اینها بخشی از اظهارات رسانهای شده مقامات آمریکایی برای مقابله با مردی است که مجله آمریکایی «وایرد» نوشته «خطرناکترین مرد جهان» البته برای ایالات متحده است. سرداری ایرانی که ایستادگیاش در برابر تروریستهای داعش، نام او را در سالی که گذشت برای همه جهان آشنا ساخت و امروز از کودکان کرد سوری گرفته تا جوانان غربی و ایزدیهای عراق، همه میدانند «سردار قاسم سلیمانی» کیست.
مردی از دیار کویر
اسفند 1393، سردار قاسم سلیمانی پنجاهوهفت ساله شد. او که چهار سال پس از کودتای آمریکایی 28مرداد در روستای کوهستانی و دورافتاده رابر در استان کرمان متولد شد، در دوازدهسالگی و پس از پایان دوره دبستان، زادگاه خود را ترک کرد و مشغول به کار بنایی در کرمان شد. وقتی او در قامت پیمانکار در سازمان آب مشغول کار بود، فعالیتهای انقلابی خود را آغاز کرد و پس از پیروزی انقلاب به عضویت مجموعه «سپاه افتخاری» درآمد و در دوره دفاع مقدس، بهعنوان یک بسیجی راهی جبهههای دفاع از مرزهای ایران شد. او پس از پایان جنگ تحمیلی، بهعنوان فرمانده لشکر ۴۱ ثارالله کرمان به نبرد با اشراری پرداخت که امنیت مرزهای جنوب شرقی کشورمان را تهدید میکردند.
اما نام حاج قاسم سلیمانی وقتی لرزه به اندام نظامیان بیگانه در منطقه انداخت که سال ۱۳۷۹، حضرت آیتالله خامنهای، فرماندهی کل قوا، مسئولیت سپاه قدس را به او سپردند. نیروی قدس یا سپاه قدس، نیروی ویژه و زیرشاخهای از نیروهای پنجگانه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است که برخی تحلیلگران آن را یکی از بهترین نیروهای ویژه در جهان دانستهاند.
تحریم علیه سردار
از همان زمان که سردار سلیمانی فرماندهی سپاه قدس را بهعهده گرفت، واشنگتن و متحدانش برای تحت فشار قرار دادن او وارد عمل شدند. با این حال تلاشهای چهارده ساله آنها تاکنون نتوانسته است خللی در مأموریت سردار ایرانی وارد کند.
ایالات متحده پس از آنکه روند بیداری اسلامی در منطقه، دیکتاتورهای وابسته به این کشور را یک به یک به سمت سقوط پیش برد، تلاش کرد تا پس از طرح ادعاهایی واهی مبنی بر دست داشتن نیروهای ایرانی در اتفاقات داخلی برخی کشورهای منطقه از جمله سوریه نام سردار سلیمانی را در فهرست تحریمها قرار دهد. چنین بود که همراه با آمریکا، اتحادیه اروپا نیز در دوم شهریور۱۳۹۰ سپاه قدس را به اتهام ارائه کمک و پشتیبانی به نظام بشار اسد در مقابل معترضان سوری مورد تحریم قرار داد و در کنار آن از تحریم سردار قاسم سلیمانی نیز نام برد.
همچنین وزارت خزانهداری آمریکا پس از اتهامزنی ساختگی دولت این کشور به ایران مبنی بر دخالت در توطئه انفجار سفارت عربستان در واشنگتن دوباره سردار سلیمانی را تحریم کرد و اما چون هیچیک از این اتهامات برای افکارعمومی قابل قبول نبود، او را به ایفای نقش در ترور رفیقحریری نیز متهم کردند. با این حال این تحریمها و فشارهای تبلیغاتی نتوانست برای سردار سلیمانی تهدیدی جدی قلمداد شود.
پیشنهاد ترور سردار در کنگره آمریکا
ناکارآمدی برنامهریزیهای صورت گرفته علیه سردار سلیمانی موجب شد تا لابیهای تندرو آمریکایی که نگران محبوبیت روزافزون ایران در خاورمیانه بودند، فراتر از تهدید و تحریم، پیشنهاد ترور سردار ایرانی را مطرح کنند. پیشنهادی بیشرمانه که جک کین، رئیس سابق نیروی زمینی ارتش آمریکا در جلسه استماع کنگره پیشنهاد آن را اینچنین با نمایندگان آمریکایی به بحث گذاشت: «چرا مسئولان ایرانی را نمیکشیم؟ چرا ما آنها را ترور نکنیم؟ نمیگویم اقدام نظامی کنیم، ولی عملیات ترور را پیشنهاد میکنم.» همچنین رئول مارک گرشت، عضو ارشد اندیشکده دفاع از دموکراسی در نشست تخصصی انتخابات در کشورهای اسلامی بصراحت به نام سردار قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس ایران اشاره و تصریح کرده بود: «قاسم سلیمانی بسیار سفر میکند... تکان بخورید... تلاش کنید او را بکشید.»
البته دشمنان سردار، برای اجرای نقشههایی که در سر داشتند، گامهایی عملی نیز برداشتند. رادیو نوروژی اوستن به نقل از گزارشهای اطلاعاتی اروپایی مدعی شده است: «سلیمانی بارها از انفجار خمپاره و بمب جان سالم به در برده و حتی یک بار که برای بازدید از وضعیت نظامی تکریت در جاده تکریت به سامرا در خودرو بود، هدف انفجار بمب قرار گرفت... همچنین یک بار یکی از خودروهای کاروانی که سلیمانی شبها را در نزدیکی مرقد امامین عسکریین(ع) در آن به سر میبرد، مورد اصابت مستقیم یک گلوله خمپاره قرار گرفت، اما وی یک ساعت قبل آن خودرو را ترک کرده بود و نجات یافت.»
رسانههای غربی، مطالب مختلفی درباره سردار سلیمانی نوشتهاند. در همین زمینه گاردین مینویسد: «ژنرال سلیمانی برای غربیها شبحی مرموز است که سایهوار در کمین دشمنان مینشیند و ناگهان چون صاعقه فرود میآید.» و نیوزویک هم به سردار سلیمانی لقب «الهه انتقام» میدهد.
رسانههای غربی معتقدند «حتی کسانی که سلیمانی را دوست ندارند، او را فردی باهوش میدانند. بسیاری از مقامات آمریکا که این چند ساله را صرف متوقف کردن کار افراد وفادار به سلیمانی کردهاند، میگویند مایل هستند او را ببینند چرا که مبهوت کارهای او شدهاند.»
محبوبیت سردار و عجز واشنگتن
با وجود همه تهدیدات و پیشنهادهای پیدا و پنهان برای ترور سردار سلیمانی، واشنگتن میداند که در برابر محبوبیت روزافزون سرداری که مردم عراق او را ناجی خود در برابر تروریستهای داعش دانسته و لقب «کیان» به او دادهاند، چارهای جز تسلیم ندارد. این ناتوانی در مهار نفوذ ایران در منطقه که سردار سلیمانی نماد این روزهای آن است، وقتی آشکار میشود که بهیاد آوریم باراک اوباما، رئیسجمهور ایالات متحده در نامهای، درخواست همکاری با ایران در مبارزه با تروریستها در عراق را داده بود؛ پیشنهادی که البته پاسخ ایران به آن معنادار بود.
اذعان به ناتوانی در مقابله با سردار ایرانی چنان است که یکی از مقامات بلندپایه ارتش آمریکا عاجزانه میگوید: «من اگر او را ببینم، خیلی ساده از او خواهم پرسید که از ما چه میخواهد؟» شاید وقتی مایکل هایدن در سال ۲۰۱۱ فهرستی متشکل از هفت مرد قدرتمند جهان را به مجله فوربس ارائه کرد، چنین عجزی را بخوبی پیشبینی میکرد. او که رئیس سابق سیا و آژانس امنیت ملی آمریکا بوده است سه سال پیش نام هفت نفر از مردان قدرتمند دفاعی را منتشر کرد که قاسم سلیمانی دومین نام این فهرست بود؛ فهرستی که نام مرکز ضدتروریسم سیا نیز در آن به چشم میخورد. هایدن در توضیح حاج قاسم نوشته بود: «او قادر است هر کاری را انجام دهد.»
برخی مقامات دیگر آمریکایی نیز از نگاهی دیگر به فعالیتهای سردار ایرانی نگریسته و بهعنوان مثال، زلمای خلیلزاد میگوید: «همانقدر که مقامات آمریکایی سلیمانی را به جنگ افروزی متهم میکنند، او در ایجاد صلح برای رسیدن به اهدافش فعال بوده است.» چندی پیش صادق خرازی از دیپلماتهای قدیمی کشورمان هم با اشاره به ابهت سردار سلیمانی نزد سیاستمداران آمریکایی در صفحه فیسبوک خود نوشته بود: «او همان کسی است که اوباما رئیسجمهور ایالات متحده درباره او به العبادی نخست وزیر جدید عراق گفته است: «او دشمن من است ولی من برای او احترام ویژهای قائل هستم.» یا جان کری وزیرخارجه آمریکا به دکتر جواد ظریف وزیرامورخارجه ایران اسلامی گفته است: «اگر برای یکبارهم شده مایل است او را ببیند.»
جنگی که تمام نشد
برخی تحلیلگران غربی تلاش میکنند نقش سردار سلیمانی در منطقه را در ادامه تضادهای مرزی کشورمان با کشورهای همسایه تعبیر کنند. تحلیلی که البته نسبتی با محبوبیت روزافزون ایران در خاورمیانه ندارد.
علی آلفونه، پژوهشگر در مرکز پژوهشی «آمریکن اینترپرایز اینستیتو» به نقش سردار سلیمانی در دفاع مقدس اشاره کرده و یادآوری میکند: «قاسم سلیمانی در سالهای جنگ ایران و عراق به عنوان فرمانده لشکر ۴۱سپاه پاسداران و به خاطر موفقیت عملیات شناسایی و غافلگیرانه این لشکر در پشت خطوط دشمن به شهرت رسید. نقش او تا حدی اهمیت یافت که ارتش عراق در برنامههای رادیویی خود به کرات از وی نام میبرد.» در همین حال به گفته رایان کراکر، سفیر سابق آمریکا در عراق، «برای قاسم سلیمانی جنگ ایران و عراق هیچگاه پایان نیافت. هیچکس پس از سالها درگیر بودن در آن جنگ که شبیه جبهههای نبرد جنگ جهانی اول بود، نمیتواند تاثیرات آن را به فراموشی بسپارد.»
شهید زنده ایران
بیتردید اگر شهدای هشت سال دفاع مقدس امروز در میان ما بودند، پا در همان راهی میگذاشتند که امروز سردار سلیمانی گذاشته است. رهبر انقلاب در سال 84 و در دیدار جمعی از ایثارگران و خانوادههای شهدای استان کرمان خطاب به حاج قاسم، همان کسی که چندی قبل خود را «کوچکترین سرباز» رهبرانقلاب خوانده بود، فرمودند: «سردار سلیمانی هم ایثارگر است، او هم یک شهید است... این سرداران، شهید زندهاند؛ به شرطی که این راه را ادامه دهند. البته این شرط و شروط برای همه است.»
همین ویژگی سردار در ادامه راه همرزمان شهیدش باعث شده تا امروز بیگانگانی که مهمانانی ناخوانده در خاورمیانه هستند، از قدرت کشورمان در هراس باشند و با ادعای «احیای امپراتوری ایران پس از 26 قرن»، بکوشند تا پروژه ایرانهراسی را دامن بزنند. آنها البته آنگاه که با نگرانی، به اقتدار همراه با محبوبیت ایران در جهان اسلام مینگرند، این جمله سردار قاسم سلیمانی در گوششان تکرار میشود که پنج سال قبل گفت: «ملت ایران تنها ملتی در جهان است که لیاقت شکست تاریخی آمریکا را دارد.»
راز لباسهای خاکی
سردار سلیمانی هرچقدر برای آمریکاییها مرموز و ناشناخته است، برای مردم عراق مهربان و صمیمی است. شاید برای همین است که واشنگتن او را «الهه انتقام» و مردم عراق و سوریه او را «الهه نجات» میدانند.
عکسهای منتشر شده از سردار سلیمانی در شبکههای اجتماعی که عمدتا با چهرهای خندان و در کنار جوانان عرب حضور دارد، نمایشی از اقتدار و محبوبیت ایران در خاورمیانه جدید است. گاردین در توصیف عکسهای منتشر شده از سردار در فیسبوک و توئیتر مینویسد: «عکس جدید این مرد 50 ساله با چفیه انقلابی به دور گردنش، نشان دهنده موضع ایران در برابر داعش است. این عکس نشان دهنده حضور ضروری و حیاتی و نیز محبوبیت و عمومیت زیاد ایران در عراق است.» وبسایت بی.بی.سی موندو که به زبان اسپانیایی فعالیت میکند نیز با پرداختن به حضور سردار حاج قاسم سلیمانی، در عراق و سوریه، از او با عنوان «قدرتمندترین فرد در عراق» یاد میکند و مینویسد: «با وجود حضور نیروهای ائتلاف به سرکردگی آمریکا، این ایران است که در خاک عراق حضور گستردهای دارد و روزبهروز تحت فرماندهی قاسم سلیمانی، نفوذ بیشتر و نقش فعالتری را برای مبارزه با تروریستها در عراق، پیدا میکند.»
عکسهای سردار سلیمانی در عراق نشان میدهد که او با لباسی غیرنظامی، همچون یک الگو و راهنما در کنار جوانان عرب منطقه قرار داشته و نیازی به حضوری نظامی نمیبیند. هرچند رسانههای غربی تلاش دارند او را به دامن زدن بیثباتی در منطقه متهم کنند، اما کیست که نداند سردار، نماد «قدرت نرم» ایران است؛ قدرتی که نه از گلوله اسلحه، بلکه از فرهنگی غنی و الهامبخش، ناشی میشود.
شاید اگر بخواهیم مقایسهای کنیم او سلمان امروز انقلاب است، سلمانترین سرداری که وفاداری و بیعتاش زبانزد خاص و عام شده است.
محمود هرندی
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگو با امین شفیعی، دبیر جشنواره «امضای کری تضمین است» بررسی شد
تشكر