این گونه امور باعث میشود مردم به خواب دیدن و معنی و مفهوم آن که اصطلاحا تعبیر نامیده میشود، رجوع کنند و علت و تعابیر خواب خود را بدانند و شاید هم در این راه هزینه زیادی را متحمل بشوند تا عدهای که اصطلاحا معبر خوانده میشوند، تعبیر خواب ایشان را بگویند.
اما این پرسش مطرح است که آیا خواب اصلا تعبیر دارد یا چرا ما باید خواب ببینیم و چه علتی باعث میشود خواب در زندگی طبیعی ما تاثیرگذار باشد یا این گونه حرفها تماما خرافه است و اصل و اساسی ندارد.
چرا انسان خواب میبیند
انسان در زندگی روزمره خود با امور بسیاری سر و کار دارد که فکر او را به خود مشغول میسازد یا احساسات او را تحت تاثیر قرار میدهد. این قبیل امور در حافظه انسان ثبت و ضبط میشود و در عین حال فکر او را به خود مشغول میکند و بعد از این که جسم او از فعالیت روزانه فارغ شد و حواس ظاهری او بعد از خواب به حالت نیمه تعطیل درآمد، قوه خیال آنچه را در طول روز یا روزهای گذشته یا سالهای قبل دیده است، به خاطر میآورد یا چند واقعه را با هم تلفیق میکند و به صورت مجسم در خواب رویت میشود.
اغلب خوابهای انسان از همین امر تبعیت میکند؛ زیرا زندگی طبیعی او را بشدت مشغول میسازد و شادیها و غمهای آن، روح او را تحت تاثیر قرار میدهد و هنگام خواب، خیال که قوه مصوره نیز نامیده میشود، صورت اشیا را که در خود ذخیره کرده است، باز میکند.
از سوی دیگر روح انسان که در خواب از کارهای جسمانی فارغ میشود، مفاهیم معنوی و زیباییهای روحانی را جذب میکند و آنها را به صورتهای مختلف که در قوه حافظه وجود دارد و برای انسان ملموس است، از قبیل اماکن مقدس و... به او نشان میدهد.
خوابهای صادق و کاذب
به تعبیر حکمای اسلامی، خوابهایی که انسان از القائات مجردات (به تعبیری سادهتر فرشتگان یا امور معنوی) میبیند یا به وسیله تهذیب نفس از اتصال به ملکوت حاصل میشود، خوابهای صادقاند و قابل تعبیر هستند.
این گونه خوابها علاوه بر این که خود خواب معرف درستی آن است، نشانههایی نیز بر آن گواهی میدهند، مثلا این که یک خواب را فردی چند مرتبه پشت سر هم ببیند یا چند نفر همزمان یک خواب را عینا ببینند یا این که در خواب اولیای خداوند یا امامان معصوم را زیارت کند.
درباره رویای صادقه عزیزالدین نسفی از حکمای بزرگ قرن هفتم و هشتم عقیده دارد دو نوع خواب روی میدهد که یکی از القائات ملائکه سماوی است و دیگری از حواس درونی که آن خوابی که از حواس درونی است، از خیال و حافظه است و آن خوابی که از قسم حواس اندرونی باشد، اعتباری ندارد و تعبیر درستی نخواهد داشت، مگر تعداد کمی از این خوابها که آنها را میتوان تعبیر کرد.
اما حکما درباره رویای کاذب و چگونگی آن نظرات بسیاری ارائه کردهاند. از آن جمله ابنسینا در کتاب شفا مینویسد: «انسان تمام خوابهایی را که میبیند درست نیست که لازم باشد مشغول به فهم آنها گردد، زیرا قوه متخیله آنچه را از ملکوت بر نفس فایض میشود، محاکات [= حکایت کردن] نمیکند، بلکه بیشتر محاکات او وقتی است که این قوه از محاکات اموری که نزدیک به آنهاست، ساکن شده و اموری که به این قوه نزدیکتر است، پارهای از آنها طبیعی و پارهای ارادی است». (ابنسینا: 63: 184) و سپس بحث مفصلی میکند که آن خوابهایی که از این قبیل هستند با شرایط بدن (به تعبیر طب کهن اخلاط موجود در بدن) و حالات آن ارتباط مستقیم دارند و قوه خیال نیز از آن تاثیر میگیرد و این گونه خوابها تعبیر ندارد.
همچنین در همین باره عزیزالدین نسفی یادآور میشود: «اگر در بدن آدمی یکی از اخلاط اربعه [=چهارگانه] غالب شود، مثلا اگر صفرا غالب شود، قوت خیال چیزهای زرد مصور [=تصویر] میکند... همچون گل زرد و انجیر زرد و جامه زرد و موضع آتش که شعله میزند و مانند این. تعبیر این (خواب) آن باشد که خلط صفرا بر این بیننده غلبه کرده باشد. مصلحت آن باشد که دفع صفرا بکند و اگر نه بیماریهای صفراوی پیدا آید». (نسفی:86: 262)
این گونه خوابها را در اصطلاح اضغاث احلام یا خوابهای آشفته و پریشان میگویند که در آن بیماریهای جسمی و فشارهای روانی و اجتماعی که در زندگی روزمره رخ میدهد، دخیل است و معنی و مفهوم درستی ندارد.
تعبیر خواب
خوابها بر دو نوع صادق و کاذب هستند که خوابهای کاذب تعبیر و مفهوم درستی ندارند، اما خوابهای صادق دارای تعبیر و مفهوم هستند، اما این موضوع به مفهوم این نیست که برای تعبیر خواب باید به معبر یا کتب تعبیر رجوع نمود.
برای توضیح بیشتر باید یادآور شد که تعبیر خواب برای هرکس متفاوت است؛ مثلا اگر یک خواب را عینا دو نفر مشاهده کنند، با توجه به شرایط روحی و حالات آنان، تعبیر خوابشان نیز متفاوت خواهد بود و اینگونه نیست که یک خواب دارای یک تعبیر برای همه باشد و این امر مثل این است که یک پزشک برای همه بیماران با امراض متفاوت یک نسخه و یک دارو تجویز کند که این درست نیست.
پس خواب دیدن با توجه به شرایط خواب بیننده و حالات درونی او تعبیر میشود و تعبیر خواب علمی است که به استناد قرآنی به پیامبران و اولیای خدا داده میشود و از عهده هرکس برنمیآید، چنان که یوسف نبی، خواب آن دو زندانی را به علم الهی دانست و تعبیر کرد یا خواب عزیز مصر را که تمام کاهنان و معبران از تعبیر آن عاجز بودند را نیز یوسف پیامبر(ع) به علم الهی دریافت و تعبیر کرد، پس علم تعبیر علمی نیست که همه کس آن را بداند و از عهده تعبیر درست برآید. اما نشانههای ثابتی نیز وجود دارد که میان مردم شایع است که مثلا آب نماد پاکی و روشنی است و... که گفته شد باید با توجه به شرایط و شخص خواب بیننده تعبیر شود و معبر نیز انسان والا و آگاه از علوم الهی باشد.
پس مراجعه به کتب و معبران که با نوعی علوم مکنون و با اسباب رمل و اصطرلاب به تعبیر خواب اقدام میکنند، گمراهکننده است و انسان را در وهم و ترس کاذب میاندازد و از زندگی روزمره خود بازمیدارد و ممکن است خواب آشفتهای که گفته شد تعبیری ندارد و ناشی از تغذیه نادرست یا افکار روزمره باشد را با تعابیری عجیب و غریب همراه سازند.
این گونه تعبیرگران که تعبیر خواب را مایه معیشت خود قرار دادهاند، با تلقینات خود سعی میکنند انسان را متقاعد کنند که خواب تو به این منظور بوده و این کار برای تو اتفاق خواهد افتاد و فرد در اثر تلقین باور کند که این کار اتفاق میافتد و نشانههای آن را نیز در زندگی خود مشاهده کند که این امر همان طور که اشاره شد از تخیلات و راهزنیهای قوه خیال است که همه چیز را آن طور که میخواهد، نشان میدهد.
پس نتیجه اینکه تعبیرگران خواب بیشتر تلقینکننده هستند تا معبر و این خود انسان است که با باور کردن گفتههای آنها، قوه خیال خود را به کار میاندازد و از هر چیز سادهای نشانهای برای درستی گفتار آنها میسازد.
منابع:
کتاب انسان کامل، عزیزالدین نسفی، هانری کربن و ماریژان موله، ترجمه سیدضیاءالدین دهشیری، طهوری 1386
روانشناسی شفا، ترجمه اکبر داناسرشت، امیرکبیر 1363
تعبیرگران خواب بیشتر تلقینکننده هستند تا معبر و این خود انسان است که با باور کردن گفتههای آنها، قوه خیال خود را به کار میاندازد و از هر چیز سادهای، نشانهای برای درستی گفتار آنها میسازد.
هوشنگ شکری / جامجم
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد