
هنگامی که پیتر لرد و کوین ایستمن برای اولینبار تصمیم گرفتند لباسی همانند جنگجویان نینجا بر تن لاکپشتها کنند، اصلا تصور نمیکردند این لاکپشتها روزی بتوانند دنیای سرگرمی را به تسخیر خود درآورند. این چهار قهرمان برای اولین بار در کتاب کمیکی سیاه و سفید به نام لاکپشتهای نینجای نوجوان و جهش یافته در 1984 حضور یافتند. از این چهار نفر چنان استقبالی شد که بسرعت از روی آنها چند سریال کارتونی دوبعدی (و یک سریال زنده) و یک سهگانه فیلم سینمایی زنده ساخته شد. در سال 2003، با پخش سری جدید سریال کارتونی دوبعدی در برنامه روزهای شنبه، بار دیگر به لاکپشتها توجه شد و در نهایت دو فیلم سینمایی تمام کامپیوتری سهبعدی در سالهای 2007 و 2014 از ماجراهای آنها تولید شد که هر دوی آنها در فروش گیشه به موفقیت خوبی دست یافتند.
برای کسانی که با داستان اصلی آشنا نیستند، باید گفت لاکپشتهای نینجا چهار لاکپشت هستند که به دلیل تماس با مادهای اسرارآمیز به موجودات جهشیافته ژنتیکی تبدیل میشوند، به اندازه انسان درمیآیند و قادر به تکلم میشوند. تمرکز داستانها همواره روی روابط خانوادگی میان لاکپشتها بوده است.
در دهه 80 میلادی کوین ایستمن و پیتر لرد دربهدر بهدنبال یک ناشر بودند تا براساس ایده آنها در مورد گروهی چهار نفره از لاکپشتهای نینجا و موش عظیمالجثهای که آنها را رهبری میکند، یک مجله کمیک استریپ ماهانه چاپ کنند، اما هیچ کدام از ناشران بزرگ مجلات مصور مثل مارول یا دیسی کمیک حاضر به این کار نشدند. زیرا واضح بود ایستمن و پیترلرد میخواستند جریان غالب کمیک استریپ در اواسط دهه80 را به هجو بکشند. به همین دلیل آنها که کاملا ناامید شده بودند، با تهیه 500 دلار سعی کردند 3000 نسخه از مجلات لاکپشتهای نینجا را به صورت سیاه و سفید چاپ کنند. البته آنها هرگز فکر نمیکردند مخلوقاتشان بزودی به یکی از موفقترین مجموعههای مصور مستقل بدل شود.
داستان آنها از این قرار بود: «چهار لاکپشت معمولی مشغول زندگی در فاضلاب شهری هستند که ناگهان مخزنی حاوی یک ماده مرموز آنها را به هیبت انسانی تبدیل میکند. یک موش عظیمالجثه با نام اسپلینتر به آنها آموزش تمرینهای نینجاهای ژاپن را میدهد تا قادر شوند در مقابل تهدیدات شِردِر و نینجاهای تحت فرمانش ایستادگی کنند. البته دختری جوان و شجاع به نام آپریل اونیل نیز گاهی اوقات به آنها کمک میکند.»
اما موفقیت واقعی زمانی به دست آمد که سر و کله لاکپشتهای نینجا در کارتونهای تلویزیونی پیدا شد. آنها آنچنان محبوب شدند که به نظر میرسید اوایل دهه90میلادی اکثریت کودکان زیر ده سال آمریکایی با پیژامههای منقش به لاک پشتهای نینجا به خواب میروند. البته این مجموعه انیمیشن که پخش آن از سال 1987 تا 1996 ادامه داشت با کمیک استریپهای لاکپشتهای نینجا تفاوت عمدهای داشت. بهعبارتی دیگر ایستمن و لرد با کمیکاستریپهای لاکپشتهای نینجا خوانندگان بالغ را هدف قرار داده بودند و به موضوعات پیچیدهای میپرداختند، اما کارتونی که براساس این کمیکاستریپها ساخته شد تِم کودکانه داشت و از نشان دادن خشونت طفره میرفت. داستانهای این مجموعه همواره از فلسفه مطلقگرایی اخلاقی پیروی میکرد. یعنی لاکپشتها همیشه خوب و دشمن اصلی آنها یعنی شردر و دار و دستهاش، بد بودند. محبوبیت بیحد و حصر پدیده کمیکها و سریال لاکپشتهای نینجا سبب شد تا در سال 1990 فیلم زندهای براساس آنها ساخته شود که از هر نظر به کمیک استریپهای لاکپشتهای نینجا شباهت داشت تا به انیمیشن آنها. سپس در سالهای 1991 و 1993 دو دنباله دیگر برای این فیلم زنده ساخته شد. شاید تکنیک بازیگران در لباس لاکپشتهای نینجا در دهه 1990 کار جدیدی محسوب میشد، اما این شیوه در قرن21 تمامدیجیتال جوابی نداشت. مجموعه انیمیشن اول لاکپشتهای نینجا تفاوتهایی با مجموعه دوم دارد. مجموعه دوم محصول 2003 سعی میکند بیشتر به فضای تیره و تار کمیک استریپهای اولیه ایستمن و لرد وفادار باشد. مجموعه دوم ازسوی هواداران انیمیشنهای قدیمی لاکپشتهای نینجا با انتقاداتی روبهرو شد. آنها اعتقاد داشتند شخصیتهای جدید به اندازه کافی جذاب نیستند و اینکه ترانه تیتراژ آغازین مجموعه به هیچ وجه به خوبی ترانه قدیمی نیست، در حقیقت حتی بازیهای رایانهای که شرکت کونامی (سازنده بازیهای لاکپشتهای نینجا) براساس این مجموعه ساخته است نیز با چنین انتقاداتی روبهرو شدهاند. با این حال اکثر دوستداران کمیکاستریپهای لاکپشتهای نینجا از آن استقبال کردهاند و آن را به خاطر شخصیتپردازیهای بهتر و پیچیدهتر، سبک انیمیشن منسجمتر و پیچشهای داستانی جسورانهتر مورد ستایش قرار دادهاند. در کل باید گفت مجموعه دوم نسبت به مجموعه قدیمی خشنتر و تاریکتر است. از ماجراهای این قهرمانها نیز یکسری انیمه ساخته شده است. یکسری انیمیشن سهبعدی نیز در سال 2012 توسط کمپانی نیکلودئون تولید شده که این سری هم با نظر موافق منتقدان روبهرو شده و ساخت فصلهای جدیدی از این سری در دست است.
معرفی لاکپشتهای نینجا
دوناتلو: ملقب به دان، دونی و دانی. یکی از لاکپشتهای نینجا که چشمبند بنفش دارد. سلاحش چوب مبارزه بو است که گاهی اوقات از آن بهعنوان عصا استفاده میکند. او پسر نابغه گروه است و میتواند انواع ماشینها را راه بیندازد. نامش از دان تلو (مجسمهساز عصر رنسانس) گرفته شده است.
لئوناردو: ملقب به لئو. لاکپشتی است که چشمبند آبی دارد. سلاحش دو نینجاکن (شمشیر نینجا) است. نام او از نام لئوناردو داوینچی (هنرمند و مخترع عصر رنسانس)گرفته شده است. او در بین چهار نینجا از همه بزرگتر است. او به استاد اسپلینتر نزدیک است و بیشتر زمان خود را به تمرین و تفکر سپری میکند. او همیشه سعی دارد که برادرها را کنار هم نگه دارد و وظیفه فرماندهی در بیشتر ماجراها به عهده اوست.
مایکل آنجلو: ملقب به میک، میکی. لاکپشتی است که چشمبند نارنجی دارد. سلاح مخصوصش نانچیکوست. نامش از میکلانژ بوناروتی (مجسمهساز، معمار، نقاش و شاعر عصر رنسانس) گرفته شده است. او رئوفترین و بیخیالترین لاکپشت میان چهار برادر است. بیشتر جملات خندهدار را او بیان میکند. او جوانترین برادر است.
رافائل: ملقب به راف، یکی دیگر از لاکپشتهای نینجا که چشمبند قرمز دارد و سلاح مورد علاقهاش، سای (خنجر سه شاخه) است. نامش را از رافائل سانزیو (نقاش عصر رنسانس) گرفته است. او بیشتر از دیگر نینجاها عصبانی میشود و کمتر میتواند خودش را کنترل کند.
اسپلینتر: استاد و راهنمای لاکپشتهای نینجا. او یک موش فاضلاب تغییر شکل یافته است. او به لاکپشتها هنرهای رزمی نینجاها را آموخته است. اسم نینجاها را براساس نام هنرمندان مورد علاقهاش در عصر رنسانس انتخاب کرده است. (ضمیمه قاب کوچک)
پریسا کاشانیان
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
گفت وگوی اختصاصی تپش با سرپرست دادسرای اطفال و نوجوانان تهران:
بهروز عطایی در گفت و گو با جام جم آنلاین:
گفتوگوی «جامجم» با حجتالاسلام محمدزمان بزاز از پیشکسوتان دفاع مقدس در استان خوزستان