سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
جمهوری اسلامی ایران بر اساس اشتراکات دینی و منافع منطقه ای و جهان اسلام ، همکاری و همگرایی با کشورهای خلیج فارس را در صدر اولویت های سیاست خارجی خویش قرار داده ، و در این میان روابط ایران و عربستان سعودی به دلیل جایگاه مهم این دوکشور در جهان اسلام از اهمیت ویژه ای برخوردار است و علی رغم برخی موانع موجود ، شاهد گسترش روز افزون آن می باشیم . به طور کلی از نظر تاریخی می توان روابط ایران و عربستان را در چهار دوره قبل از انقلاب اسلامی، بعد از انقلاب اسلامی تا پایان جنگ تحمیلی، از پایان جنگ تحمیلی تا 11 سپتامبر و از 11 سپتامبر تاکنون تشریح کرد.
این چهار دوره که متأثر از شرایط جهانی، منطقه ای و عوامل تأثیرگذار درونی بوده نوع روابط متفاوتی را در پی داشته است و بعضاً از رفتار مسالمت آمیز رقابت جویانه در کسب رهبری منطقه ای در قبل از انقلاب اسلامی تا رفتار خصمانه در سال 1366 متغیر بوده است. در دنباله آن نوعی روابط مسالمت آمیز رو به گسترش تا همکاری و همگرایی منطقه ای بین دو کشور به ویژه بعد از 11 سپتامبر و تحولات جدید منطقه از جمله سقوط طالبان و صدام حسین حاکم بوده است.
در شرایط کنونی روابط ایران و عربستان به واسطه مشترکات دینی ، فرهنگی و منطقه ای وپیدایش متغیرهای جدید ، دستخوش تحولاتی بی سابقه گشته است. عزم واراده مقامات ارشد دو کشور برای تعمیق روابط در همه زمینه ها به خوبی مشهود می باشد ؛ تماس های مستمر میان مقامات ایران و عربستان و دعوت رسمی ملک عبدالله از دکتر محمود احمدی نژاد برای انجام مناسک حج تمتع امسال ، حضور ریاست جمهور ایران جناب آقای احمدی نژاد در اجلاس سران شورای همکاری خلیج فارس در دوحه قطر ، همچنین دعوت رسمی ایشان از پادشاه عربستان برای دیدار از جمهوری اسلامی ایران ، روابط بازرگانی رو به رشد دو کشور ، همکاری گسترده در زمینه صادرات نفتی و سازمان اوپک و... ، همگی دلایل روشنی بر گسترش و تعمیق روابط دو کشور است.
همچنین همکاری های مناسب و خوبی میان ایران و عربستان در زمینه حل و فصل مسایل مشکلات جهان اسلام، لبنان، و کنفرانس اسلامی وجود دارد. رییس جمهوری اسلامی ایران و پادشاه عربستان همچنین بر ضرورت ادامه همکاری ها ی دو کشور در چارچوب سازمانهای منطقه ای و بین المللی نظیر اوپک و شورای همکاری خلیج فارس تاکید جدی دارند .
از دیدگاه دفتر مطالعات سیاسی مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی ، ارتقاء و تقویت روابط ایران با عربستان قدرت چانه زنی دیپلماسی ایران را در مقابل غرب و آمریکا افزایش می دهد. و رفع برخی نگرانی های عربستان می تواند از طریق بالابردن قدرت چانه زنی دیپلماسی، منافع ملی کشور را بهتر تضمین و تامین کند. بدون تردید تقویت روابط تهران - ریاض می تواند در پیشبرد اهداف و تامین منافع ملی کشور موثر باشد و دو کشور تاثیرگذار جهان اسلام نیز همواره نشان داده اند که با تعامل موثر می توانند اختلافات فیمابین و مشکلات جهان اسلام را با سرعت بیشتری مرتفع سازند. ایران می تواند با هدف اعتمادسازی متقابل به عربستان پیشنهاد دهد که دو کشور سرمایه گذاریها و همکاریهای متنوع و مشترکی را در زمینه فعالیتهای هسته ای و موشکی داشته باشند.
بررسی انعقاد پیمانهای دفاعی و نظامی متقابل در زمینه عدم تعرض و همکاریهای نظامی - امنیتی با عربستان، تقویت نقش سازمانها و مراکز مربوط به وحدت اسلامی به منظور کاهش تنشهای مذهبی، افزایش تعاملات علما، دانشگاهیان و فرهیختگان دو کشور خصوصا با تاکید بر نقش مذهب و مسایل فرهنگی، تاکید بر تهدیدات سیاسی - امنیتی مشترک ایران و عربستان و تلاش در جهت همکاری در زمینه هایی نظیر مبارزه با تروریسم، نیروهای القاعده و سلفی و ... از دیگر پیشنهادهای مرکز پژوهشها برای کاهش نگرانی ها و تعمیق و گسترش روابط ایران با عربستان است .
علاوه بر مطالب فوق توجه به دو واقعیت مهم ذیل در بررسی روابط کنونی عربستان و ایران لازم است:
1- تیره کردن رابطه ایران و عربستان راهبرد اصلی دشمنان جهان اسلام خصوصاً اسرائیل است که از هر وسیله ای نظیر اختلافات مذهبی و نهدید و تطمیع هواداران نفوذی خود ، در جهت ایجاد و جلوگیری از اتحاد و انسجام کشورهای مهم اسلامی بهره می جویند .
2- واقعیت دیگر آن است که برخی مقامات عربستان سعودی به دلیل تأثیر پذیری از عقاید وهابی و ضد شیعی ، به شدت نگران افزایش نفوذ ایران در منطقه بوده و نفوذ تهران را خطری برای قدرت پادشاهی اعراب در منطقه می دانند . از این رو به نظر می رسد در صورت سیطره چنین فضای مخربی بر دستگاه دیپلماسی عربستان ، اختلاف مذهبی از جمله عواملی است که می تواند زمینه همکاری های دو جانبه میان ایران و عربستان را تضعیف کند.
در ادامه جهت تکمیل موضوع دو مقاله پیرامون تاریخچه و دور نمای روابط ایران و عربستان ارائه می گردد :
نگاهی به تاریخچه مناسبات تهران و ریاض
روز 8 تیر 1311 امیرفیصل ولیعهد وقت عربستان در رأس هیأتی از مقامات بلندپایه این کشور برای دیداری 8 روزه از ایران وارد تهران شد و مورد استقبال رسمی رضاشاه قرار گرفت . رضاشاه در ششمین سال پادشاهی خود بود و این سفر زمانی صورت گرفت که نزدیک به 4 سال از روابط سیاسی رسمی ریاض و تهران می گذشت . امیر فیصل فرزند دوم سلطان عبدالعزیز بن سعود بود و علاوه بر ولیعهد، وزیر خارجه نیز بود.
روابط دو کشور قبل از پیروزی انقلاب اسلامی
روابط ایران وعربستان سعودی در 1307، بعد از تأسیس حکومت سعودی برقرار شد، ولی سفارت ایران در ریاض در 1309 دایر شد. با این حال مناسبات دو کشور به دلیل تفاوت نگرش ایدئولوژیک دو دولت چندان صمیمانه و مستحکم نبود. سفارت ایران در عربستان نیز توسط سفیر اکرودیته ایران در مصر اداره می شد. این مناسبات کم وبیش تا 1322 ادامه یافت . در این سال درگیری های خونینی بین شیعیان و مقامات عربستان و اتباع ایرانی و سعودی در گرفت. همچنین یک حاجی ایرانی به نام «ابوطالب یزدی » در ملاء عام ، گردن زده شد. این شرایط روابط دو کشور را تیره شد.
دولت ایران طی یادداشتی به وزارت خارجه عربستان نسبت به این اقدام رژیم سعودی اعتراض کرد، اما دولت ریاض اقدام خود را مطابق با قوانین شرع دانست. سفارت ایران نیز که پاسخ دولت را غیرمنطقی می دید تأکید کرد تا وقتی که جان و حیثیت ایرانیان در عربستان محفوظ نباشد ودولت عربستان عذرخواهی نکند ایران در سیاست خود نسبت به عربستان تجدیدنظر نخواهد کرد. دولت سعودی نیز در پاسخ فقط در مورد آینده تضمین هایی داد. دولت ایران هم این تضمین ها را نپذیرفت و روابط سیاسی خود را با عربستان قطع کرد. بدین ترتیب تا سالها بعد، از عزیمت حجاج ایرانی برای انجام مراسم حج جلوگیری شد.
4 سال پس از این واقعه ـ در 1326 ـ هیأت حسن نیتی از طرف عربستان سعودی جهت تجدید روابط دو کشور وارد ایران شد. در همین سال سفیر ایران در مصر مجدداً اکرودیته در عربستان سعودی شد.
روابط ایران و عربستان تا قبل از تشکیل اوپک در چارچوب حفظ دو رژیم سلطنتی ، ادعای مشترک حاکمیت دو دولت در مورد حاکمیت بر مسلمانان و دشمنی مشترک هر دو کشور با جمال عبدالناصر خلاصه می شد. اما بعد از تشکیل این سازمان ، روابط ایران و عربستان سعودی از جنبه های فوق فراتر رفته و خط مشی سیاسی و اقتصادی را نیز دربر گرفت . دو کشور همچنین در زمینه مسائل اوپک ، فلسطین و سازمان کنفرانس اسلامی، هماهنگی داشته و هر دو با یک دیدگاه به امریکا و شوروی می نگریستند. دکترین نیکسون نیز هر دو کشور را به زرادخانه سلاحهای امریکایی تبدیل کرده بود.
روابط دو کشور پس از پیروزی انقلاب اسلامی
سیر روابط ایران و عربستان بعد از سقوط حکومت پهلوی فراز ونشیب های بسیاری به خود دیده است. عربستان در ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی ایران سیاست احتیاط، سکوت و نظارت را در پیش گرفت، ولی پس از مدتی هیأتی بلندپایه به سرپرستی دبیرکل «رابطه العالم اسلامی » را برای تبریک پیروزی انقلاب اسلامی به ایران فرستاد. ملک خالد در اولین عکس العمل خود برپایی حکومت اسلامی را در ایران مقدمه نزدیکی و تفاهم هرچه بیشتر دو کشور خواند.
فهد ولیعهد وقت عربستان نیز گفت : «برای رهبری انقلاب ایران احترام زیادی قائل هستیم .» اما رویکرد سیاست خارجی ایران در حمایت از جنبش های آزادیبخش در منطقه و جهان اسلام و همچنین برگزاری اولین حج توأم با برائت از مشرکین توسط حجاج ایرانی ، موجب سردی روابط دو کشور شد. مطبوعات و مقامات دو کشور مواضع تندی علیه هم اتخاذ کردند. ترس مقامات سعودی از انقلاب اسلامی بعد از قیام سلفی های تندرو و اشغال مسجدالحرام در 1400 هـ. ق و قیام شیعیان در منطقه «شرقیه » به فاصله کمی از آن ، دو چندان گشت . بر این اساس عربستان خود را برای مقابله با جمهوری اسلامی و «صدورانقلاب » آن، آماده کردند. به همین سبب با شروع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، عربستان با کمک های اقتصادی ، سیاسی ، نظامی و تبلیغاتی خود، در کنار عراق قرار گرفت . مجموع این اقدامات باعث سردی و تیرگی روابط شد ومناسبات دو کشور تا سطح کاردار تنزل یافت.
در سال 1363 حادثه ربوده شدن یک فروند هواپیمای سعودی و فرود آن در فرودگاه مهرآباد و اقدامات مثبت جمهوری اسلامی ایران در پایان دادن به این حادثه، باعث شد روابط دو کشور تا حدودی رو به بهبود نهد. در همین مرحله، در 1364 سفر وزیرخارجه عربستان به جمهوری اسلامی و سفر وزیر خارجه وقت ایران به عربستان رخ داد. این سفرها باهدف بهبود روابط و حل پاره ای از مشکلات فیمابین چون حج و جنگ ایران و عراق صورت گرفت ، اما نتیجه ای در پی نداشت . در 1365، عربستان برای فشار بر جمهوری اسلامی ایران و با افزایش صدور نفت ، قیمت را کاهش داد که به تیرگی مجدد در روابط دو کشور انجامید.
سردی حاکم بر روابط دو کشور و تشدید آن توسط امریکا با هدایت جریانات منطقه ای بر ضد ایران، همچنین شهادت 400تن از حجاج ایرانی در مراسم حج 1366 که اعتراض شدید جمهوری اسلامی رابه دنبال داشت و در نهایت حمله تظاهرکنندگان تهرانی به سفارت عربستان در تهران ـ 26 مرداد 1366 ـ که کشته شدن یک دیپلمات سعودی ـ الغامدی ـ را به همراه داشت، تیرگی روابط دو کشور را به اوج خود رساند. سرانجام در ششم اردیبهشت 1367 عربستان اقدام به قطع یک جانبه مناسبات سیاسی با جمهوری اسلامی ایران کرد و این قطع رابطه حدود سه سال به طول انجامید.
علاوه بر مذاکرات سیاسی در طول سالهای قطع روابط دو کشور، موضوع پذیرش قطعنامه 598 شورای امنیت سازمان ملل توسط جمهوری اسلامی ایران گام مؤثری در تجدید رابطه با عربستان بود. عربستان قبول قطعنامه از سوی ایران را یک اقدام شجاعانه توصیف و از آن استقبال کرد. در این شرایط، جبهه گیری مطبوعاتی عربستان علیه جمهوری اسلامی متوقف شد و فهد شخصاً اعلام کرد که با ایران اختلافی ندارد که قابل حل نباشد. تهران نیز آمادگی خود را برای شروع مذاکرات مستقیم باریاض اعلام کرد.
تجاوز عراق به کویت در 1369 و مواضع ایران در این حادثه و هم نیاز شورای همکاری خلیج فارس به حمایت ایران ، باعث شد تا کشورهای حاشیه خلیج فارس، به ویژه عربستان برای تجدید رابطه با جمهوری اسلامی ایران تلاش کنند.
اولین دیدار مقامات ایران وعربستان بین وزرای خارجه دو کشور در اجلاس سالانه مجمع عمومی سازمان ملل متحد ـ شهریور 1369 ـ و دیدار بعدی در ژنو انجام گرفت . در 15 اسفند 1369 نیز وزرای خارجه دو کشور در مسقط با هم ملاقات کردند. به دنبال این دیدار در 2۷ اسفند 1369 بیانیه مشترکی در زمینه برقراری مجدد روابط سیاسی دو کشور همزمان در تهران و ریاض منتشر شد. سعودالفیصل وزیر خارجه عربستان پس از دیدار با آقای ولایتی وزیر خارجه وقت در مصاحبه ای اعلام کرد، عربستان سعودی و جمهوری اسلامی ایران در حل تمام مشکلات فی مایبن به تفاهم رسیده اند.
سرانجام پس از سه سال قطع رابطه سیاسی ، در پی مذاکرات وزرای خارجه دو کشور، تجدید روابط متقابل اعلام شد و مقامات تهران و ریاض در فروردین 1370 سفارتخانه های خود را در پایتخت های یکدیگر گشودند. بین سال های 1370ـ شروع مجدد روابط دو کشور ـ تا 1376 که سال آغاز کار دولت آقای خاتمی است ، دوره تنش زدایی و بسترسازی روابط دو کشور به شمار می آید.
ورود امیرعبدالله ولیعهد پادشاهی سعودی به تهران در آذر 1376 برای شرکت در اجلاس سران کشورهای عضو سازمان کنفرانس اسلامی، نقطه اوج روند رو به بهبود مناسبات سیاسی دو کشور در دهه 1370 بود. پس از این سفر رفت و آمد بلندپایگان دوکشور به پایتخت های یکدیگر فزونی یافت.
همان گونه که عربستان در حفظ منافع و امنیت ملی ایران جایگاه ویژه ای دارد، ایران و امنیت آن نیز از دید طراحان سیاست خارجی عربستان در موقعیت خاصی قرار دارد.
گرایش های منطقه ای امیرعبدالله ـ ولیعهد عربستان ـ ظرف سال های اخیر توانسته روند تشنج زدایی در مرزهای این کشور را عملیاتی کند. اکنون عمده مشکلات ارضی عربستان با یمن ، قطر و دیگران رفع شده و ایجاد رابطه حسنه با ایران در سیاست خارجی این کشور به یک اولویت مهم تبدیل شده است .
امروزه هر حرکتی برای حل معضلات بالفعل و یا بالقوه در سطح خلیج فارس با نزدیکی دیپلماتیک ایران و عربستان تسهیل خواهد شد. به همین دلیل بود که تاکنون هرجریانی که مایل به وجود تنش در منطقه خلیج فارس بوده ، از فاصله های پدید آمده میان ایران و عربستان سود جسته است .
تلاش برای تحکیم روابط تهران و ریاض، به ویژه از سال 1380 که امریکا اسامه بن لادن سعودی الاصل را متهم به رهبری حادثه 11 سپتامبر کرد و دولت ریاض مورد سوءظن و تعرض سیاسی امریکایی ها قرار گرفت ، اهمیت به سزایی یافت . درپی این حادثه و رفتار تحقیرآمیز امریکا با عربستان و اتباع سعودی ، مقامات ریاض دریافتند که خود باید با بحران های منطقه ای، به مقابله برخیزند. بومی گرایی یا منطقه گرایی که طی بیش از دو دهه اخیر شعار آرمانی جمهوری اسلامی ایران برای فائق آمدن بر مشکلات منطقه به شمار می رود، به تدریج نزد دولتمردان عربستان معنا و مفهوم حقیقی خود را یافت . (نگاهی به تاریخچه مناسبات تهران و ریاض ، موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی )
ایران و عربستان نگاه به آینده
نیاز عربستان سعودی و جمهوری اسلامی به داشتن روابط پویا و فعال و مستمر، ضرورتی اجتناب ناپذیر و غیر قابل انکار است . ارتقاء و تقویت و تعمیق و تحکیم روابط سیاسی دو کشور باعث قدرت دیپلماسی و ضامن استقرار و آرامش در منطقه حساس و استراتژیک خلیج فارس خواهد بود. همگرایی بین کشورهای حوزه خلیج فارس و تبدیل منطقه به محیطی برای همکاری های امنیتی و سیاسی و زیست محیطی و مبارزه با تشنج های مذهبی و فرقه گرایی در قالب ایجاد یک سیستم همکاری مشترک حتی برای مبازه با آفت های اجتماعی و تروریسم و جنایات سازمان یافته و قاچاق مواد مخدر ضرورتی اجتناب ناپذیر است . بسط و توسعه همکاری های اقتصادی و تجاری ، توجه به ظرفیت های بالای مبادلاتی و انجام سرمایه گذاری های مشترک باعث رشد وشکوفایی و رفاه و تولید ثروت در منطقه گردیده و در نهایت باعث اعتماد سازی پایدار و بلند مدت بین کشورهای حوزه خلیج فارس خواهد گردید .
روابط ایران و عربستان به عنوان دو کشور مهم و تأثیر گذار در منطقه به روند تحکیم و توسعه منافع ملی کشورهای منطقه کمک خواهد نمود و باعث پایان بخشیدن تدریجی حضور قدرت های بیگانه و کاهش روند مسابقه تسلیحاتی خواهد گردید . ایران و عربستان با تعامل موثر و مستمر می توانند نه تنها اختلافات جزیی موجود در منطقه را حل و فصل نمایند ، بلکه به عنوان دو وزنه سنگین و با نفوذ قادر خواهند بود مسائل آرمانی جهان اسلام بخصوص مشکلات ملت های مظلوم فلسطین ولبنان تأثیر گذار باشند .
ایران و عربستان باید به فتنه جدیدی که سوغات تجاوز و اشغالگری و حاصل سیاست های استکباری غرب در عراق است ، به مقابله برخیزند . تجاوز به عراق باعث ویرانی و خرابی این کشور مهم اسلامی گردیده و از آن بدتر باعث ایجاد تفرقه و شعله ور شدن جنگ مذهبی و فرقه ای در کشوری گردیده که مردم آن سال های متمادی بدون هیچگونه مسکل و ناراحتی در کنار یکدیگر زندگی سالم و با نشاطی داشته اند . امروزه ایران و عربستان با همکاری عمیق و راهبردی نباید اجازه دهند که دشمن با ایجاد تفرقه و دامن زدن به اختلافات فرقه ای و مذهبی به شکست خفت بار و مفتضحانه خود در عراق سرو سامان دهد . ایده و پیشنهاد رهبری انقلاب در خصوص شکل گیری و توسعه همکاری های جامع کشور های حاشیه خلیج فارس هم بر مبنای ایجاد امینت دسته جمعی مستقل است .
این همکاری جامع و پایدار حتی بر اساس بند 8 قطعنامه 598 شورای امنیت عراق که جز حوزه همین منطقه محسوب می شود را هم شامل می گردد.
کشورهای منطقه به این درک مشترک و آگاهی مسئولانه رسیده اند که آثار سوء و تبعات سیاست های قدرت های بیگانه و حضور دائمی آنان در این منطقه جز پرداخت هزینه های سنگین مالی و تشنج و بی ثباتی برای کشور های منطقه حاصلی دیگر را در برنخواهد داشت . لذا با یک همکاری دسته جمعی نه تنها حضور آنان کمرنگ خواهد شد ، بلکه باعث ثبات و امنیت و اعتماد هر چه بیشتر کشورهای حوزه خلیج فارس به یکدیگر خواهد شد .
کشورهای حاشیه خلیج فارس اگر واقعا به دنبال تأمین نیازهای امنیتی ، فرهنگی ، سیاسی ، اقتصادی ، علمی و تربیتی خود هستند ، باید آن را در چارچوب پیمان های جامع بین خود علمی سازند و عوامل وگرا ومنفی و نغمه های شیطانی را که در هر کشوری برای اختلال در این نزدیکی و همگرایی وجود دارد را مهار سازند .
چندی پیش مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی خواستار تقویت روند اعتماد سازی میان دو کشور مهم و پرنفوذ منطقه یعنی ایران و عربستان گردیده بود دیپلماسی دو کشور باید با ابتکارات وطرح های نوین ، نگرانی های موجود که عموماً به دلیل بمباران تبلیغاتی غرب است را مرتفع سازند ، صلح آمیز بودن انرژی هسته ای تحت نظارت دقیق و بازرسی دائمی آژانس و پاک و غیر آلاینده و بی خطر بودن آن باید دائماً و به طور دوره ای و مستمر برای کشورهای منطقه تبیین شود ، ما می دانیم کشورهای منطقه گرفتار و مبتلا به نوعی افراط گرایی مذهبی که در قالب سازمان های تروریستی و ضد بشری ظهور یافته می باشد ، یک همکاری مشترک فرهنگی می تواند خطر این مجموعه های متعصب و نادان را که منطقه را با خطر دو دستگی و تفرقه مواجه نموده را کمرنگ کرده یا از بین ببرد .
در زمینه اقتصادی در گذشته یک همکاری دو جانبه در زمینه نفت و و انرژی باعث گردید که هر بشکه نفت خام از زیر 10 دلار به قیمت فعلی 70 دلار برسد . آنها با نیرنگ و اختلاف در بین اعضای اوپک توانستند تا مدتی این ثروت خدادادی و تمام شدنی کشورها را به تاراج و یغما ببرند ، ولی اراده مصمم ایران وعربستان باعث شد که با کاهش اندک در تولید نفت آن را به قیمت واقعی خود برسانند . این همکاری وتوافق تاریخی نه تنها صد ها میلیارد دلار خسارت پایین بودن قیمت را برای همه کشورها جبران نمود ، بلکه این زنگ خطری برای غرب بود که اگر کشورهای صاحب نفت و انرژی عزم خود را برای همکاری جزم نمایند ، دیگر بورس های دنیا قدرت تعیین قمیت نفت را به دلخواه خود ندارند ، البته دولت های مصرف کننده هم در این زمینه ضرری نکردند . فقط سال گذشته 1600 میلیارد دلار مالیات از نفت وارداتی گرفته اند . با توجه به هویت دینی و اسلامی دو کشور ایران و عربستان باید علمای فرهیخته و متعدل دو کشور گوهر ناب جوهر شگفت آور دین مبین اسلام را تبیین و با آن با دنیا صحبت کنند ، ما حرف های زیادی برای گفتن داریم . نزدیکی فرهنگی ایران و عربستان باعث رفع اختلافات و زمینه یک وحدت پایدار در جهان اسلام خواهد شد . (حجت الاسلام نورشاهی ، سفیر سابق ایران در عربستان ، پایگاه اعتماد ملی ، دوشنبه 26 آذر 86 )
جهت مطالعه بیشتر ر.ک :
1ـ بهرام اخوان کاظمی، مروری بر روابط ایران و عربستان در دو دهه اخیر ، تهران: سازمان تبلیغات اسلامی، 1373.
2- احمد حیدری عبدی، “اتحادیه منطقه ای خلیج فارس؛ موانع و مشکلات شکل گیری”، مجله اطلاعات سیاسی و اقتصادی، سال چهاردهم، شماره 146ـ 145 ،مهر و آبان 1378.
3-ابراهیم متقی، “شاخص ها و چالش های الگوی امنیتی یک قطبی در خلیج فارس”، فصلنامه راهبرد، شماره 10 تابستان 1375 .
4- محمد ستوده ، تحولات نظام بین الملل و سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران ، قم : بوستان کتاب ، 1385 .
5- تحول روابط ایران و عربستان و تاثیر آن بر ژئوپلیتیک خلیج فارس ، محمد رضا حافظ نیا، دانشگاه تربیت مدرس .
6- علی محقق، اسناد روابط ایران و عربستان سعودی 1357-1304 ، تهران: وزارت خارجه، 1380.
7- محمد علی امامی ، عوامل تا ثیر گذار خارجی در خلیج فارس ، تهران: وزارت امور خارجه،1383.
8- پیروز مجتهدزاده، “امنیت منطقه ای در خلیج فارس” ،اطلاعات سیاسی و اقتصادی، سال چهاردهم، شماره 145ـ146 مهر و آبان 1378 .
منبع: سایت پرسمان
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگوی «جامجم» با نماینده ولیفقیه در بنیاد شهید و امور ایثارگران عنوان شد