داریوش فرضیایی که با نام پورنگ کارش را آغاز کرد و بعد بچهها او را عمو پورنگ خطاب کردند، برخلاف مجریان قدیمی تلویزیون یک آدم بزرگ نیست که بچهها را به تماشای کارتونهای مختلف دعوت کند و در ضمن مانند عموهای فیتیلهای بازیگر هم نیست که در نقشهای مختلف قرار بگیرد و آموزش بدهد. عمو پورنگ پدیدهای از جنس مجریان نمایشگر است که بر اساس نیازها و خواستههای مخاطب متولد شد، رشد یافت و یک دهه با برنامههایی مانند «کتابخانه عمو پورنگ»، «هزار و شصت و شونزده» و «بوستان دوستان پورنگ» اوج و فرودهای متعددی را تجربه کرد.
اگرچه موقعیتسنجی و درک شرایط سیاسی و فرهنگی جامعه میتوانست برای این مجری و البته برنامه عمو پورنگ شرایط بهتری را رقم بزند و در تداوم آن موثر باشد اما در دورهای که برنامهای برای اجرا نداشت، تلاش کرد ارتباطش را با دعوت کودکان و نوجوانان با ایجاد کمپین بوسیدن دست پدر و مادر حفظ کند و آبدیده و پخته به نوروز برسد و با «عیدانه عمو پورنگ» دوباره همراه بچهها باشد.
این سابقه بعلاوه هویت عمو پورنگ در شرایط کنونی که توجه ویژه به اقوام ایرانی و خردهفرهنگها در تلویزیون بیش از گذشته اهمیت یافته، میتواند فرصت تازهای در اختیار مدیران تلویزیون و داریوش فرضیایی قرار دهد تا از عمو پورنگ برای ایجاد پیوند و همراهی بین تمام کودکان ایرانی از اقوام و قبایل مختلف بهره بگیرند.
برنامههای نوروزی عمو پورنگ شاید تازگی چندانی نداشت؛ مثل همیشه این برنامه شامل ترانههای شاد، نمایش و بازی بود و همراهان و همکاران عمو پورنگ نیز همانها بودند که در برنامههای قبلی دیده بودیم اما چند ویژگی ساده از این برنامه و این شخصیت فرصتی فوقالعاده برای همدلی و مودت بین همه بچههای این سرزمین فراهم میکند.
برنامه عیدانه عمو پورنگ اگرچه مانند سری قبل به صورت مشارکتی تدارک دیده شده بود اما این بار مشارکتی اصولی و مبتنی بر سود طرفین را میشد در این برنامه شاهد بود که منافع سرمایهگذار، اهداف و پیامهای برنامه را تحت تاثیر قرار نمیداد. حامی این برنامه شرایطی فراهم کرد که عیدانه عمو پورنگ خارج از استودیو اجرا شود و عمو پورنگ در جمع تعداد کثیری از بچهها و والدینشان حاضر شود.
شیوه اجرای این برنامه به صورت یک جنگ با ویژگیهای شخصیت عمو پورنگ به عنوان یک مجری و نه بازیگر همخوانی دارد. این شیوه شاید برای همه عموهای تلویزیونی فراهم نباشد یا دست کم با شیوه کار همه آنها تناسب نداشته باشد اما برای عمو پورنگ این شیوه یک فرصت خوب برای ارتباط و همدلی بیشتر محسوب میشود. ضمن اینکه این شیوه احتمال حضور در برنامه را برای همه کودکان ایرانی فراهم میکند. به عبارتی چنانچه برنامه عمو پورنگ در سالنهای بزرگ شهر تهران یا شهرهای مختلف کشور اجرا شود و به جای آنکه زحمت حضور در برنامه بر دوش بچهها باشد، عمو پورنگ به جمع بچهها بیاید، کودکان بیشتری از نقاط مختلف کشور این شانس را دارند که در یک برنامه تلویزیونی حضور پیدا کنند و با این شخصیت محبوب دیدار کنند.
از دیگر ویژگیهای این برنامه میتوان به اجرای ترانهها و اشعار فولکلوریک اشاره کرد. شاید آنچه در این برنامه اجرا شد بخشی از معروفترین ترانههای محلی اقوام گیلک و لر و ترک و مازنی باشد که عمدتا برای بزرگترها و نه بچهها آشنا و قابل فهم است، اما بیشک اجرای این ترانهها توسط شخصیتهای مورد علاقه بچهها، زمینهای فراهم میکند که کودکان اقوام و قبایل مختلف به آشنایی بیشتر با داشتههای فرهنگی، آیینهای بومی و سنتهای محلی کنجکاو شوند.
عمو پورنگ شخصیتی است که از سوی تلویزیون، برنامهسازانش و البته داریوش فرضیایی ساخته و پرورده شده و به محبوبیت چشمگیری دست پیدا کرده است. این مجری بسادگی در دل بچهها راه پیدا میکند و بر آنها تاثیر میگذارد؛ بعد از یک دهه عمو پورنگ به درجهای از شهرت دست پیدا کرده که شخصیت حقیقی داریوش فرضیایی در سایه این شخصیت نمایشی قرار گرفته و البته فرضیایی نیز با برنامه عمو پورنگ بیش از یک دهه در کنار بچهها در اوج بودن، موفقیت، تاثیرگذاری و حتی تنگدستی و کمبود امکانات و بودجه را از سر گذرانده، غیبت را تجربه کرده و درسهای بسیار آموخته است.
از این منظر عمو پورنگ بیشتر و قبل از هر چیز سرمایهای است که تلویزیون با حفاظت، کنترل و هدایت آن میتواند به اهداف و برنامههایش در ایجاد همدلی، جذب و تربیت نسلهای بعدی این سرزمین دست پیدا کند.
آذر مهاجر / گروه رادیو و تلویزیون
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
بازگشت ترامپ به کاخ سفید چه تاثیری بر سیاستهای آمریکا در قبال ایران دارد؟
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
گفتوگو با علی کاظمی، از ورودش به بازیگری تا نقشهای مورد علاقهاش
رضا جباری: درگفتوگو با «جام جم»: