این داستان اولین بار در دسامبر 1946 به اهالی کتابخوان معرفی شد و بسرعت، به یکی از محبوبترین کتابهای مصور فرانسویزبان تبدیل شد. در آن ایام حتی موریس دبوره کارتونیست خالق این داستان هم تصورش را نمیکرد اثر او روزی به تعدادی مجموعه تلویزیونی و فیلم سینمایی موفق تبدیل شود.
منتقدان ادبی که او را موریس صدا میکردند، در همان زمان موفقیتهای بالای هنری برای داستان و شخصیتهای دوستداشتنی او پیشبینی کردند. استقبال بسیار زیاد مردم عادی از این داستان، دو صنعت سینما و تلویزیون را به فکر تولید فیلمها و مجموعههایی از آن انداخت.
غرب وحشی، گاوچرانها، سرخپوستان و یک مرد جوان ماجراجو (با اسب و سگ مورد علاقهاش) تمام جنبههای لازم برای تبدیل شدن به کارهای تصویری موفق و پربیننده را در دل خود داشت.
تا امروز چهار فیلم سینمایی انیمیشنی براساس ماجراهای کتاب مصور لوک خوششانس ساخته شده است، اما مجموعه تلویزیونی که با نگاهی به ماجراجوییهای این کتاب تولید شده، محبوبیت بیشتری در بین تماشاگران دارد.
نکته جالب این که تلویزیون هم مثل رقیب خود سینما، نسخههای متفاوتی از لوک خوششانس را تولید و پخش کرده است. البته توجه تلویزیون به داستان و تولید مجموعهای براساس آن، کمی دیرتر از همکاران سینماییاش صورت گرفته است.
تلویزیون اولین بار سال 1983 مجموعهای 26 اپیزودی در این رابطه تولید کرد. (دفعه دوم سال 1991 بود که تهیهکنندگان تلویزیونی به سراغ این داستان رفتند. این بار هم یک مجموعه 26 قسمتی تولید شد و به نمایش درآمد.
سومین بار سال 2001 بود که لوک خوششانس به صورت مجموعهای تلویزیونی درآمد. این بار 52 اپیزود از ماجراجوییهای این داستان به مرحله تولید رسید.
کارگردانی این اکشن وسترن را اولیویه لینماری انجام داده و مثل ساختههای قبلی یک انیمیشن است. این محصول مشترک مستقل تلویزیونی توسط چند شبکه تلویزیونی فرانسه، بلژیک و کانادا (بخش فرانسوی زبان آن) تهیه شده است.
مجموعه با نام «ماجراجوییهای تازه لوک خوششانس» از تلویزیون پخش شد. نکته جالب این که تهیهکنندگان فرانسوی این مجموعه، یک فیلم سینمایی انیمیشنی هم براساس داستان تهیه کردند. این چهارمین نسخه سینمایی داستان لوک خوششانس با نام «به غرب برو: یک ماجراجویی لوک خوششانسی» دسامبر 2007 در فرانسه اکران عمومی شد. بعد از مجموعه تولید سال 2001، دستاندرکاران تلویزیونی در سالهای 2008 و 2010 هم یکبار دیگر مجموعههایی با مضمون ماجراجوییهای لوک خوششانس تولید کردند.
اما در کنار تمام این مجموعهها که انیمیشنی بود، هم قاب کوچک و هم سینما نسخههای زنده داستان را با بازی بازیگران روز و سرشناس تهیه کردند.
سال 1991 و به صورت همزمان دو فیلم به نمایش عمومی درآمد و سال 1992 مجموعهای تلویزیونی با بازی ترنس هیل در نقش لوک تولید و پخش شد. سال 2004 هم «دالتون» روی پرده سینماها رفت که تیل شویگر، بازیگر و کارگردان مشهور آلمانی در آن در نقش لوک ظاهر شد.
تهیهکنندگان این فیلم سال 2009 دوباره سراغ این داستان رفته و نقش اصلی آن را به ژان دوژاردین فرانسوی دادند؛ بازیگری که چند سال بعد برای «آرتیست» اسکار بهترین بازیگر مرد سال را گرفت.
داستان لوک خوششانس درباره مردی ناآرام و ماجراجو به همین نام است. او که براساس شخصیت یک آدم واقعی خلق شده، تیراندازی چابکدست است. الهامبخش این مرد، یک کلانتر آمریکایی ایتالیایی تبار به نام لوچیانو لوکارنو بوده است که در قرن نوزدهم زندگی میکرد.
شهرت این گاوچران در این است که میتواند سریعتر از سایهاش اسلحه بکشد و شلیک کند. تمام اهالی شهر لوک را دوست دارند بجز برادران دالتون. دلیلش هم روشن است.
لوک به دنبال برقراری نظم است و دالتونها که در کار خلاف هستند، از کسی که سد راهشان شده و مانع خرابکاریهایشان میشود، تنفر دارند. همراهان لوک هم موجوداتی دوستداشتنی و بانمک هستند. اسب او جالی جامپر یکی از باهوشترین اسبهای دنیاست و برخلاف آن، سگ وی بوشوگ (یا ران تان پلان) شاید یکی از خنگترین سگهای جهان باشد. این سه با کمک یکدیگر در تعقیب برادران دالتون هستند. چهار برادر دالتون به نام جو، جک، اورل و ویلیام در همه جا دست به خرابکاری میزنند. اقدامات آنها آسایش و امنیت را از اهالی شهر گرفته است. لوک چند بار موفق به دستگیری دالتونها میشود، ولی آنها هر بار از زندان فرار کرده و دوباره فعالیتهای خرابکارانهشان را از سر میگیرند.
منتقدان ادبی از داستان مصور لوک خوششانس در کنار رقبایی مثل آستریکس، اسمورفها و ماجراهای تنتن (که هر سه آنها به یکسری مجموعه تلویزیونی و فیلم سینمایی تبدیل شدهاند) به عنوان محبوبترین و مشهورترین داستانهای کمیک استریپی قاره اروپا اسم میبرند. نسخههای تلویزیونی و سینمایی هر چهار داستان مصور هم در دو رسانه سینما و تلویزیون، رقابت سخت و تنگاتنگی با یکدیگر داشتهاند.
تماشاگران تلویزیون و سینما لوک خوششانس را بیشتر از هر چیز با نام ترنس هیل میشناسند. وی سال 1991 معروفترین نسخه زنده سینمایی این داستان را بازی و کارگردانی کرد. این فیلم محصول مشترک ایتالیا و آمریکا بود.
IMDB / مترجم: کیکاووس زیاری
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد