بازیکنی که اولین بازی باشگاهیاش را برای بوکاجونیورز در سال 1996 در هجده سالگی انجام داد، به یکی از مرموزترین بر تنکنندگان پیراهن شماره 10 معروف باشگاهش بدل شد و خیلی از هواداران را با خودش همراه کرد و البته به همان اندازه منتقد هم داشت، به نحوی که مدتی حتی درون زمین دیده نشد، اما به راهی که آغاز کرده بود، ادامه داد و به آن اصرار ورزید و برایش مهم نبود چه اتفاقی میافتد.
«او تابوها را شکست. میفهمید، سرعت ذهنش بالا بود، برای فوتبال احترام میگذاشت و عاشق توپ بود و بهترین سخنوری بود که دیده بودم. دلمان برایت تنگ میشود رومن». این متنی بود که خوان پابلو وارسکی، خبرنگار روزنامه «اوله» آرژانتین بهدنبال خداحافظی ریکلمه از دنیای فوتبال در شبکه اجتماعیاش منتشر کرد. هوراسیو پاگانی ستوننویس بازنشسته این روزنامه در وصف ریکلمه اینگونه نوشت: «مخترع دوم فوتبال بود؛ اولی انگلیس بود که اختراعش به صد سال قبل برمیگردد.»
بازیکنی چون ریکلمه میتوانست دلیلی باشد تا فوتبال را دوست داشته باشیم. در کشوری که احساسات نسبت به شماره 10 و نقش آن در تیم ملی فوقالعاده زیاد است، دستیابی به این پیراهن بیانگر این است که ریکلمه به جایگاه واقعیاش در فوتبال آرژانتین رسیده بود، اما از آن فراتر نرفت و متوقف شد. منتقدان او همیشه با واقعیتهایی که درباره ریکلمه وجود داشت، دوئل کردند و خیلی از آنها به وی لقب «پکو فریو» را دادند. البته ریکلمه به انتقادها توجهی نمیکرد و همیشه آرام بود. با این حال روزنامههای آرژانتین پس از خداحافظی وی برایش سنگ تمام گذاشتند و به سالها تلاش او برای فوتبال آرژانتین پاسخ دادند که ازجمله آنها روزنامه «لاناسیون» بود که دوران فوتبالی وی را در دنیای اعداد به صورت اینفوگرافیک درآورده بود. همچنین روزنامه اوله اولین مصاحبهاش با او را با عنوان «چگونه یک افسانه شروع شد» بار دیگر به چاپ رساند تا خاطرات را یادآوری کند.
به احتمال زیاد نقطه اوج دوران فوتبال ریکلمه به سال 2006 بازمیگردد؛ جایی که حضورش در ویارئال، این باشگاه کوچک را در نقشه بزرگ فوتبال اروپا قرار داد و بهدنبال آن بهعنوان یک رهبر آرام تیم پیچیده آرژانتین را در جام جهانی 2006 به هماهنگی درآورد تا یکی از زیباترین عملکردهای این تیم در تاریخ جام جهانی رقم بخورد. با این حال او همیشه در شرایط خوبی فوتبالش را بازی نکرد. زمانی که از بوکا به بارسلونا پیوست تنها چیزی که برایش قابل لمس بود، داشتن مربیای بود که او را نمیخواست و بندرت از وی بازی میگرفت. از سوی دیگر جدایی او از بوکا برای هواداران تلخ بود و بسیاری پس از این اتفاق وی را متهم به پولپرستی کردند، در حالی که ریکلمه سالها برای باشگاهش زحمت کشیده و حاضر بود بدون دستمزد و مجانی برای این تیم بازی کند. یکی از این افراد موریسیو مکری رئیس باشگاه بود که در آن زمان فرمانداری شهر بوئنوس آیرس را هم در اختیار داشت، اما ریکلمه جسورانه در مقابل او ایستاد و بدون ترسی حقایق انتقالش به بارسلونا را بیان کرد.
مارسلو مورا آراخو در کتاب ده بازگشت بزرگ خود مینویسد، خوان رومن ریکلمه فوتبالیست، شاعر و بازیگری بود که به بوکا بازگشت تا ثابت کند پیراهن این باشگاه حق اوست. «هنگامی که آدیداس برنامهای ریخته بود که از او عکس تبلیغاتی گرفته شود، دیدم که با دستیار عکاس حرف میزند و به او کمک میکند تا نور صحنه را تنظیم کند. او از دستیار میپرسید چگونه میتواند در مادرید کار کند. همه کسانی که آنجا حاضر بودند، تعجب کرده بودند. به یاد نمیآورم که یک فوق ستاره فوتبالی چنین رفتاری داشته باشد. ریکلمه به کارگرانی که اطرافش بودند کاملا احترام میگذاشت.»
ریکلمه همواره ذات و احساسات یک پسربچه آرژانتینی را که عاشق توپ و فوتبال بود، حفظ کرد و آن را نشان داد. او علاوه بر اینکه فوتبال بازی میکرد، از دوشنبه تا شنبه سر کار هم میرفت. «هیچ وقت نمیتوانستم یکشنبهها سر کار بروم، چون در این روز از فوتبال بیشتر لذت میبردم». او با رمز خودش بازی و زندگی کرد. چیزهایی در زندگی برایش مهم بوده و هست که خیلی از آنها در زندگی فوتبالیستهای دیگر ملموس نیست. او وفاداریاش به دوستان دوران کودکی، همسایهها، خانواده و باشگاههایش را حفظ کرده است.
ریکلمه چند سال قبل از اروپا به آرژانتین بازگشت تا بار دیگر پیراهن بوکا را بر تن کند. در آن سال او در کشورش بیشترین حقوق را دریافت میکرد، اما مدتی بعد قراردادش را فسخ کرد تا به تیم آرژانتینیوس جونیورز بپیوندد؛ جایی که او فوتبال را در دوران کودکی از آنجا شروع کرده بود. ریکلمه دسامبر گذشته کاری کرد که این تیم بار دیگر بتواند به دسته اول فوتبال باشگاه آرژانتین برگردد. او در جام جهانی 2002 بازی نکرد و همین اتفاق در جام جهانی 2010 هم برایش افتاد، اما این باعث نشد مردم آرژانتین او را فراموش کنند. یک راننده تاکسی در شهر بوئنوسآیرس درباره او میگوید: «اگر تنها یک چیز وجود داشته باشد که به خاطر آن به رومن احترام بگذارم، این است که او تنها فوتبالیستی است که در این کشور به مارادونا گفت: لعنتی!» او هیچ وقت به قهرمانی جام جهانی نرسید، اما همیشه از سوی بازیکنان بزرگ جهان مورد تمجید قرار گرفت. زمانی که زینالدین زیدان برای آخرین بار در زمین فوتبال حضور پیدا میکرد تا آخرین بازی خودش را انجام دهد به گرمی ریکلمه را در آغوش گرفت. خیلیها تلاش کردند قهرمانیها و افتخارات کم او را به این نسبت دهند که وی بازیکن بزرگی نبوده، اما بازگشت وی به بوکا نشان داد که تا چه اندازه محبوبیت دارد.
گاردین/ مترجم : عرفان آذر
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد