البته این تشکر اصلا به خاطر موضوع و محتوای فیلم نیست که از قضا گویا خیلی هم سیاه و ضدایرانی است.
نگارنده، اصلا این فیلم را ندیدهام که بخواهم ادای منتقدان کاربلد را دربیاورم و از پناهی مثلا به دلیل پرداخت مناسب، دستمایه قرار دادن یک سوژه خوب، بازیهای رشکبرانگیز یا فیلمنامه قوی و... تشکر کنم.
احتمالا الان باید برای شما این پرسش پیش آمده باشد که چگونه و چرا یک نفر بدون دلیل و بیآنکه اثر فیلمسازی را دیده باشد، این همه از او تشکر و تعریف میکند.
خب، من معتقدم آقای پناهی با نمایش فیلمش آن هم در همین ایام دهه فجر و سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی یکی از بزرگترین خدمتها را در شرایط حساس فعلی به انقلاب انجام داده است، کدام شرایط؟ همین شرایط پیچیده و کمی تا قسمتی احمقانه که از وضع اهل فرهنگ و هنر و حتی مردم عادی ایران توسط غربیها به تصویر کشیده میشود، این که فیلمسازان و نویسندگان برای خلق اثر ادبی و هنری هزار و یک جور «نباید» دارند.
اصلا فیلم تاکسی منهای محتوای آن، به قول مولانا آفتابی است دلیل آفتاب، آفتابی که میگوید در همین سرزمین ایران که هی درباره وضع ناجور حقوق بشر در آن هشدار میدهند، هنرمندی پیدا میشود که به طور مستقیم و آشکارا با اصول و مبانی و اهداف و آرمانهای یک انقلاب مردمی مشکل دارد و براساس قانون و دادگاه رسمی که برخاسته و مورد تائید همین مردم است، برای فعالیت حرفهای دارای منع است و باز هم بیهیچ مزاحمتی نهتنها زندگی عادی خودش را آزادانه سپری میکند و در کوچه و خیابان قدم میزند و رانندگی میکند و... بلکه دیگر دوستان و همفکران و فعالان سیاسی را که حکم زندان و... دارند نیز میآورد سوار خودرو میکند و در فیلمش به نقشآفرینی میپردازند.
آنچه این روزها کمتر به آن اشاره شده این است که ساخته شدن این فیلم و نمایش آن در برلین، به قول کشتیگیرها تبدیل میشود به فن بدل و یک مثال نقض آشکار در برابر آنچه که در محتوای فیلم مورد تاکید است و غربیها میخواهند برجستهاش کنند.
سینا علیمحمدی - دبیر گروه فرهنگ و هنر
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگو با امین شفیعی، دبیر جشنواره «امضای کری تضمین است» بررسی شد