او این روزها سریال تلویزیونی «جلالالدین» را در حال پخش از شبکه یک دارد که در آن نقش جلالالدین خوارزمشاه را بازی میکند. مجیدی معتقد است جلالالدین خوارزمشاه عجیبترین شخصیت ایران است و از آنجا که اسطوره و قهرمان تاریخی زندگیاش بوده، همه انرژیاش را برای ایفای این نقش گذاشته است. به نظر او پرداخت به هر دوره از تاریخ، جذابیتهای خودش را دارد و بهتر است به اسطورههای تاریخی و فرهنگی پرداخت، اما برای آنوقت و بودجه لازم را نیز گذاشت.
شما در سریالهای روز با موضوع اجتماعی نقشهای مختلف را تجربه کردید، ولی از اینکه در اولین تجربه بازی در یک اثر تاریخی ایفاگر نقش یک شخصیت اسطورهای بودید، برایتان چقدر جذاب بود و چه تجربهای همراه داشت؟
جلالالدین خوارزمشاه، اسطوره تاریخی زندگی من است. این شخصیت به لحاظ مسئولیتپذیری و دلاوریهایش عجیبترین شخصیت ایران است. او یکی از موثرترین شخصیتهایی است که مقابل مغولان ایستادگی کرد.
زمانی که پیشنهاد ایفای نقش این شخصیت را به من دادند، با کمال میل پذیرفتم؛ چون این شخصیت تاریخی را خوب میشناختم و با علاقه جلوی دوربین رفتم. به نظرم جلالالدین خوارزمشاه جزو شخصیتهای جذاب تاریخ است و مخاطب نسبت به او حس خوبی دارد. من هم خیلی دوست داشتم روزی بتوانم این نقش را بازی کنم.
علاقه زیادی به مولانا و اشعارش دارم و زندگی عارفانه او همیشه برایم جذاب بوده است. من بهعنوان یک ایرانی مثل خیلی از افراد، درک شعر و عرفان برایم مهم است؛ چون مولانا سرآمد سرزمین ماست و جا برای شناخت این شاعر بزرگ وجود دارد.
مهمتر از همه اینکه در این سریال به جلالالدین خوارزمشاه اشاره میشود؛ شخصیتی که یکی از اسطورههای تاریخی و بزرگ ایران است. این شخصیت همیشه یکی از قهرمانهای زندگی من بوده و از خوششانسیام، پیشنهاد بازی در این نقش به من ارائه شد.
البته وقتی فیلمنامه را خواندم نقاط قوت زیادی داشت، اما هنگام تولید با مشکلاتی روبهرو شدیم و سریال آن چیزی که باید میشد، نشد. ساخت آثار فاخر به صبر، حوصله و هزینه نیاز دارد. به نظرم اگر سریال جلالالدین درگیر مشکلات تولید نمیشد، حتماً جزو آثار ماندگار تلویزیون میشد.
قبل از بازی در این سریال آیا درباره زندگی شخصی جلالالدین خوارزمشاه مطالعه کردید؟
این آدم قهرمان تاریخ است و همه ما به نوعی نسبت به اسطورههای تاریخ شناخت داریم و میدانیم سرگذشتشان چگونه بود. الگوی من برای شناخت این شخصیت، منابع تاریخی بود و خوشبختانه قبل از بازی در این سریال، از جمله قهرمانهای تاریخیای بود که دربارهاش تحقیق کرده بودم و نسبت به طرز فکر، منشا و جنس زندگیاش شناخت داشتم. او جنگاوری بیهمتاست و براحتی میتوانست آشفتگیهای موجود را سامان دهد.
در واقع جلالالدین خوارزمشاه، یکی از بزرگان تاریخ کشورمان است که هیچ وقت به سلطنت نرسید. تصور میکنم اگر این شخص به سلطنت میرسید و در جای درست خود قرار میگرفت، خیلی از اتفاقات تاریخی و مخرب که گریبانگیر این کشور شد مثل حمله مغول، رخ نمیداد.
البته خوارزمشاه فقط یک جنگاور بینظیر نبود، بلکه خردمندی او هم زبانزد بود. جلالالدین خیلی به علم و ادب علاقهمند بود. بنابراین شناخت از سرگذشت جلالالدین باعث شد نقشم را با انرژی و تمرکز بیشتر بازی کنم.
جلالالدین خوارزمشاه در زندگی مولانا چه نقشی داشت؟
جلالالدین خوارزمشاه، نقش ویژهای در زندگی مولانا ندارد و اشاره به او در سریال جلالالدین به سبب پرداخت به تاریخ آن دوران است، اما خوشبختانه در این فرصت تاریخی، نگاهی هم به بزرگان آن دوران میشود.
با توجه به شناختی که از جلالالدین خوارزمشاه داشتید، آیا پیشنهادی هم در جهت بهبود شخصیت میدادید یا نه؟
خوشبختانه آرش معیریان دستم را برای اجرای نقش باز گذاشته بود و بعد خودش اصلاحات نهایی را انجام میداد. فیلمنامه خیلی خوب نوشته شده بود، اما هنگام اجرا فقط بخشهایی از آن تصویربرداری شد تا کار جمع و جور شود. به هر حال حیف شد، چون جلالالدین جنگاور عجیبی بود، اما به دلیل برخی مسائل هنگام تولید سریال جلالالدین، از مقطعی به شخصیت او پرداخته نمیشود و نبردهای او خیلی به تصویر درنمیآید.
پرداخت به تاریخ و اسطورههای تاریخی و فرهنگی جذابیتهای خودش را دارد اما باید هزینه و وقت لازم را گذاشت؛ چون در غیر این صورت کمتر میتواند تاثیرگذار باشد. بنابراین پرداخت درست به داستانهای خوب ضرورت دارد. برای ساخت یک اثر خوب که حرفی برای مخاطب داشته باشد، باید وقت و هزینه بگذاریم.
باید از شتابزدگی دوری کرد. اگر هنوز سریالهایی چون میرزا کوچک خان، هزاردستان، کیف انگلیسی، شهریار و... هنگام بازپخشهای مجدد از سوی مخاطبان مورد استقبال قرار میگیرند، حاصل دقت، هزینه و تلاشهایی است که زمان ساخت آنها انجام شد.
جلالالدین برخلاف برادرش پیگیر حقیقت است و برای آن مبارزه میکند. بازی در این صحنهها چقدر برایتان جذاب بود؟
وقتی بازیگر برای ایفای نقشش با تحلیلهای متعدد رو به رو باشد که چگونه صحنههای به اصطلاح دشوار را به بهترین شکل بازی کند، با چالش روبهرو میشود و همین برایش جذاب است.
نمیدانم چقدر موفق بودهام، چون قضاوت به عهده منتقدان و مخاطبان است و آنها باید بگویند من کارم را درست انجام دادهام یا نه، اما بازی در هر یک از صحنههای این سریال برایم لذتبخش بود و دوست داشتم با تمام توانم زندگی جلالالدین را به تصویر بکشم تا این شخصیت اسطورهای را به بهترین شکل به مخاطب معرفی کنم.
به نظر من اگر این شخصیت به تاج و تخت میرسید، هرگز نمیگذاشت مغول به ایران حمله کند و جلوی خیلی از اتفاقات را میگرفت، ولی سرنوشت چیز دیگری برای او رقم زد و این هم بخشی از تاریخ ماست و باید واقعیت را پذیرفت.
چقدر بازی در سریالهای تاریخی دغدغهتان است؟
برای من بازیگر، بازی در نقشهای متفاوت و تاریخی جذاب است، اما دوست ندارم به دام پیشنهادهای یکسان بیفتم. به عنوان مثال بعد از بازی در سریال تلویزیونی «رستگاران» همه پیشنهادهایی که به من میشد، نقش پلیس بود. شاید این پیشنهادها برای بعضی از دوستانی که دنبال نقشهای تیپیکال هستند، پذیرفتنی باشد؛ ولی من بهدنبال نقشهای متفاوت با چالشهای جدید هستم. امیدوارم این جسارت در گروه سازنده آثار هم وجود داشته باشد و از پیشنهادهای تکراری پرهیز کنند.
تماشای آثار تاریخی همیشه برای بینندگان جذاب است و این فقط شامل حال مخاطب ما نمیشود، بلکه در همه جای دنیا کارهای تاریخی جذاب، مخاطب خودش را دارد. مردم از شنیدن قصههای تاریخی لذت میبرند و من هم به عنوان بازیگر دوست دارم و برایم جذاب است با بازی در آثار تاریخی سفری به زمان گذشته داشته باشم.
طراحی لباس و گریم چقدر به ایفای نقش بازیگر کمک میکند؟
بینهایت تاثیرگذار است. فرقی نمیکند که شما در سریال تاریخ معاصر یا گذشته حضور دارید، چون گریم و طراحی لباس و صحنه اولین چیزی است که حال و هوای زمان گذشته را زنده و آن را برای مخاطب باورپذیر میکند و بعد بازی بازیگران به چشم میآید که به شخصیتها جان میدهند.
شما در این سریال سوارکاری هم میکنید. آیا از قبل سوارکاری بلد بودید؟
بله، جالب است وقتی برای نقش جلال الدین انتخاب شدم، همه نگران بودند من سوارکاری بلدم یا نه، اما کسی نمیدانست که من خیلی وقت است سوارکارم.
چند بار برای نقش جلالالدین تست گریم دادید؟
سه بار تست گریم شدم تا اینکه کارگردان به انتخاب نهایی رسید.
این تصور را داشتید که روزی نقش جلال الدین را بازی کنید؟
نه، واقعاً پیشبینی نمیکردم و این هم جذابیت کار بازیگری است که هر بار با نقشهای متفاوت رو به رو میشود که نمیتواند آن را تصور کند.
چگونه با دشواریهای بازی در این سریال تاریخی کنار آمدید؟
واقعاً کنار آمدن با گریم و لباس سنگینی که در این سریالها وجود دارد، سخت است. در این شرایط فقط به سالهایی فکر میکردم که فریبرز عربنیا در سریال «مختارنامه» همه این دشواریها را تحمل میکرد.
اگر باز هم فرصت بازی در کارهای تاریخی را داشته باشید، دوست دارید به جای کدام یک از شخصیتهای تاریخی بازی کنید؟
بازی در کارهای تاریخی را دوست دارم، اما با این شرایط که صرفاً کار تاریخی جمع و جور شود. تولید آثار تاریخی به صبر و هزینه نیاز دارد، اما اگر یک اثر تاریخی ماندگار ساخته شود، علاقهمندم قصهای در دوره مشروطیت را بازی کنم و با اینکه آذری زبان نیستم، اما دلم میخواهد به جای ستارخان یا باقرخان بازی کنم که به نظرم از شخصیتهای جذاب تاریخ هستند.
روایت تاریخ آن هم در لوکیشنهای خاصی که برای ساخت این آثار تدارک دیده میشود، مسلماً جذاب است و مردم هم علاقه دارند فقط قصهها در لوکیشنهای بسته طراحی نشود، بلکه آنها را به دنیای خاصی ببرد، به همین دلیل است که فیلمهای موفق دنیا از بستر و فضاهای خاص برای کارهایشان استفاده میکنند تا مخاطب را با خود همراه کنند.
ضمن اینکه گاهی ما آثار نمایشی روز اجتماعی هم میسازیم، اما به دلیل اینکه در کارهایمان اغراق میکنیم و از زندگی روزمره واقعی آدمها فاصله میگیریم، برای مخاطبان باورپذیر نیست و آن را قبول نمیکنند. بنابراین باید در جهت باورپذیر بودن قصهها برای مخاطب تلاش کنیم.
من معتقدم اول و آخر سینما و تلویزیون سرگرمی است و برای این کار باید بستر درست طراحی شود. اگر ما قصه مناسب تعریف نکنیم، نمیتوانیم مخاطب را پای تصویر نگه داریم. متاسفانه این مشکل در سینما و تلویزیون وجود دارد و قصههای ناقص و الکن و نگاه تکراری باعث شده در بعضی مواقع مخاطب را از دست بدهیم.
فاطمه عودباشی / گروه رادیو و تلویزیون
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد