رسالت مجریان تلویزیون باید آگاهی بخشی و ارتقای دانش مخاطبان باشد

وامگیری هویتی برنامه‌ها از دانش مجریان

روزگاری پر تعداد بودند و حضورشان بسیار پررنگ‌تر و گل درشت‌تر از امروز، حتی هر شبکه یک مجری برای خودش داشت که کارش صرفا اعلام برنامه‌ها بود در چند نوبت، همین.
کد خبر: ۷۶۲۱۱۴
وامگیری هویتی برنامه‌ها از دانش مجریان

شبکه‌ها که عدد گرفتند و کمیت، از تعداد مجری‌ها هم کاسته شد، بود و نبود بعضی‌شان انصافا چندان توفیری نداشت؛ چه به حال برنامه و چه برای بیننده. اما نسل جدیدی ظهور کرد که طرحی نو درانداختند و تعریف دیگری از مجریگری به مخاطب ارائه کردند.

دیگر مجری لزوما عنصری خنثی، اتوکشیده و عصا قورت داده نبود که یک متن سنگین و پر از کلمات و واژگان ثقیل را از روی کاغذ بخواند و تنها کنشش با بینندگان و مهمانان برنامه در حد چند جمله کوتاه و سوالات رسمی و کلیشه‌ای باشد. حتی کار به جایی رسید که یک برنامه اعتبارش را از حضور مجری مجربش وام می‌گرفت و مجری، برند و نشانه اعتبار بود. آنچه حضور مجریان را اینچنین تاثیرگذار و مهم کرده بود، سوای تبحر و مهارت آنها در اجرا، سواد و تخصصش بخصوص در حوزه‌ای بود که برنامه بر محور آن می‌گشت.

«با طبیعت» نمونه بارز برنامه‌های موفق و پرمخاطبی بود که عمده موفقیت و محبوبیتش در میان بینندگان و بخصوص دوستداران طبیعت را باید مدیون حضور مجریان بادانش و سوادش دانست. اجرای این برنامه را که در دهه 70 به تهیه‌کنندگی جواد آتش‌افروز از شبکه دو پخش می‌شد، اسماعیل میرفخرایی به عهده داشت و کارگردانی و همچنین اجرای خارج از استودیوی آن را هم محمدعلی اینانلو و کارشناس اغلب قسمت‌های برنامه هم دکتر غلامعلی بسکی،‌کارشناس و هوادار محیط‌زیست بود که از سال ‌۴۹ زندگی شهری را رها کرده و به مرور به یک گیاهخوار مطلق تبدیل شده است. برنامه با طبیعت در زمان پخش اقبال و توجه گسترده مخاطبان را به‌خود دید و با نظر منتقدان حتی به‌عنوان بهترین برنامه تلویزیونی سال انتخاب شد و خاطره شیرینش آنچنان در یاد و جان دوستدارانش ماند که سال‌ها بعد اینانلو قالبی جدید از آن را برای شبکه مستند ساخت.

از نمونه برنامه‌های امروزی‌تری که باز اعتبار و نفوذشان میان مخاطبان را به نوعی از اطلاعات سطح بالا و سواد تخصصی مجری‌شان وام می‌گیرند، می‌توان «ایران، بهشتی دیگر» را مثال آورد. ایرج میلانی که به مارکوپولوی ایرانی نیز معروف شده، در مقام کارگردان و مجری این سلسله مستندها که به منظور و با محوریت معرفی جاذبه‌های گردشگری و اکوتوریستی کشورمان ساخته می‌شود، شخصا به اقصی نقاط کشور سفر کرده و به معرفی میراث فرهنگی کمتر شناخته شده و بیشتر مغفول مانده ایران می‌پردازد و در این میان، فاکتوری که ایران، بهشتی دیگر را از دیگر آثار مشابهش یک سر و گردن بالاتر قرار می‌دهد، تسلط و اشراف مجری‌اش است نسبت به وقایع و اتفاقات تاریخی و دیرینه‌شناسی.

راه دور نرویم. مثال بارزتر وامگیری یک برنامه از سواد و تسلط مجری‌اش می‌تواند «نود» باشد که جایگاهش به عنوان یکی از پرمخاطب‌ترین (اگر نگوییم پرمخاطب‌ترین) برنامه‌های تلویزیونی را بی‌گمان مدیون سواد، حافظه و هوش قابل تحسین مجری‌اش، عادل فردوسی‌پور است. فردوسی‌پور با بهره‌گیری از ذکاوت ذاتی و موقعیت‌شناسی سربزنگاهش همچنان رگ خواب بینندگان را در دست دارد و برای دوستدارانش تکراری و ملال‌آور نشده است. دیگر برنامه‌های ورزش ‌محور تلویزیون که اتفاقا کم تعداد هم نیستند در شبکه‌های مختلف، چه آنها که قدمتی بیش از نود دارند و چه آنها که پس از پخش این برنامه و کامیابی‌هایش پا به این عرصه گذاشته‌اند، تا امروز همگی زیر سایه بلند دستپخت دلچسب فردوسی‌پور قرار گرفته‌ و حتی نتوانسته‌اند به چند قدمی این برنامه نزدیک شوند.

البته کار همیشه بر این مدار نمی‌چرخد و گهگاه شاهد حضور مجریانی هم هستیم که گویا حضورشان در یک برنامه فقط از سر اجبار بوده یا خالی بودن دست تهیه‌کننده. از سوی دیگر، نداشتن سررشته و اطلاعات حتی اولیه و مقدماتی مجری از موضوعی که برنامه بر حول محور آن شکل گرفته، می‌تواند فضا و حال و هوای آن را که اتفاقا شاید ذاتا و به خودی خود می‌توانست جذاب و پرنشاط برای مخاطب باشد یکسره به کجراهه و بیراهه ببرد. از طرفی، پراکنده کاری و از این شاخه به آن شاخه پریدن و ‌تمرکز نکردن روی مسائل و موضوعاتی در یک حوزه و لااقل در یک رده و رسته، برای خود مجری هم نمی‌تواند در بلندمدت خوشایند و قابل قبول باشد. این که یک مجری اطلاعات حداقلی از موضوع برنامه‌ای که اجرایش را به عهده دارد داشته باشد یک امر بدیهی و به نوعی الفبای مقدماتی این حرفه است. با این تعریف، حضور یک مجری که سابقه کار کودک دارد و نهایتا اجرای مسابقات خانوادگی، در یک برنامه ورزشی آن هم زنده چه توجیه و استدلالی می‌تواند داشته باشد؟! یا مجری‌ای که تحصیلاتش در زمینه دامپزشکی است ‌ سر یک برنامه خانواده محور که عمده مطالبش حول و حوش مسائل خانوادگی و درون خانه می‌گذرد چه می‌کند؟

مجریان تلویزیونی باید علاوه بر اجرا و مدیریت یک برنامه رسالتی دیگر را نیز برای خود متصور باشند؛ آگاهی بخشی و ارتقای دانش مخاطب و بیننده از طریق برقراری مباحثه‌ها و ایجاد چالش‌های مثبت با مهمانان و کارشناسان برنامه که شرط این مهم هم البته کسب و برخورداری از یک اطلاعات مکفی و مناسب از موضوعاتی است که قرار است در برنامه مطرح شود.

محسن محمدی / گروه رادیو و تلویزیون

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
افسانه کوهنوردی ایران

گفت‌وگو با افسانه حسامی‌فرد، اولین کوهنورد زن تاریخ‌ساز ایرانی در مسیر باشگاه هشت ‌هزاری‌ها

افسانه کوهنوردی ایران

جا مانده از نسل هوش مصنوعی

در گفت‌وگو با یک جامعه‌شناس، تهدیدات و فرصت‌های هوش مصنوعی برای خانواده‌های ایرانی را بررسی کرده‌ایم

جا مانده از نسل هوش مصنوعی

نیازمندی ها