چرا امروزه دانشمند مسلط به همه شاخه‌های علمی نداریم؟

پایانی برای «جامعیت» علمی

ترویج علم زمینه‌ای را برای ایجاد ارتباط بین مردم و جامعه علمی ایجاد می‌کند

علم را از تبلیغات سطحی جدا کنیم

ترویج علم عبارت است از فرآیندی که به نهادینه شدن تفکر علمی در جامعه می‌انجامد. وقتی از جامعه صحبت می‌کنیم، این جامعه فقط به متخصصان، فارغ‌التحصیلان، دانشگاهیان، دانش‌آموزان و معلمان محدود نمی‌شود؛ بلکه منظور همه مردم است.
کد خبر: ۷۳۷۳۲۲

دانشمندان در گذشته در جوامعی زندگی می‌کردند که ترویج علم برای آنها یک نیاز به شمار می‌آمد. آنها احساس می‌کردند اگر ترویج علم انجام نشود، نمی‌توانند بخش زیادی از کار خودشان را پیش ببرند. از یک‌سو باید مردم جامعه را متقاعد می‌کردند کاری که انجام می‌دهند برای جامعه مفید است تا تولیدات علمی آنها در سطح جامعه مورد توجه قرار گیرد و از سوی دیگر باید توجه سیاستگذاران و افرادی که حاکمیت امور را مدیریت می‌کردند به کارهایی که این دانشمندان انجام می‌دادند جلب می‌شد. اگر چنین شرایطی وجود نداشت و از نظر اقتصادی و فراهم کردن امکان کار به دانشمندان کمک نمی‌شد، آنها نمی‌توانستند فعالیت‌هایشان را توسعه دهند.

علاوه بر این با توجه به مطرح بودن مسائلی از جمله رقابت و شناخت بین افراد، ارتباط بین متخصصان نیز یک ضرورت به‌شمار می‌آمد. اغلب این افراد احساس می‌کردند اگر بتوانند بین خودشان ارتباط مطلوبی برقرار کنند به نفع خودشان خواهد بود. در این حالت می‌توانند قدرتمندتر عمل کرده و به جای این که به صورت انفرادی عمل کنند به شکل یک اجتماع فعالیت کنند تا این اجتماع علمی بتواند از حقوق علمی و صنفی این گروه دفاع کرده، برای آنها امکانات فراهم کند و در نهایت مدافع اعتبار تخصصی این گروه علمی باشد.

برای مثال فرض کنید در یک شاخه علمی باوجود این که سال‌هاست گروهی از دانشمندان فعالیت علمی و تحقیقاتی انجام می‌دهند، یک نفر ادعا کند در این حوزه موفق به کشف بزرگ تخصصی شده است. اگر هرکدام از دانشمندان این حوزه می‌خواستند به‌صورت انفرادی به این ادعا پاسخ دهند، در نهایت به دعوای بین افراد منتهی می‌شد. این در حالی است که اگر یک اجتماع علمی به این ادعا پاسخ بگوید قطعا نتیجه قابل قبول‌تری برای کل جامعه در‌بر خواهد داشت؛ بنابراین می‌توان گفت ترویج علم نه تنها از نظر برقراری ارتباط بین جامعه علمی با مردم جامعه، بلکه از نظر ایجاد زمینه‌ای برای ارتباط با حاکمیت و ارتباط با خود دانشمندان بسیار مفید است و می‌توان آن را ارزشمند تلقی کرد.

سیاستگذاران و برنامه‌ریزان در ترویج علم

ما در یک حوزه مطالعه علم، فناوری و جامعه را داریم (STS) و در حوزه دیگر علم، فناوری، جامعه و محیط‌زیست را داریم(STSE) که به نظر من این حوزه مطالعاتی همه مجموعه‌هایی که امروزه در حوزه سیاستگذاری در زمینه ترویج علم در دنیای مدرن مطرح است را دربر می‌گیرد. تقریبا از اواخر دهه 70 ترویج علم به شیوه مدرن و با اسامی مشابه به‌صورت جدی و به عنوان یک رشته دانشگاهی در آمریکای شمالی و کانادا مورد توجه قرار گرفت که به‌تدریج کشورهای اروپایی و ژاپن نیز به این موضوع توجه نشان دادند.

در نظر گرفتن آموزش و ترویج علم با نگاه به اخلاق، فرهنگ، جامعه، اقتصاد و سیاست و درگیر کردن دانشجویان و دانش آموزان با واقعیت‌ها و مسائل جوامع امروزی مانند آلودگی محیط‌زیست، ناامنی و گرم شدن زمین از اهداف اصلی ترویج علم است. یکی از اهداف مطرح دیگر در ترویج علم این است که برای اصلاح نگاه مردم (همه مردم و نه فقط نخبگان) به واقعیت‌های جهان پیرامون، توسعه نگاه انتقادی به ارتباط بین علم، فناوری، جامعه و محیط و توسعه توانایی‌های بشر امروز با به کارگیری علم برای حل مسائل امروزی از علم کمک گرفته شود.

اخیرا ترویج علم بر‌اساس مولفه‌های دنیای مدرن در کشورهای در حال توسعه مورد توجه قرار گرفته و در کشور ما نیز به این موضوع توجه ویژه‌ای شده است. برای مثال در دانشگاه‌های تهران، شریف، امیرکبیر، شیراز، تبریز و پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و اجتماعی ترویج علم به شیوه‌های مختلف و به‌صورت تخصصی و آکادمیک مورد توجه قرار گرفته ‌و مرکز تحقیقات سیاست‌های علمی کشور از جنبه‌های دیگر در این زمینه کمک کرده است.

بررسی‌های انجام شده نشان می‌دهد ترکیه چند سالی زودتر از ما وارد این عرصه شده است. دوره دکتری STSE و دوره‌های مشابه آن در دانشگاه‌های مهم این کشور مانند دانشگاه آنکارا، دانشگاه صنعتی خاورمیانه و دانشگاه بوغازیچی استانبول ایجاد شده است. به نظر می‌رسد سیاستگزاران کشورهایی مانند کشور ما به این نتیجه رسیده‌اند اگر می‌خواهند مسیر توسعه و پیشرفت را طی کنند، این مسیر الزاما از توسعه علم میان طبقه دانشمندان عبور نمی‌کند؛ بلکه باید در این زمینه مطالعاتی را انجام داد که نشان دهد چگونه می‌توان ارتباطات علمی را در حوزه علم و فناوری برای جامعه و در تعامل با مردم و محیط برقرار کرد. ارتباطات علمی به ما نشان می‌دهد یک موضوع تا چه اندازه به ما و جامعه مربوط است و از نظر تاریخی ریشه‌های علمی و هویتی جامعه را استمرار می‌بخشد.

چالش‌های ترویج علم از دیدگاه دانشمندان

بعضی از متخصصان از دیدگاه شخصی و روانی دوست دارند به صورت فردی فعالیت داشته باشند و به ترویج دستاورد علمی خود در جامعه تمایلی ندارند. بعضی دیگر معتقدند اگر درباره حوزه تخصصی خود برای عموم و سیاستمداران حرف بزنند، شأن علم و تخصص آنها پایین می‌آید. نگاه دیگر این که اگر ما وارد این فضاها شویم، فعالیت علمی ما فاش می‌شود و در معرض دید قرار می‌گیرد.

البته خوشبختانه هر چه بیشتر در این زمینه پیش می‌رویم این نگاه‌ها کمتر می‌شود. در دنیای ارتباطات الزاماتی وجود دارد که لزوم برقراری این نوع از ارتباطات را بوجود می‌آورد و اگر نخواهیم هم این اتفاق رخ می‌دهد. به عنوان مثال زمانی که زلزله‌ای اتفاق می‌افتد و خبرنگار شبکه‌ای تلویزیونی با من تماس می‌گیرد، اگر از آنها بخواهم تا گرفتن اطلاعات بیشتر منتظر بمانند، خودشان با مراجعه به وبسایت سازمان زمین‌شناسی آمریکا اطلاعاتی را درباره مختصات این زمین‌لرزه زیرنویس می‌کنند که این سازمان مختصات این زلزله را این‌گونه اعلام کرده و آن‌گاه خود من در حین مصاحبه آن اطلاعات را در حال زیرنویس شدن می‌بینم. واقعیت این است که امروزه رسانه‌ها منتظر نمی‌مانند تا از طریق روابط‌عمومی و در قالب بیانیه رسمی اطلاعات برایشان ارسال شود.

بنابراین در این مسیر باید از چند آسیب احتمالی اجتناب کرد؛ نخست این که باید کارهای علمی و پیشرفت‌های واقعی را به‌درستی از کارهای سطحی و شعاری و تبلیغات معمولا اشتباه جدا کرد. دستاوردهایی که از طرف دستگاه‌های رسمی یا خود مجریان پروژه‌های علمی و تحقیقاتی ممکن است منتشر و ترویج شود، حتما لازم است ابتدا با چند منبع علمی کنترل و صحت‌سنجی شود.

اصرار بیهوده بر اول بودن (معمولا به عنوان اول در کشور و بعضا به عنوان اول در خاورمیانه یا اولین بار در دنیا!) در خبر‌ها نشود. این اخبار که بر اول بودن کارهای با ارزش انجام شده در مقایسه با سایر تجربیات مشابه در دیگر کشور‌ها اصرار دارند، معمولا بدون کنترل موارد مشابه (و این‌که واقعا چند کار از این نوع یا مشابه و حتی بهتر از آن در دنیا انجام شده است) موجب می‌شوند تا اصل کار که اهمیت ویژه داشته، تحت‌الشعاع یک تبلیغ غلط و بیهوده قرار گیرد.

ضمنا همه کارهای علمی قرار نیست برای اثبات مهم بودن الزاما برای اولین‌بار انجام شده باشند. هم در کشور ما و هم در دیگر کشورها، انجام کارهای ترویج علمی باید به صورت شبکه‌ای انجام شود، به نحوی که بخشی از یک کار در هر موسسه یا آزمایشگاه توسعه پیدا می‌کند.

در ارائه و ترویج دستاوردها و پیشرفت‌ها، بی‌دقتی در طرح و تشریح آنچه واقعا رخ داده می‌تواند به نتیجه‌ای متضاد با هدف اطلاع‌رسانی منجر شود. بی‌دقتی در انتشار مطالب علمی که معمولا در تشریح آنها باید از زبان تخصصی همان شاخه تخصصی استفاده کرد و در عین حال باید زبان ترویجی در ارائه گزارش به کار برد، کار سخت و ظریفی است. انجام این مهم اگر با دقت صورت نگیرد به توسعه شبه‌علم می‌انجامد و از سوی دیگر وقتی متخصصان خبرهای فعالیت‌هایشان به صورت مناسب منتشر نشود، رغبتی برای همکاری بیشتر با رسانه‌ها نخواهند داشت.

دکتر مهدی زارع / دانشیار پژوهشگاه بین‌المللی زلزله‌شناسی و مهندسی زلزله

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها