چند روز اخیر را باید به عنوان روزهای بد دانشآموزان کشور به حساب آورد. از یک طرف، مدیر یک مدرسه در گناوه، بچهها را به صف کرده و با لوله پولیکا به جان همه افتاده که در این بین، دست یک دانشآموز دچار عفونت شدید شده است.
صدها کیلومتر آن طرفتر، معلم یک مدرسه در ورامین، چند دانشآموز افغان را مجبور کرده دستشان را در کاسه توالت کنند سپس در دهانشان بگذارند.
البته اینها فقط خبرهای رسمی و منتشر شده از تنبیه غیرانسانی دانشآموزان در روزهای اخیر است و معلوم نیست در همین مدت، چند دانشآموز دیگر در مدارس کشور، روح و جسمشان مورد تهدید معلم کلاس قرار گرفته است.
در همین شرایط، وزیر آموزش و پرورش به ایسنا گفته است که در آیین نامه اجرایی مدارس، پیشبینیهای لازم برای برخورد با رفتارهای خشن که تعدادش بسیار اندک است، انجام شده، اما ایجاد رفتار مطلوب نیازمند فرهنگسازی است.
به اعتقاد علیاصغر فانی، از حدود یک میلیون معلم و کارمندی که مشغول انجام کار هستند، شاید یک تا سه مورد از این گونه رفتارها داشته باشند که با فرهنگسازی در نظام آموزشی هر روز کمتر میشود، ضمن این که دادگاههای تخلفات اداری این مسائل را پیگیری میکند.
شاید به اعتقاد این مقام مسئول، فرهنگسازی و برخورد قانونی با اینگونه تخلفات، بتواند در مقابل پدیده تنبیه در مدارس بایستد، اما واقعیت این است تا وقتی که نظام آموزشی، نتواند پا به پای تغییرات نسلی حرکت کند و خود را با شرایط جدید وفق بدهد، احتمال وقوع دوباره چنین درگیریهایی دور از ذهن نیست.
کشته شدن یک معلم از سوی دانشآموزش در بروجرد که اخبارش چند هفته قبل، در سطح وسیعی منعکس شد و همچنین انتشار اخبار متعدد تنبیه بدنی دانشآموزان از سوی معلمان، بصراحت موید این موضوع است که رابطه و تعامل بین معلم و دانشآموز، نیاز به تعریف جدیدی دارد و دیگر نمیتوان با همان کلیشههای چند دهه قبل، کلاس درس را مدیریت کرد.
سرمایهگذاری برای بهبود رابطه معلم و دانشآموز
نیاز به توضیح بیشتر ندارد که تنبیه بدنی از سوی همه معلمان سر نمیزند و فقط طیف محدودی از آنها، حاضر میشوند دست روی شاگردشان بلند کنند، اما به هر حال باید برای جلوگیری از تکرار این اتفاقها، نظام آموزشی خود را به روز کند و از تغییرات بنیادین واهمه نداشته باشد.
از طرف دیگر، اگر پای حرف معلمها بنشینید، خیلی از آنها معتقدند دانشآموزان نسل فعلی، با دانشآموزان قدیمی خیلی فرق دارند و به دلیل فرزندسالاری و روشهای غلط تربیتی در خانواده ها، همین هنجار به دانشآموزان هم انتقال پیدا کرده است و معلم نمیتواند مثل گذشته، کنترل زیادی روی رفتار دانشآموزان داشته باشد.
کارن خانلری، عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس در گفتوگو با جامجم پیشنهاد میدهد: همانطور که در برخی کشورها، روانشناسان و مربیان در کلاسهای درس حضور دارند و تا پایان هر مقطع تحصیلی با دانشآموز میمانند، ما هم میتوانیم از همین الگو استفاده کنیم.
وی عنوان میکند: در این کشورها، مربی و روانشناس، پس از سالها وقت گذراندن با دانشآموز، بخوبی از روحیات دانشآموز با خبر است و به همین دلیل، میتواند با مشاوره دادن، راهنمایی و کمک کردن به دانشآموز و معلم، از بروز خشونت بین معلم و دانشآموز جلوگیری کند، ولی در کشور ما چندان این موضوع جدی گرفته نمیشود.
به اعتقاد این نماینده مجلس، گرچه باید با معلمان خاطی برخورد شود، اما تا وقتی سیستم آموزشی بازنگری نشود و مربیان و روانشناسان در مدارس حضور فعال و مستمر نداشته باشند، احتمال تکرار چنین حوادثی وجود خواهد داشت.
آمار تنبیه روانی در دسترس نیست
تنبیه دانشآموز، فقط در محدوده تنبیه بدنی جای نمیگیرد، بلکه هنوز هم معلمانی پیدا میشوند که دانشآموز را در سر کلاس درس، مورد تحقیر و استهزا قرار میدهند یا با خشونت کلامی یا صحبتهای آمیخته با توهین با دانشآموز رفتار میکنند.
حسن موسوی چلک، رئیس انجمن علمی مددکاری اجتماعی ایران معتقد است نوع روانی تنبیهات دانشآموزان را نمیشود ارزیابی کرد، زیرا مبنایی برای سنجش آن وجود ندارد.
او به ایسنا توضیح میدهد تنبیه کودکان در مدارس مدتی است بیشتر شنیده میشود، زیرا در مدارس مددکار اجتماعی نداریم و مشاور به اندازه کافی وجود ندارد، اما با این حال این انتظار وجود دارد تا یک معلم با این حجم از دانشآموزان، اطلاعات لازم را دریافت و خدمات اجتماعی ارائه کند.
رئیس انجمن علمی مددکاری اجتماعی ایران تاکید دارد که آموزش و پرورش، جایگاه خود را در نظام سلامت اجتماعی باور نکرده است. همچنین سیاستگذاران هیچگاه آموزش و پرورش را به عنوان یک نهاد موثر اجتماعی نشناخته و باور نکردهاند و مصداق آن را میتوان در ساختار فعلی آموزش و پرورش جست که مددکار اجتماعی برای آن پیش بینی نشده و مشاور به اندازه کافی در سیستم وجود ندارد.
البته به اعتقاد موسوی چلک، شرایط جامعه بیرون از مدرسه نیز در رفتار افراد در مدرسه تاثیر دارد و باید پذیرفت خشونت وجود دارد و نمیتوان نسبت به آن بی تفاوت بود.
گرچه بروز خشونت در جامعه را نمیتوان انکار کرد، اما نباید از یاد برد که خشونت در مدارس، میتواند به مراتب تاثیرات مخرب تری به همراه داشته باشد. سن پایین دانشآموز، آسیب پذیری بیشتر او و از همه مهم تر، انتقال فرهنگ خشونت از طریق تنبیه بدنی و روانی او، ممکن است این شرایط را پیش بیاورد که دانشآموز، از جاده سلامت جسم و ذهن خارج شود. در واقع گسترش تنبیه در مدارس میتواند کاری کند که دانشآموز فارغالتحصیل با انبوهی از عقدههای روانی و دردهای جسمی، روانه جامعه، دانشگاه و بازار کار شود.
گروه جامعه / روزنامه جام جم
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد