بررسی اثرات کاهش قیمت نفت در دهه های گذشته بر اقتصاد کشورهای توسعه یافته حکایت از آن دارد که افت قیمت طلای سیاه برای جهان مطلوب نیست به طوری که کارشناسان مسائل نفتی معتقدند از10 مورد افت شدید بهای نفت در سال های گذشته، 6 مورد به شروع رکود اقتصادی فراگیر، دو مورد به فعالیت های تروریستی بین المللی و دو مورد دیگر منجر به بحران های سیاسی دیگر در این مناطق شده است.
تحلیل نشریه آمریکایی فارین افرز مبنی بر اینکه وضعیت بد 'ملک عبدالله' پادشاه سعودی حاکی از انتخاب بدترین زمان برای جنگ نفتی عربستان علیه دیگر تولید کنندگان است، بیانات مقام معظم رهبری در دیدار نیکلاس مادورا رئیس جمهوری ونزوئلا با ایشان، مبنی بر کاهش عجیب قیمت نفت در یک مدت کوتاه حرکتی سیاسی و غیر اقتصادی است را تایید می کند.
ایشان با بیان آنکه دشمنان مشترک ما از نفت بعنوان یک حربه سیاسی استفاده می کنند و قطعاً در این کاهش شدید قیمت نفت نقش دارند، توافقات صورت گرفته میان رؤسای جمهور ایران و ونزوئلا برای مقابله هماهنگ با کاهش قیمت نفت را تایید کردند.
این نشریه آمریکایی با اشاره به مشکلات متعدد عربستان از جمله بیماری پادشاه، می افزاید: ادامه سیاست فعلی عربستان برای کاهش قیمت نفت با توجه به مشکلات کنونی این کشور اشتباه است.
این نشریه آمریکایی در مقاله ای با عنوان نمایشنامه نفت سعودی... چرا عربستان به کاهش قیمت نفت ادامه می دهد؟ از توطئه کاخ سفید و ریاض برای کاهش قیمت نفت پرده برداشت و ضمن اشاره به بیماری 'عبدالله بن عبدالعزیز' پادشاه عربستان به سیاست فعلی این کشور در کاهش قیمت نفت پرداخت.
احساس خطر دولت عربستان برای توافق نهایی مذاکرات وین 8 وزیر امور خارجه این کشور را برای سفری چند ساعته راهی وین کرد و دور از انتظار نبود در مقابل این اقدام آمریکا باید خوش خدمتی خود را به سرمداران کاخ سفید ثابت می کرد بنابراین کاهش فزاینده قیمت نفت کلید خورد.
به هر حال قیمت هر بشکه نفت برای اولین بار از سال 2009 به 50 دلار رسید و همه چشم ها به سمت عربستان به عنوان کشوری که 73 درصد از منابع زیرزمینی نفت را در اختیار دارد، دوخته شد تا شاید با کاهش تولید بهای نفت کمی بهبود یابد اما عربستان و دیگر دوستانش اقدام خود را تایید کرده و بر تداوم عرضه سقف تولیدات خود پافشاری می کنند.
مشکل است که باور کنیم عربستان نتایج جغرافیای سیاسی این قمار خود را نداند. کاهش قیمت نفت به معنای درآمد کمتر برای کشورهای دارای نفت مانند ایران و روسیه است. عربستان امید دارد به این وسیله، بر ایران به خاطر برنامه هسته ای و برخی سیاست هایش درمنطقه فشار بیاورد و از سوی دیگر بر سیاست روسیه در اوکراین نیز تاثیر بگذارد، هرچند ظاهرا خبر ندارد که ایران بعد از پیروزی انقلاب همیشه از سوی قدرت های جهان به دلیل بهانه های واهی تحت فشار و تحریم ناجوانمردانه قرار داشته اما هیچ گاه از مواضع اصولی خود عقب نشینی نکرده است.
تحلیلگران اقتصادی می گویند ادامه کاهش نفت برای عربستان در سال ۲۰۱۴ خسارت ۸۹ میلیارد دلاری در پی خواهد داشت به طوری که احتمالا این کشور را در تحقق اهداف بودجه اش دچار مشکل خواهد کرد.
به هر حال شواهد حاکی از آن است که تداوم کاهش قیمت نفت، علامت نوید بخشی برای اقتصاد جهان نباشد زیرا اقتصاد کشورهای عربی حوزه خلیج فارس را در آینده به دلیل کاهش هزینه های بودجه ای و افت خدمات رفاهی و کاهش اشتغال با مشکل روبه رو خواهد کرد.
مجله اکونومیست در تاریخ 20 دی ماه امسال به بررسی اثر قیمت نفت در بودجه سال آینده کشورهای عرب خلیج فارس پرداخته به طوری که مروری بر تحولات بودجه این کشور ها نشان می دهد با شروع افزایش قیمت نفت از سال ٢٠٠٧ حجم بودجه این کشور ها افزایش یافته و هر سالی که این رشد ها در بودجه تحقق یافته، پروژه هایی به اجرا در آمده که بهره برداری و کارکرد یا ادامه آن ها نیاز به منابع بیشتر از محل درآمد های نفتی داشته است. در این گزارش بیان شده که این موارد علاوه بر کشورهای صادرکننده نفت خلیج فارس مانند عربستان، امارات، کویت و عمان، دیگر کشور هایی که صادرکننده نفت نبوده و به منابع همسایگان متکی هستند نظیر بحرین را نیز شامل می شود.
براساس گزارش مذکور، عربستان برای داشتن یک بودجه متعادل به نفت هر بشکه ١٠٤ دلار و امارات به نفت هر بشکه حدود یکصد دلار دارد لذا به هر میزان که قیمت نفت از این ارقام کمتر باشد این کشور ها متناسب با این تفاوت در سال ٢٠١٥ دارای کسری بودجه خواهند بود.
به هر حال کارشناسان اعتقاد دارند سیاستمداران کشورهای خلیج فارس به خاطر اجرای سیاست های امریکا و همراهی با عربستان، از بروز معضلات سیاسی و اجتماعی ناشی از تداوم کاهش قیمت نفت در کشورهای خود بی خبرند زیرا ظاهرا نمی دانند برآورد کنند که کاهش هزینه های بودجه ای به دلیل کاهش خدمات رفاهی و اشتغال در نتیجه سبب افزایش نارضایتی ها در این کشورها خواهد شد و از طرف دیگر حفظ این هزینه ها و جبران آن از طریق افزایش مالیات ها نیز نوع دیگری از مشکلات و نارضایتی را در پی خواهد داشت.
هرچند عربستان به خاطر کاهش قیمت نفت مورد سرزنش قرار دارد و حاضر به کاهش تولید برای افزایش یا نگهداری سطح قیمت نفت نیست، اما جدا از اصرار ریاض برای مقابله و افزایش فشار بر ایران، به نظر می رسد دلایل دیگری نظیر کاهش تقاضا برای نفت و از میدان خارج کردن شرکت های متعددی که در آمریکا از طریق روش های پرهزینه به استخراج نفت مشغول هستند، وجود داشته باشد. به هر حال می توان تصور کرد که برای عربستان که دارای ذخایر عظیم نفتی است، در بلندمدت حفظ سهم بازار هم به اندازه کسب درآمد ارزی مهم و قابل پیگیری است.
البته کارشناسان تحولات منطقه جنوب غرب آسیا و اوکراین را از دیگر دلایل چرایی تلاش آمریکا و عربستان برای کاهش قیمت نفت ذکر کرده و معتقدند: با وجودی که آمریکا و عربستان طی 4 سال اخیر بیشترین تلاش را برای براندازی نظام سوریه، روی کار آوردن دولتی همسو در عراق و تضعیف جریان مقاومت در منطقه انجام دادند اما تاکنون موفقیتی در هیچ یک از این موارد نداشتهاند زیرا نظام بشار اسد همچنان در سوریه پابرجاست، دولت جایگزین نوری مالکی در عراق نه تنها خلاف منافع ایران نیست بلکه از دولت مالکی نیز نزدیکی بیشتری به ایران دارد. جریان مقاومت نیز در این مدت نه تنها تضعیف نشد بلکه در چند نوبت نقش برتر خود را در منطقه نشان داد.
به هر حال ممکن است بتوان از راهبرد افزایش تولید و کاهش قیمت نفت در کوتاهمدت بهره گیری کرد اما به اعتقاد کارشناسان نفتی اگر قیمت نفت به زیر 70 دلار نیز برسد باید منتظر کاهش تولید در آمریکا هم بود زیرا در آن صورت دیگر تولید به صرفه نخواهد بود و باز باید منتظر افزایش قیمت نفت بود.(ایرنا)
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد