روزنامه جمهوریت ترکیه در روزهای گذشته گزارشی از فروش زنان سوری در کمپهای پناهندگی این کشور منتشر کرد.
در ابتدای این گزارش، ماجرای «ستاره» زن 27 ساله ای که دو سال است در ترکیه کار می کند قرار دارد. نام اصلی اش «نجمه» است، اما برای خود اسم ترکی ستاره را انتخاب کرده است. از یک پدر سوری و یک مادر عراقی به دنیا آمده است. یک پسر هشت ساله دارد. دو سال است که پسرش را ندیده.
برای خبرنگار از شرایط کار کردن در رستوران های شهر می گوید: «رستورانها به عنوان کارگر زنها را استخدام می کنند اما پس از مدتی از آنها می خواهند که سر میز مردها بنشینند و با آنها هم صحبت شوند. نصف پولی که هر مشتری به رستوران می پردازد، به ما می رسد. اما اگر بخواهی از مدیر رستوران پول قرض بگیری، پس از چند وقت پولشان را با چند برابر سود از تو پس می خواهند. اگر نتوانی پول را پرداخت کنی تو را وادار به تن فروشی می کنند.»
ممکن است اول با خود بپرسید که کار کردن یک زن پناهنده در رستوران مگر ممکن است؟ مگر کسی نظارت نمی کند؟ اما گویی قضیه بسیار پیچیده تر از یک نظارت ساده است.
بر اساس اطلاعات ثبت شده در سازمان مدیریت بحران ترکیه، در این کشور 22 کمپ پناهندگی موقت و حدود 220 هزار پناهنده وجود دارد که در این میان 107 هزار نفر این تعداد را پناهندگان زنان تشکیل می دهد.
یکی از این کمپ های پناهندگی که در شهر «کاراکامیش» واقع در استان «غازیان تپ» ترکیه قرار دارد، این روزها پناهگاه 8000 مهاجر سوری است.
پناهندگان این کمپ بین ساعت های 8 صبح الی 21 حق ورود و خروج دارند. در کمپ افرادی تحت عنوان «مختار» فعالیت می کنند که مسئولیت کنترل پناهندگان را به عهده دارند.
یکی از این مختارها می گوید: یعضی ها می خواهند از داخل کمپ زن خریداری کنند. اول از اداره نامه می گیرند و وارد کمپ می شوند سپس با زنی که می خواهند آشنا شده و از طریق واسطه ها وی را می خرند. در این روند واسطه های بسیاری از جمله خود مختارها وجود دارند که در داخل و خارج کمپ همکاری می کنند. تمام این کارها هزینه ای دارد. بسیاری از زنان کمپ، تحت عنوان ازدواج دینی، به مردهایی که وارد کمپ می شوند فروخته شده اند.
مختار برای خبرنگار توضیح می دهد که قیمت خرید زن از کمپ پناهندگان 5000 لیر ترکیه (معادل 2500 دلار) است که البته جای چانه زنی هم دارد! این پول به نسبت های مشخص، بین واسطه های این تجارت کثیف پخش می شود.
مختار اضافه می کند: ازدواج رسمی لازم نیست، برای همین خیلی از مردها پس از مدتی زنی را که خریده اند را پس می آورند. اغلب موقع خرید یک زن به او زینت آلات هدیه می دهند که پس از مدتی آنها را پس می گیرند. زنانی را که چند ماه پیش خریده بودند را جلوی در کمپ رها می کنند و کمپ دوباره به این افراد راه می دهد. هیچکس روی این کار نظارتی نمی کند، هم زن پناهنده زیاد وجود دارد و هم واسطه. این کار آنقدر علنی شده است که حتی پرسنل اداره هم با افراد همکاری می کنند. دخترهایی که 15 سال دارند، با وعده زندگی راحتتر و رهایی از شرایط دشوار پناهندگی فروخته می شوند. دخترها را پس از 4-5 ماه پس می فرستند. بعضی از کارمندان سازمان مدیریت بحران هم نیمه شب وارد کمپ شده و سپس داخل چادر بعضی از پناهندگان می شوند. چندین بار این موضوغ را پیگیری کردم ولی به هیچ نتیجه ای نرسیدم.(مهر)
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد