برای ورود به این بحث ابتدا بایددید نقش رسانه ها درکمک به اقتصاد کشور چیست.به نظر من این نقش از 2 بعد قابل توجه است. بعد اول گسترش فرهنگ اقتصادی مردم یعنی رهنمون کردن افکارعمومی به سوی آن وجه از رفتاراست که برای اقتصاد ملی مفید به فایده باشدوبعددوم نقد سازنده تصمیماتی است که مدیران اقتصادی کشور می گیرند یااثراتی است که اجرای تصمیمات آنها بر اقتصاد ملی برجای می گذارد.اگررسانه ها ودرراس آن صداوسیما درطول سال های اخیرتوانسته باشددراین 2 جهت اقداناتی انجام دهد رسالتش را نسبت به اقتصاد ملی انجام داده است.حال بایددید این موفقفیت چقدراست:
1) دربخش جهت دهی به تصمیمات اقتصادی مردم صداوسیما زا جنبه کمی خوب فعالیت کرده است. به عنوان مثال ما دراین سالها شاهد رشد کمی برنامه سازی اقتصادی درشبکه های مختلف رادیویی وتلویزیونی بوده ایم .دربخش رادیو می توانم به رادیو تجارت یا رادیو اقتصاد اشاره کنم.دربخشض تصویری نیز برنامه هایی چون مناظره یا پایش حزو برنامه های پربیننده وجریان ساز بوده اند.اما بااین حال همه این برنامه ها از نظرکمی جای نقددارند.چراکه گاه فهم یک جهت دهی صحیح اقتصادی توسط برنامه سازان صورت نگرفته واین امر اثر خوددرپیام برنامه را برجای گذاشته است.لذا به نظر می رسد برنامه های اقتصادی صداوسیما نیاز به دمیدن روح جدیدی از نگاه کارشناسی دارد.البته شک نیست که همکاری دولت وحاکمیت در کیفیت برنامه های اقتصادی بسیار تعیین کننده است ودست کم درسالهای اخیر همکاری قوه مجریه بخصوص دراین راستا از نظر کیفی قابل توجه نبوده است. لذا نگاهی منصفانه به ما نشان می دهد که تنها صداوسیمارا دراین خصوص مقصر ندانیم چراکه احتمالا تلاش های آنان به دربسته می خورده است.
2) بااین حال صداوسیما از بعد نقد اقتصادی کارنامه بسیار قابل قبولی دارد.نوع نقدهای مطرح شده دربرخی برنامه های صداوسیما از جمله برنامه پایش را شخصا بسیار می پسندم.همچنین تحلیل هایی که گاه دراخبار صداوسیما درباره مسایل روز اقتصادی مطرح می شوددرنحوه تصمیم گیری مردم بسیار موثر است.واقعیت این است که شخصا درباره نقدهای اقتصادی صداوسیماافراط وتفریط یاسیاسی کاری ندیدم.ظاهرا این از بخت واقبال مدیران برنامه سصاز اقتصادی صدا وسیماست که چون محدودیت های دست وپاگیر سایر بخش های چالش ساز را ندارند،راحتتر می توانند پیام خودرا درقالبی حرفه ای منتقل کنندومثلا درکنار نظر موافق،نظر مخالف را نیز درج کنندتابیننده تصمیم نهایی را خود بگیرد.دراین راستا نمونه ای که بخاطر دارم رفتار حرفه ای صداوسیما دراجرای طرخ هدفمندی یارانه هاست که حتی درزمان دولت های نهم ودهم نیز دست از نقد کردن طح نکشید وبااستقرار دولت یازدهم واجرای فاز دوم این طرح،درکنار دولت قرار گرفت وبرای منصرف کردن ثروتمندان از دریافت یارانه نقدی کوشید؛تلاشی که البته بخاطر تلقی خاص مردم توفیقی نیافت.
بااین حال درکنار دونکته ای که گفته شد،برنامه سازی نتمایشی تلویزیون درباره اقتصاد ملی چندان چشمگیر نبوده است وقالب های دیگر مانند میزگرد برآن ترجیح داده شده است.حال آنکه ساخت سریال ها یا فیلم های نمایشی جذاب درباره پدیده های مثبت یا منتفی اقتصادی اثری بیش از حرف های خشک کارشناسی دارد. درنهایت اگر بخواهم از 20 نمره ای به کارنامه 10 ساله صداوسیما از نظر کمک به اقتصاد ملی بدهم،نمره 17راانتخاب می کنم وآن 3 امتیاز نیز به این خاطر کسر شده که گاها ضعف تشخیص کارشناسی،جهت برنامه ها را درمسیر صحیح قرارنداده است وگرنه صداوسیما از نظر تلاش وخیرخواهی اقتصاد ملی کارنامه قابل قبول تری دارد.
دکترعلی معنوی راد،نماینده اسبق ایران دربانک جهانی
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد