از زمان روی کار آمدن دولت یازدهم، کم نبودهاند منتقدانی که گفتهاند رسانه ملی بیش از آنچه باید به این دولت بها داده و برنامههای آن را تبلیغ و تبیین میکند. با وجود این موضع صداوسیما در برابر این منتقدان، همواره دعوت به حفظ منافع ملی و کمک به دولتی بوده که در آغاز راه خود و بهویژه برای اجرای طرحهای ملی، نیازمند کمک رسانهای است. با این همه برخی از اعضای دولت اعتدال گاه در نقد رسانه ملی از مرزهای اعتدال فراتر رفتهاند و بیآنکه مصادیق انتقادی مشخصی را مطرح کند، رسانه ملی را به صورت کلی متهم به عملکرد جناحی کرده اند. معمولاً پاسخ رسانه ملی به چنین نقدهایی، تلاش برای تعامل بیشتر و شفافسازی عملکرد خود بوده است. موضعی که اکنون نیز در دستور کار مدیران سازمان صداوسیما قرار گرفته تا در برابر نقدهای اخیر دولتیها به این سازمان، تنها رفع سوءتفاهمها را مورد توجه قرار دهند. سوءتفاهمهایی که البته بخشی از آن شاید بیرون از اراده دولت، از سوی سیاستبازانی پیگیری میشود که نگاه ملی به رسانه ملی ندارند و آن را رقیب خود در حوزه رسانه میپندارند.
بهتازگی آقای روحانی رئیسجمهور از صداوسیما به دلیل آنچه عدم پوشش اخبار دولت نامیدند، انتقاد کردند. پیش از این نیز آقای احمدینژاد انتقادات مشابهی را مطرح کرده بودند. فکر میکنید دلیل این انتقادات چیست؟
بنده اعتقاد دارم که صداوسیما در خصوص معرفی فعالیتهای دولت واقعاً خوب عمل میکند و فرصتهای لازم را در اختیار دولتمردان قرار دهد تا گزارشی از برنامههای خود را از طریق فراگیرترین رسانه در ایران به اطلاع مردم برسانند. همچنین برخلاف نظر آقای روحانی، فکر میکنم عملکرد این رسانه در جهت حمایت از دولت است و از این باب، بنده و امثال بنده از صداوسیما گلایهمندیم که چرا فرصت مشابهی را در اختیار منتقدان دولت قرار نمیدهد تا آنها هم نظرشان را درباره عملکرد دولت بگویند و برنامههای آن را مورد نقد قرار دهند. اما خب شاهدیم که هر از چند گاهی چنین انتقاداتی به صداوسیما میشود که مواضعش ضد دولت است، که به نظر من ریشه این موضوع بهکل ارتباطی با عملکرد صداوسیما ندارد و این رسانه هر طور که کار کند باز هم موضوع مشابهی مطرح میشود. اما در پاسخ به سؤال شما که چرا چنین انتقاداتی مطرح میشود، باید بگویم که اگر دقت کنیم چنین موضوعاتی زمانی طرح میشوند که دولت میخواهد موضوع اصلی جامعه را عوض کند؛ یعنی وقتی دولتمردان در عملکرد خود موفق نیستند و بهاصطلاح کم میآورند و نمیتوانند مشکلات اقتصادی مردم اعم از بیکاری، گرانی، تورم و... را حل کنند و قادر به پاسخگویی در برابر مردم نیستند، برای پاک کردن صورت مسئله پای رادیو و تلویزیون را وسط میکشند که بگویند که آنها خوب کار کردهاند اما اینها خوب اطلاعرسانی نکردهاند و مردم در بیخبری ماندهاند.
اگر منصف باشیم میبینیم که صداوسیما بهخوبی از دولت حمایت میکند. به عنوان مثال در هفته دولت دیدیم که هر شب یک وزیر به تلویزیون آمد و از برنامههای وزارتخانهاش با مردم سخن گفت یا در تمامی سفرها و سخنرانیهای آقای رئیسجمهور، خبرنگاران و تصویربرداران و صدابرداران این رسانه همراه آقای روحانی هستند و برنامههای ایشان را پوشش خبری میدهند. |
اینگونه برخوردها را در دولتهای قبلی هم شاهد بودیم. دولتها میخواهند از حوزه نفوذ رسانه ملی حداکثر استفاده را ببرند زیرا این رسانه در تمامی خانوادههای ایرانی حضور دارد و در بسیاری موارد به یک عضو خانواده تبدیل شده است. در این شرایط دولتها توقع دارند رسانهای که متعلق به مردم است و باید با رویکرد بیطرفی عمل کند، فقط آنها را ببیند اما این وضعیت باعث میشود دغدغههای مردم به گوش دولتمردان نرسد.
به دلایلی که عرض کردم، فکر میکنم صداوسیما نباید اینگونه انتقادها را جدی بگیرد و توجه زیادی به آن داشته باشد.
حد و مرزهای رابطه صداوسیما با دولت تا کجاست و صداوسیما چگونه میتواند با حفظ مخاطب، نظر مثبت دولتمردان را نیز جلب کند؟
صداوسیما سرپل ارتباطی بین مردم و مسئولان است و نباید در هیچ شرایطی از این وظیفه خود عدول کند، باید دغدغه مردم را مرتفع کند و وظیفه ذاتی خود را درست انجام دهد، از طرف دیگر بهتر است نگاه دولت به صداوسیما عوض شود؛ با تبدیل صداوسیما به میرزابنویس دولت و القای «همه چی آرومه» به مردم دردی از کشور دوا نمیشود. در چنین شرایطی هم مردم ضرر میکنند و هم دولتمردان؛ هر دو از واقعیتهای طرف مقابل بیخبر میمانند، دولت صدای مردم را نمیشنود و مردم هم وقتی میبینند رسانه ملی گاهی حرفهایی میزند که نمودی در جامعه ندارد، تمامی حرفهای آن را بزرگنمایی میپندارند. اما برعکس، مردم وقتی ببینند که صداوسیما، دولت، مجلس یا هر بخش دیگری از نظام را نقد میکند به این رسانه اعتماد میکنند و آن زمان، وقتی صداوسیما بگوید دولت فلان کار را برای رفع مشکل شما انجام داده مردم آن را میپذیرند و نسبت به دولت امیدوار میشوند.
دولت باید بپذیرد که کارکرد انتقاد، سازندگی است نه تخریب. انتقاد فرصتی است که دولتمردان نباید از دست بدهند تا نقاط ضعف و قوت کار خود را بشناسند و با شناخت حاصلشده بهتر و درستتر گام بردارند. |
با توجه به اهمیت استقلال رسانه ملی از دولتها، عملکرد صداوسیما در پوشش اخبار دولت یازدهم را چگونه ارزیابی میکنید؟
نگاه من به این موضوع با نگاه دولتمردان تفاوت زیادی دارد. از وقتی دولت یازدهم بر سر کار آمده، رادیو و تلویزیون خیلی با آن همراه بوده است، برای همین فکر میکنم درحمایت از دولت خیلی خوب عمل کرده است. شما خیلی راحت میتوانید کارنامه دولت در ادوار گذشته را با کارنامه این دولت از نگاه صداوسیما بررسی کنید، آن وقت درمییابید که صداوسیما تا چه حد همراه این دولت بوده و از آن پشتیبانی کرده است.
درست است که دولت به کمک صداوسیما نیاز دارد تا برنامههایش را اطلاعرسانی کند اما دولتمردان باید بدانند مجموعهای مانند صداوسیما متعلق به همه مردم کشور است و انحصاراً به دولت تعلق ندارد. بنابراین طرح هر گونه توقعی در سطح افکار عمومی، دولت را زیادهخواه نشان میدهد و اعتماد مردم به دولت را کمرنگ میکند. اعتماد مردم هم سرمایه گرانقدری است که دولت یازدهم تا حدی در به دست آوردن آن موفق عمل کرده است، پس باید دقت کند که نباید این سرمایه را بهراحتی از دست بدهد.
به عنوان یک صاحبنظر که با رسانهها ارتباط مستمری دارید، فکر میکنید اگر اخبار دولت بیش از این پوشش داده شود در راستای منافع دولت است و آیا باعث ریزش مخاطب نمیشود و تأثیر عکس بر مخاطب نمیگذارد؟
این موضوع قطعاً به دولت آسیب میزند. به نظر من باید یک حد وسطی باشد؛ یعنی نه اینگونه باشد که صداوسیما درباره عملکرد دولت سیاهنمایی کند و مردم را از کارهای انجامشده بیاطلاع بگذارد و نه اینکه مردم هر موقع پیچ تلویزیون را باز کردند دولتمردان را در آن ببینند. صداوسیما باید به دور از این افراطها و تفریطها عمل کند.
البته هنوز هم به این وضعیت تعادلی نرسیدهایم و صداوسیما بیش از آنچه که باید، به سمت دولت شیب دارد. از منظر من باید از میزان حضور دولتیها در رادیو و تلویزیون کمی کاسته شود تا فرصتی برای حضور پررنگتر منتقدان در رسانه ملی فراهم آید.
راهکار شما برای بهبود مناسبات صداوسیما و دولت چیست و آیا شنیده نشدن صدای مخالفان دولت در رسانه ملت را به نفع دولت میدانید؟
توقع این است که دولت، رسانه ملی را به عنوان مانعی بر سر راه خود نبیند و نگاهش به صداوسیما مانند یک رقیب که میخواهد چوب لای چرخ دولت بگذارد نباشد، بلکه نگاه مثبت و سازندهای داشته باشد زیرا صداوسیما باید به گونهای عمل کند که مردم به آن اعتماد کنند و بتواند در برابر مردم نسبت به عملکرد خود پاسخگو باشد.
دولت نباید فکر کند صداوسیما به مجموعه او تعلق دارد، بدیهی است که این رسانه متعلق به کل نظام است و دولت تنها جزئی از کلیت نظام به شمار میآید. این کلیت نشان میدهد که صداوسیما شرایط سختی دارد و نباید در بررسی عملکردش مته به خشخاش گذاشته شود.
اما حالا شرایط به گونهای است که برخی سوءتفاهمها پیش آمده است که در هر صورت باید رفع شوند. از همین رو پیشنهاد میکنم که صداوسیما از درِ تعامل با دولت وارد شود؛ منظورم این نیست که نوع برنامههایش را عوض کند، بلکه مدیران رسانه ملی جلسات مشترکی با دولتمردان ترتیب دهند و طی آن دولت را توجیه کنند که قصد آسیب زدن به قوه اجرایی کشور را ندارند، نگاهشان تقابلی نیست، بلکه انتقادات مطرحشده نیز به نفع دولت است. (هفته نامه سروش)
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
بازگشت ترامپ به کاخ سفید چه تاثیری بر سیاستهای آمریکا در قبال ایران دارد؟
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
رضا جباری: درگفتوگو با «جام جم»:
بهتاش فریبا در گفتوگو با جامجم: