این تصمیم او را از مسائل دیگر زندگی دور میکند؛ از ازدواج، کارهای اقتصادی که به فکر انجامشان است و... اما احسان میگوید اولویتش در زندگی ورزش است و این بدهیای است که به مردم دارد. حدادی عاشق عکاسی است و از دستپختاش تعریف میکند. حرفهایش را در گفتوگو با جامجم بخوانید.
در زندگی غیر از ورزش چه چیزی برای شما اهمیت دارد؟
بعد از ورزش، درس و کارهای اقتصادی برایتان خیلی مهم است.
فعلا که درگیر ورزش هستید و برای کسانی که حرفهای ورزش میکنند، فرصتی نمیماند که درس بخوانند یا کار دیگری انجام دهند.
فرصت نیست ولی یک سالی که در آمریکا بودم و در دانشگاه ویرجینیا تمرین میکردم، مدیریت ورزش خواندم. در ایران هم که هستم درس میخوانم. الان هم مدرک ام.بی.ای دارم. دوست دارم در مقاطع بالاتر درسم را ادامه بدهم و این کار را هم انجام میدهم. البته فعلا که تصمیم دارم به ورزشم ادامه بدهم.
علاقه به کارهای اقتصادی را هم از پدر به ارث بردید؟
راه پدر را ادامه میدهم. از بچگی خیلی دوست داشتم کارهای اقتصادی انجام بدهم. الان هم تصمیم دارم در کارهای اقتصادی ورزش درگیر شوم.
مشخص کردید که دقیقا چه کاری انجام بدهید ؟
کلا تجارت را خیلی دوست دارم. وقتی هم وارد تجارت میشوی، نمیتوانی بگویی چه کار مشخصی میخواهی انجام بدهی. من میخواهم در کار صادرات و واردات باشم. الان هم دارم اطلاعات جمعآوری میکنم.
گفتید از بچگی کار اقتصادی دوست داشتید. در این مدت در کارهای اقتصادی به پدرت هم کمک کردهاید؟
خیلی وقتها کنارش کار میکردم. مدام در کارگاه پدرم بودم. یک مدت هم که پدرم حدود بیست سی کارگر را به من سپرد.
مدام دستور میدادید؟
دستور که نه. سنم پایین بود و از این کارها نمیکردم. ولی حواسم بود که کارها درست انجام شود.
پدر چه کارگاهی دارد؟
تولید لوازم ورزشی.
ولی میگویند در کارگاه، لواشک هم درست میکردید؟
من عاشق لواشکم. یک بار پدرم اجازه داد با کمک چند نفر از کارگرها لواشک درست کنیم. یک دیگ بزرگ گذاشتیم ولی همه لواشکها خراب شد.
برای فروش لواشک درست کرده بودید؟
نه مصرف خودم. من هرچه دوست داشته باشم برای خودم درست میکنم. یک مدت هم که در ماه رمضان برای افطار آش رشته میپختم. نزدیک کارگاه پدرم سبزی میکارند. سبزی جمع میکردیم و آش رشته بار میگذاشتیم. یک بار ملاقه افتاد توی دیگ. خواستیم با انبردست در بیاوریم که آن هم افتاد. خلاصه آش را که خوردیم ته دیگ آچار فرانسه و انبر و چیزهای دیگر هم پیدا کردیم.
دستپختتان خوب است؟
آشپزی را خیلی دوست دارم. هر وقت که تنها هستم، خودم غذا میپزم. در آلمان و آمریکا که بودم مدام خودم آشپزی میکردم. غذا پختن حالم را خوب میکند. در آلمان که بودم، قبل از مسابقات خیلی استرس داشتم. امین (امین نیکفر، پرتابگر وزنه ایران) میگفت پاشو غذا درست کن، استرست کم شود. آشپزی که کردم، استرسم کمتر شد.
چه غذاهایی بلدید؟
هر غذایی که باشد، میپزم. قیمه، قورمه، فسنجان و...
از مادر یاد گرفتید یا کتاب آشپزی دارید؟
نه هیچ کدام. وقتی بدانی یک غذا چه موادی لازم دارد، میتوانی بپزی. از بچگی غذا پختهام. با خواهرم در فر نان و غذاهای دیگر میپختیم.
همه جا را هم کثیف میکردید و مادرتان اجازه میداد؟
کاری نداشت. ما از بچگی هر کاری که میخواستیم انجام میدادیم و کسی مخالفت نمیکرد.
در اردوها ساعتهای زیادی بیکارید. چه میکنید، کتاب میخوانید؟
کتاب که میخوانم ولی بستگی دارد کجا باشم و چه کار کنم. تازگیها کتابهای تاریخی میخوانم. قبلا کتابهای مختلف را دوست داشتم ولی الان بیشتر ترجیح میدهم کتابهایی درباره تاریخ ایران بخوانم.
اهل رمان و شعر که نیستید؟
نه اصلا. نه رمان دوست دارم و نه شعر.
موسیقی چطور؟
موسیقی خیلی دوست دارم. خیلی آرامم میکند. فرقی هم ندارد که چه باشد، فقط باید خود موسیقی آرام باشد.
خواننده خاصی را دوست دارید؟
نه برایم فرقی نمیکند. شعرش برایم مهم است. شعرهایی را که درباره وطن هستند خیلی دوست دارم. مثلا ترانه وطنموطنم سالار عقیلی را خیلی دوست دارم.
پس وقتتان را بیشتر با کتاب و موسیقی پر میکنید.
عکاسی هم میکنم. عکسهای زیادی هم گرفتهام. دوربین حرفهای دارم. بعضی وقتها هم که دوستانم از تمریناتم فیلم میگیرند، کلیپ میسازم. وقت هم داشته باشم، میروم رودخانه و ماهی میگیرم. البته چند سالی است نرفتهام.
سفرهای خارجی زیاد میروید، از بین کشورهایی که رفتهای کجا برایتان جذابتر بود؟
من در پنج ماه مجبورم 30 کشور بروم. به همین دلیل وقت نمیشود جایی بروم. بیشتر یا سر تمرین هستم یا در هتل. بلیت را هم طوری میگیریم که بعد از مسابقه فوری به فرودگاه برویم. اصلا فرصت نمیشود جایی را ببینیم. مثلا در فرانسه که بودم، هتلمان تا برج ایفل صد متر فاصله داشت، اصلا فرصت نشد بروم برج را ببینم.
البته خیلی هم حوصله ندارم جایی را ببینم. بیشتر ترجیح میدهم در هتل بمانم. در نیویورک که برای لیگ الماس رفته بودم، همه رفتند و بلندترین ساختمان نیویورک را دیدند. به من هم گفتند برو ببین خیلی جالب است. حتی حوصله نداشتم برای دیدن مجسمه آزادی بروم. من باید تمرکز کنم تا بتوانم خوب مسابقه بدهم.
خب حیف نیست این همه کشور میروید ولی جایی را نمیبینید؟
فکر میکنم همه از من طلبکارند. یعنی من بدهکارم. همه از من توقع دارند خوب تمرین کنم و نتیجه خوبی بگیرم. این کار اصلی من است. البته جاهایی را هم دیدهام. بستگی به فرصتم دارد.
از کدام کشور بیشتر خوشتان آمده؟
من در کل ایتالیا را خیلی دوست دارم. در رم بودهام و این شهر را خیلی گشتهام.
سفر تفریحی میروید؟
هشت سال است نرفتهام.
حتی در خود ایران؟
حتی در خود ایران. خیلی دوست دارم یک هفته تعطیل کنم و سفر بروم، ولی نمیشود.
آخرین جایی که سفر رفتید، کجا بود؟
باورتان میشود یادم نمیآید.
گفتید عکسهای زیادی گرفتهاید، آن هم با دوربین حرفهای. برنامهای برای این عکسها دارید؟
عکسهای زیادی از طبیعت و پرندگان دارم. واقعا هم عکسهای خیلی قشنگی هستند. تصمیم دارم نمایشگاه بگذارم ولی فرصت ندارم. من 150 تا 200 کشور رفتهام. کمتر کسی پیدا میشود این همه سفر رفته باشد. خیلی هم عکسهای متنوعی دارم. اگر وقت باشد و نمایشگاه بگذارم، کار جالبی میشود.
ورزش را تا کی و کجا میخواهید ادامه بدهید؟
من فعلا 29 سال دارم. رقبایم تا سی هشت نه سالگی مسابقه میدهند. من هم فعلا تمرین میکنم. اگر اتفاق بدی نیفتد، تا چهل سالگی مسابقه میدهم. این بهترین کاری است که میتوانم، هم برای خودم و هم برای شاد کردن مردم انجام بدهم.
بعد از چهل سالگی؟
در فکر همان کارهای اقتصادی که گفتم، هستم. یک کار خوب راه میاندازم و میدانم که موفق میشوم.
نمیخواهید در ورزش بمانید، رئیس فدراسیونی یا بالاتر از آن وزیر ورزشی ، عضو شورای شهری یا نماینده مجلس بشوید؟
هنوز به این مسائل فکر نکردهام. اگر بتوانم کمکی کنم، حتما انجام میدهم.
در سالهای گذشته چند چهره ورزشی که قهرمانی المپیک دارند وارد حوزههای غیرورزشی شدند. امیررضا خادم که نماینده مجلس بود. رسول خادم، حسین رضازاده، هادی ساعی، علیرضا دبیر و عباس جدیدی هم که شورای شهر هستند. نمیخواهید راه آنها را ادامه بدهید؟
برای این کارها هنوز تصمیمی نگرفتهام. کار کردن برای مردم و خوشحال کردن آنها خوب است اما فعلا ترجیح میدهم فقط به ورزش فکر کنم.
این قهرمانان به نظرتان در حوزههای غیرورزش هم موفق بودهاند؟
موفقیت به شخصیت فردی هر کسی بستگی دارد. مهم این است از کاری که میکنی، چه بخواهی. ورزشکاران اتفاقا میتوانند در شورای شهر موفق باشند. چه کسانی بهتر از قهرمانان که شهرها و کشورهای زیادی را دیدهاند و میتوانند ایده بدهند. ماها هر شهری که میرویم، چیز جدیدی میبینیم و برای بهتر شدن شهرمان میتوانیم خیلی خوب کمک کنیم. من فکر میکنم همه مدال آوران المپیک موفق هستند و در هر عرصهای هم میتوانند کمک کنند.
یک سوال خیلی خصوصی؛ نمیخواهید ازدواج کنید؟
خیلی دوست دارم ازدواج کنم ولی باید شرایطش باشد. من سالی 9 ماه ایران نیستم. سخت است با این شرایط. کسی باید باشد که این شرایط را بپذیرد، ولی نمیشود. فکر کنم تا زمانی که ورزش قهرمانی میکنم، نتوانم ازدواج کنم.
خانواده اصرار نمیکند ازدواج کنید؟
نه کاری ندارند. آنها هم شرایط من را درک میکنند. پدرم که از وضعیت من راضی است و فعلا میخواهد کنارش باشم. همه جا دوتایی با هم میرویم. اینقدر خوش تیپ است که همه فکر میکنند پسرم است!
لیلی خرسند / جامجم
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگوی «جامجم» با نماینده ولیفقیه در بنیاد شهید و امور ایثارگران عنوان شد