توصیه های صاحب کتاب تفسیر المیزان

درس هایی از علامه طباطبایی

دعوت با زبان بی‌زبانی

یکی از مسائل تربیتی مهمی که در فرهنگ دینی و اسلامی ما محل بحث و نظر است محدوده‌ اجبار دیگران ـ به‌طور خاص خانواده و فرزندان ـ به انجام واجبات و ترک محرمات است.
کد خبر: ۷۷۰۸۷۴
دعوت با زبان بی‌زبانی

چنان‌که می‌دانیم و از نزدیک شاهدیم، نگره واحدی در این زمینه وجود ندارد و مساله، محل اختلاف میان صاحب‌نظران علوم دینی است و این اختلاف چه بسا ریشه در روایات مختلفی داشته باشد که هر یک از زاویه‌ای متفاوت به این موضوع پرداخته‌اند و تمسک جداگانه به هر کدام از آنها، بدون مدنظر قرار دادن دیگر نمونه‌ها، می‌تواند به اختلافی بنیادین در مساله مهم و تعیین‌کننده‌ تربیت دینی بینجامد. این نوشتار بر آن است تا بسته به مجال کوتاه پیش‌رو به طرح اجمالی برخی مباحث مربوط به این موضوع بپردازد.

ماهیت اجبارناپذیر شریعت

تلقی عقلگرایانه‌ای در میان فقها وجود دارد که به موجب آن در مواجهه با احادیث منقول باید درونمایه را به محک سنجش خرد گذاشت و بنابراین اگر روایتی، هرچند موثق، با حکم عقل و سیره‌ عقلا و نیز با روح حاکم بر مبانی دینی سازگار نبود نباید آن را ملاک قرار داد و با تمسک به آن، احکام عقلی و شرعی مسلم را تبصره زد.

از جمله‌ فقهایی که جانبدار این شیوه از دریافت دینی هستند می‌توان از آیت‌الله شهید مرتضی مطهری(ره) نام برد که در مباحث اسلام‌شناسانه‌ خود بر احتراز از تحمیل عقیده به دیگران تأکید و تکیه‌ فراوان دارد، چه این‌که ماهیت شریعت بر عمل مختارانه مبتنی است و از همین رو مقوله‌ای با نام «سن تکلیف» وجود دارد که تا پیش از آن نه اجبار درونی لازم است، نه اجبار بیرونی‌ و پس از آن هم فقط اجبار درونی وجود دارد یعنی شخص مکلف ‌باید به صورت خودخواسته و مختارانه، خویشتن را به انجام یک‌سری امور و ترک اموری دیگر وادارد. در شریعت اسلام انجام واجبات و ترک محرمات فقط زمانی می‌تواند مقبول و مأجور باشد که با نیت فردی و تحت اختیار کامل انجام شده باشد. این مهم زمانی تأمل‌برانگیزتر می‌نماید که می‌بینیم در نظام فکری دین، ترک واجبات و انجام محرمات اگر ماحصل اکراه و اجبار باشد معصیت به شمار نمی‌آید و مستوجب عقاب دانسته نمی‌شود.

علامه‌ سیدمحمدحسین طباطبایی(ره) نیز در کتاب «بررسی‌های اسلامی» (قم، انتشارات هجرت،1361) تصریح دارد: «ساحت حق و دین صحیح، منزه از آن است که راضی شود یا به‌طور قانونی از آن تائید کند که عقیده را بر مردم تحمیل کنند و دل‌ها را قفل و مهر بزنند و با توسل به قهر و زور و تازیانه و شمشیر یا تکفیر و دوری گزیدن و ترک معاشرت، غریز‌ه‌ تفکر را در آدمی بکشند.» علامه، این منش را روش مسیحیت غیراصیل می‌داند و با بیان این‌که تاریخ کلیسا پر است از رفتارهای تحکم‌آمیزی که در شنیع‌ترین و قساوت‌بارترین اعمال دیکتاتورها و ظالمین هم نظیر آن دیده نشده، اسلام را مبرا از این انحرافات می‌شمارد اما در عین حال افسوس می‌خورد که در میان مسلمان‌ها نیز همین راه و رسم کلیسا حاکم شده است.

امر و نهی، نه جبر و منع

درخصوص فریضه‌ امر به معروف و نهی از منکر نکته‌ مهمی وجود دارد که اغلب مورد غفلت واقع می‌شود؛ این‌که در زبان عربی نهی به معنای دعوت به ترک است و منظور از ترجمه‌ آن به «بازداری» نیز همین است نه این‌که مراد، ممانعت و جلوگیری باشد چنان‌که در تفسیر آیه «ان الصلاه تنهی عن الفحشا والمنکر» (عنکبوت، 45) نیز این بحث مطرح شده که منظور از خصوصیت بازدارندگی نماز این نیست که اقامه‌ نماز مانع از ارتکاب فحشا و منکر می‌شود بلکه آیه‌ شریفه اشاره به ایجاد ملکه‌ای در روح و روان دارد که دعوت به ترک حرام می‌کند و لزوم اجتناب از منکرات را یادآور می‌شود.

در مورد واژه‌ «امر» نیز همین حکم در وجه ایجابی صادق است یعنی مراد از امر به معروف، دعوت به نیکی‌هاست نه اجبار به انجام فرائض و توسل به زور. استثنای بیان شده در این هر دو باب (امر به معروف و نهی از منکر)، مساله قانون اجتماعی است و نیز شرایط ویژه و مشخصی که به موجب آن نهی به منع و امر به جبر تغییر پیدا می‌کند و در مورد مصداقی خانواده و تربیت فرزند شناخت این مرز باریک حائزاهمیت بسیار است. مثلا این‌که باید توجه داشت تفاوت مهمی میان واجبات اخلاقی و واجبات عبادی وجود دارد و استثنای مورد اشاره، اغلب، وجوب و حرمت اخلاقی را شامل می‌شود و احکام عبادی بندرت در شمار مصادیق جبر و منع قرار می‌گیرد؛ بخصوص در مورد کودکان و نوجوانانی که هنوز به سن تکلیف نرسیده‌اند.

از این گذشته، همان امر و نهی (که جبر و منع نیست) هم توصیه شده که غیرزبانی باشد (کونوا دعاه الناس بغیر السنتکم) چنان‌که شهید مطهری در این باره می‌گوید: گاهی می‌خواهید امر به معروف یا نهی از منکر کنید، مستقیم وارد می‌شوید، حرف را مستقیم می‌زنید؛ یعنی اگر می‌خواهید کسی را وادار به کاری کنید می‌گویید: من از جناب‌عالی خواهش می‌کنم فلان کار را انجام دهید. ولی یک‌وقت هم به‌طور غیرمستقیم به او تفهیم می‌کنید که البته موثرتر و مفیدتر است؛ یعنی بدون آن‌که او بفهمد که شما دارید با او حرف می‌زنید، از کسی که فلان کار را کرده است، تعریف می‌کنید، کار او را توجیه و تشریح می‌کنید و می‌گویید‌ فلان کس در فلان مورد چنین عمل کرده، این‌طور رفتار کرده... تا او بداند و بفهمد. این بهتر در او اثر می‌گذارد، کما این‌که عمل هم به طور غیرمستقیم مؤثرتر است... شما اگر بخواهید به شکل غیرمستقیم امر به معروف بکنید، یکی از راه‌ها‌ این است که خودتان صالح و باتقوا باشید، خودتان اهل عمل و تقوا باشید. وقتی خودتان این‌طور بودید مجسمه‌ای خواهید بود از امر به معروف و نهی از منکر. هیچ ‌چیز بشر را بیشتر از عمل تحت تأثیر قرار نمی‌دهد. (مجموعه‌ آثار، ج ۱۷، ص ۲۴۹ و ۲۵۳)

سیره‌ بزرگان

در سیره‌ عملی زندگی حضرت امام خمینی(ره) ـ که الگوی برجسته‌ای برای ما در عصر محرومیت از حضور معصومین علیهما السلام هستند ـ آمده است که ایشان نه تنها به گونه‌ای نماز شب می‌خوانده‌اند که مزاحمتی برای دیگران نداشته باشند بلکه برای نماز صبح هم کسی را بیدار نمی‌کرده‌اند مگر این‌که به ایشان سپرده باشند که بیدارشان کنند. خانم زهرا مصطفوی در این‌باره می‌گوید: هیچ‌وقت امام برای نماز کسی را بیدار نمی‌کنند، مگر کسی بسپارد. ما مکرر می‌سپردیم به ایشان که ما را بیدار کنید و ما را بیدار می‌کردند. چون خانواده‌ شوهر من برنامه‌شان این بود که صبح بچه را بیدار کنند به همین جهت همسرم صبح‌ها که دختر من مکلف شد بیدارش می‌کرد. من عادت نداشتم به این کار و معتقد بودم ‌ این کار درست نیست. اما ایشان معتقد بود ‌ بچه باید عادت کند به بیدار شدن برای نماز صبح. تا زمانی که برنامه بر این شد که برویم نجف ـ آن موقع ایشان در نجف بودند ـ‌ ما وقتی رفتیم نجف، به ایشان گفتم‌، بروجردی لیلا را بیدار می‌کند. امام فرمودند: «از قول من به ایشان بگو خواب را بر بچه تلخ نکن.» این کلام تأثیر عمیقی بر روح من و دخترم به جای گذاشت به حدی که بعد از آن دخترم سفارش می‌کرد ‌ برای انجام نماز صبح بموقع بیدارش کنم. (برداشت‌هایی از سیره امام خمینی(ره)، (ج 1، ص 28)

آزاد جعفری / جام جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها