این تصویر به طور کامل آن چیزی را نشان میدهد که در طرح مدنظرم به دنبال آن بودم؛ طرحی که براساس آن به نقاط مختلف دنیا رفتم و از قبایل مختلف بومی پیش از آنکه ناپدید بشوند، عکس گرفتم. این عکس مربوط به سربازان قبیله هولی در کشور پاپوآ گینهنو (کشوری واقع در اقیانوس آرام و قاره اقیانوسیه، شمال استرالیا و شرق اندونزی) است که مردانی مغرور، خوشاندام و منحصر بهفرد را نشان میدهد. دو ماه طول کشید تا بتوانم به روستای محل سکونت این افراد برسم؛ نیمی از راه را با هواپیما طی کردم و بقیهاش را نیز دو هفته با پای پیاده از میان جنگلها گذشتم.
یکی از مشخصات پاپوآ گینهنو، داشتن قبایل فراوان آدمخوار است. اما افراد حاضر در این عکس به هیچ وجه چنین مشخصهای نداشتند، هرچند بسیار عصبانی بودند. زمینهای آنها به طرز وحشیانهای از سوی استرالیاییها تخریب و مورد تعرض قرار گرفته بود و در واکنش به این اقدامات، آنها به هر فرد سفیدپوستی حمله میکردند. با این حال احساس من این بود که آنها خیلی خوشقلبند. البته من یک راهنما داشتم، اما همان اولش گفت کمکی از دستش برنمیآید. فکر نمیکرد ما تا این حد به این افراد نزدیک شویم. راهنمایم شده بود تا پولی به جیب بزند. این اولین باری نبود که چنین اتفاقی میافتاد. تصمیم گرفتم خودم ارتباط برقرار کنم.
این آدمها منزوی بودند اما به هیچ وجه ترسناک نبودند. برای ارتباط فقط باید کمی انعطاف و گذشت و مهربانی از خودم نشان میدادم.
یک دوربین قدیمی داشتم که بسیار کند و دست و پاگیر بود. در ابتدا شروع به گرفتن عکس از تکتک آنها کردم، در نتیجه توانستیم با هر کدامشان آشنا شویم. به مدت چند ساعت روی زانو در مقابل آنها نشستم، دستهایم را بههم میزدم، صدایم را بلند میکردم و حتی آنها را در آغوش میگرفتم. کمکم ارتباط برقرار شد و به آرامی کنارم نشستند.
افراد این قبیله به این دلیل سرباز نامیده میشوند که کلاههای سنتی آنها از موهای خودشان و پرهای پرندگان بافته شده است. لباسها و صورتهای زردرنگشان در واقع بخشی از پوشش روزانه آنها را تشکیل میدهد. بتدریج احساس کردم که آنها آماده گرفتن یک عکس دستهجمعی هستند؛ گرچه نمیدانستند دوربین چیست و من نیز هیچ کدام از عکسهایم را نشانشان نداده بودم. آنچه که آنها تجربه میکردند این بود که فردی عجیب در حال نگاه کردن آنها از طریق یک جعبه است؛ اما آنها میدانستند که اگر درست بایستند، قدبلند به نظر برسند و خود را افراد خوبی نشان دهند، مورد تحسین قرار میگیرند.... و هر فردی عاشق تحسین شدن است.
این عکس در نزدیکی روستای محل سکونت آنها و در ساعت 5 صبح که آفتاب کامل بود، گرفته شد. من این آبشار پشت سر آنها را انتخاب کردم زیرا برکهای کوچک در زیر آن قرار داشت. من میخواستم آنها روی یک سکو بایستند و به همین دلیل به این شکل از آنها عکس گرفته شد. من احساس کردم که این افراد مستحق همان توجهی هستند که ما در فرهنگ خود به افراد مهمی همچون سیاستمداران و هنرمندان ابراز میکنیم.
در طرح من در مورد قبیلههای مختلف، یک جنبه شخصی نیز وجود دارد. هنگامی که 16 سال داشتم، شکل و قیافه من به یکباره تغییر کرد و تنها در یک روز تمام موهایم ریخت. در آن زمان به دلیل اینکه پدرم زمینشناس شرکتهای نفتی بود، به مکانهای عجیب و اسرارآمیزی سفر میکردیم. از یک سو من در مکانهایی بودم که ظاهر افراد چندان اهمیتی نداشت و از سوی دیگر، در فرهنگ خودمان به دلیل نداشتن مو طرد شدم. این تجربه من را در مسیر یک سفر قرار داد و من همچنان به دنبال سوالاتی در مورد هویت هستم.
گام بعدی من بازگشت به تمام قبایلی است که طی شش سال از آنها عکس انداختم. قصد دارم عکسهای گرفته شده از آنها را به خودشان نشان داده و این بار مذاکره را شروع کنم، البته این دفعه با یک مترجم بهتر!
درباره عکاس
نام: جیمی نیلسون
تولد: 1967، در شهر سون اوکس در منطقه کنت در غرب انگلستان
الگوها: ادوارد شریف کروتز، ایروینگ پن، ریچارد اودان
فراز: زمانی که تمام اجزا در کنار یکدیگر قرار میگیرند تا یک عکس گرفته شود.
فرود: ناامنیای که از افراط در خلاقیت نشات میگیرد.
جمله طلایی: به چیزی که گرفتید اعتماد کنید، 99 درصد مواقع درست است.
نام: جیمی نیلسون
تولد: 1967، در شهر سون اوکس در منطقه کنت در غرب انگلستان
الگوها: ادوارد شریف کروتز، ایروینگ پن، ریچارد اودان
فراز: زمانی که تمام اجزا در کنار یکدیگر قرار میگیرند تا یک عکس گرفته شود.
فرود: ناامنیای که از افراط در خلاقیت نشات میگیرد.
جمله طلایی: به چیزی که گرفتید اعتماد کنید، 99 درصد مواقع درست است.
راوی: کارین اندرسون- گاردین
مترجم: حسین خلیلی
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد