چرا بندر بن سلطان کنار گذاشته شد؟

در عربستان دو کودتای پی در پی طی یک هفته رخ داد. کودتای نخست، خانوادگی و درونی بود که خیلی‌ها درباره آن نوشتند و گفتند اما کودتای دوم هنوز درباره‌اش چیزی گفته نشده است.
کد خبر: ۷۶۷۲۷۵
چرا بندر بن سلطان کنار گذاشته شد؟

چند روز پیش ملک سلمان پادشاه جدید عربستان فهرستی از تغییرات را اعلام کرد که ازجمله آنها تعیین مقرن بن عبدالعزیز به ولایتعهدی بود. همین‌طور محمد بن نایف که به‌عنوان جانشین ولیعهد تعیین شد. اقدامی که درواقع سناریو‌های طراحی شده از سوی ملک عبدالله پادشاه قبلی عربستان را به کلی دگرگون کرد. در گذشته این احتمال داده می‌شد که ملک سلمان قبل از عبدالله بمیرد و بنابراین مقرن ـ که از خانواده سدیری‌ها نیست ـ بعد از ملک عبدالله پادشاه می‌شد، اما تقدیر چیز دیگری رقم زد و پادشاه جدید در یک اقدام سیاسی برق‌آسا خانواده سدیری‌ها را به کلی از قدرت کنار زد و در مقابل، حضور فرزندانش را در قدرت برای سال‌های بعد تضمین کرد. او در همین رابطه سلمان محمد بن‌نایف را به‌عنوان وارث آینده در نسل سوم سعودی‌ها منصوب کرد. این کودتای خانوادگی دارای انگیزه‌های مشخصی بود، زیرا سلمان فرد تازه‌ای در خاندان سلطنتی ریاض نبود و خیلی‌ها او را ‌ کاملا می‌شناختند. او تقریبا 40 سال بود که به قصر پادشاهی رفت و آمد می‌کرد. یعنی از زمان خالد که بلافاصله بعد از ترور فیصل در سال 1975به پادشاهی رسید. وی همچنین از زمانی که امیر ریاض شد، در قلب تحولات قرار داشت. او درواقع حاکم عملی در پایتخت طی دوران‌ خالد، فهد و عبدالله بود. او به چشمان خود دیده بود که چگونه فهد بعد از خالد به قدرت رسید و چگونه عبدالله بعد از ناتوانی فهد زمام امور را به دست گرفت. وی همچنین در تمام دوران عبدالله در حاشیه قدرت قرار داشت. او همه این حوادث را در ذهن خود مرور می‌کرد تا وقتی که نوبت به وی رسید توانست در یک حرکت سریع کودتای خود را ترتیب دهد.

اما غیر از این کودتای خانوادگی، یک کودتای دیگر هم در عربستان رخ داد و آن کودتای آمریکایی بود. یعنی تحولاتی که آمریکا آن را به ریاض دیکته کرد. در همین رابطه می‌توان گفت حجم هیاتی آمریکایی که در روزهای اخیر از ریاض دیدار کرد بیش از هر هیات خارجی دیگر بود. در این هیات حدود 30 شخصیت همراه باراک اوباما رئیس‌جمهور آمریکا بودند. یعنی 30 نفر به ریاض آمده و با احکام و دستورات جدیدی از آنجا خارج شدند. احکامی که براساس سیاست‌های آمریکا یا تمایلات و برداشت‌های شخصی سیاستمداران آمریکایی شکل می‌گرفت.

این در دنیای سیاست دیگر اثبات شده است که آمریکا در هر زمانی برای خود اولویت‌های خاص خودش را دارد. اولویت کنونی این کشور در شرایط کنونی مبارزه با افراط‌گرایی و تروریسم است. اولویتی که تمام رفتار‌های واشنگتن در منطقه را تحت تاثیر قرار داده است. یک روز پشت متحدان گذشته‌اش را خالی می‌کند و یک روز تلاش می‌کند خود را به اسلامگرایان معتدل در منطقه نزدیک کند. یک روز با «اخوان‌المسلمین‌» همکاری می‌کند و یک روز دیگر اقدام به تحریم ایران می‌کند. تحریم ایران یا مذاکره با این کشور نیز براساس همین اولویت‌هاست که ارزیابی می‌شود. زیرا در شرایط کنونی اولویت دیگری به نظرش نمی‌رسد. نفت در مجموع برای واشنگتن شرایط خوب و امنی دارد. اسرائیل نیز در وضعیت مطمئنی است و چیزی آن را تهدید نمی‌کند. ارتش‌های سه‌گانه عرب یعنی مصر، سوریه و عراق متلاشی شده‌اند. بنابراین مهم‌ترین اولویتی که برای آمریکا باقی می‌ماند همان تروریسم و گروه‌های شبه‌نظامی افراطی است. گروه‌هایی که در واشنگتن و غرب بسیاری بر این باورند که عربستان از آنها حمایت می‌کند. حتی گفته می‌شد بندر بن سلطان به همدستی با آنها متهم است. اینجاست که کودتای آمریکایی و برکناری بندر بن سلطان از دایره قدرت در عربستان معنا پیدا می‌کند. او که یکی از شخصیت‌های قدرتمند نظام در عربستان بود و انتظار می‌رفت نسل به نسل قدرت به او برسد، حال از دور خارج شده و به جای او فرد پنجاه ساله دیگری آمده است. یعنی محمد بن نایف که مردی اهل مقابله با تروریسم توصیف می‌شود. او بود که در زندان‌های ریاض آتش برپا می‌کرد و بر مرزها کنترل داشت. فردی که در عرض یک ماه دوبار به واشنگتن سفر کرد و گفته می‌شود بشدت مورد توجه آمریکاست. در واشنگتن به گونه‌ای از او استقبال می‌شود که هرگز در گذشته از بندر بن سلطان چنین استقبال نمی‌شد. اوباما به عربستان آمده بود تا به حاکمان این کشور بگوید‌ زمان همزیستی با بنیادگرایان به پایان رسیده است. زمان سکوت کردن بر منابع درآمد گروه‌های افراطی دیگر گذشته است. اوباما آمده بود تا به حاکمان جدید ریاض بگوید این زن من است که بدون روسری در بین شما رفت و آمد می‌کند. متحد آینده ما باید این‌طور باشد. این تصویر آینده کشور شماست. تصویری که گروه عبدالله و بندر قادر به درک آن نبودند تا چه رسد به پذیرش آن.

بندر شخصیت کمی نبود. او در دوران ریگان و از طریق معاملات مربوط به خرید هواپیماهای آواکس معروف شد. وی رابطه نزدیکی با جورج بوش، معاون رئیس‌جمهور داشت. هنگامی که بوش به ریاست جمهوری رسید، بندر سفیر ریاض در واشنگتن شد و حتی به طنز لقب «بندر بن بوش» گرفت. اما این دوران خوشی به پایان رسید. او در دورانی که قدرت داشت سه‌بار تلفن فرماندار ایالت ارکانزاس آمریکا را جواب نداده بود. همان کسی که عضو دموکرات‌ها بود و بعدها شد رئیس‌جمهور آمریکا. بندر از همان زمان فهمید بزودی باید به این رئیس‌جمهور دورگه پاسخگو باشد. سه سال کامل دولت اوباما این شاهزاده سعودی را بلاتکلیف گذاشت و بعد هم تا حد برکناری‌اش از دایره قدرت در عربستان پافشاری کرد. به این ترتیب بندر ابتدا از واشنگتن و بعد از ریاض بود که اخراج شد.

منبع: الاخبار

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها