متوجه یک‌سری تبعیض‌ها در ورزش افراد معلول هم شد، آنجا که می‌گوید حقوق آنها با افراد سالم برابر نیست. با وجود مشکلات بیشتر، کمتر از آنها حقوق می‌گیرند.

بنا بر همین دیدی که وجود دارد، طبیعی است ورزش معلولان زیاد به چشم مردم نیاید و آنها مشارکت افراد معلول را در عرصه ورزش کمتر احساس کنند. برای از بین بردن این نوع نگاه در جامعه باید آگاهی‌ها درباره حقوق و امتیازات معلولان زیاد شود نه این که فقط در زمان مدال‌آوری و افتخارآفرینی امثال نعمتی‌ها، به فکر محدودیت‌های آنها افتاد و شعارهایی در جهت حمایت از معلولان در عرصه‌های متعدد ورزشی سرداد.

زهرا نعمتی هم‌اکنون در نقطه‌ای قرار گرفته است که جهان اطرافش را خودش می‌خواهد کنترل و مدیریت کند چون اعتقاد دارد: مشکلات زیادی را پشت سر گذاشته‌ام و دنیایی از تجربه پیش روی من باز شده است تا جایی که می‌توانم بهتر فکر کنم و تصمیم بگیرم. به اعتقاد من اولین و مهم‌ترین کسی که می‌تواند نقش بسیار موثری در ورزش یک فرد معلول داشته باشد، خود آن معلول است. قبول دارم مشکل جسمانی که مسائلی مانند فقر حرکتی را به وجود می‌آورد، خیلی وقت‌ها کلافه کننده می‌شود، اما اگر فرد معلول خودش را قبول داشته باشد و روحیه مناسب و امید به زندگی را در خود تقویت کند، هیچ‌گونه مشکلی نمی‌تواند مانع پیشرفت و موفقیت او شود.

محمد رضاپور / گروه ورزش

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها