تصاویر تحسینبرانگیز چرای گورخران در علفزارهای تانزانیا، بالگرد شمارش جمعیت کاریبو در کنیا، نجات چند جوجه اردک از میان دریچه گنداب خیابانی در اروپا، کمک آتشنشان استرالیایی به کوالای تشنه و... اما پیرامون طبیعت ایران انبوهی از تصاویر و اخبار تلخ با ولع دست به دست میشود.
جسد پلنگ مثله شده، خرسکشی وحشیانه، ضجه سگهایی که با تزریق دارویی نامعلوم کشتار میشوند، جسم خونآلود آهوی خیره به دوربین زیر پای شکارچی، لاشه تکهپاره کل و بز و درختهای چندصدساله زغال شده، جزئی لاینفک از صفحه نمایشگر رایانه و تلفن همراه ما شدهاند. استقبال از اخبار تلخ، شگفتانگیز است.
همگی در مسابقهای بیپایان به بازنشر تخریب کشورمان مشغولیم. در اینکه نسبت به تخریب محیط زیست کشور گشاده دستیم و خلاقانه نمونههای نادر و خشن جانورآزاری را خلق میکنیم تردیدی نیست، اما این اشتهای عمومی غیرعادی نیست؟ آیا انتشار این مطالب مصداق تشویش اذهان و سیاهنمایی نیست؟ این ذائقه خودمان است یا کاسبی دیگران؟ چرا فعالان محیط زیست به نهی از منکر بیشتر از امر به معروف تمایل دارند؟ چرا خبرگزاریها کمتر اخبار خوشایند محیط زیست را منتشر میکنند؟
باورپذیر نیست که هیچ اتفاق مبارکی در محیط زیست ایران رخ ندهد. در گوشه گوشه کشور کسانی هستند که بیمزد و منت دست به اقداماتی میزنند که بسیار ارزشمند است، اما کمتر دیده میشوند.
به تجربه سالها فعالیت عملی و اجرایی در داخل و خارج کشور، اصرار بر «سفیدنمایی» را آفتی همپای «سیاهنمایی» میدانم، ولی هنگامی که در معرفی معیارهای حفاظت و شیوههای ارزشیابی آن، فرهنگسازی درستی صورت نگیرد، یکی از آفاتی که دامنگیر فعالان اجتماعی میشود، دریافت تصوری منفی از نهادهای عمومی و دولتی است و بنابراین پس از مدتی به فعالیت در کسوت اپوزیسیون تمایل پیدا میکنند. اگر گمان میکنیم با انتشار مکرر تصاویر و اخبار تلخ در حال کمک به محیط زیست هستیم، خطا رفتهایم.
رگبار اخبار سیاه و دردناک در درازمدت نه تنها واکنش همدلانه به دنبال نخواهد داشت بلکه مخاطب عام را واکسینه میکند تا جایی که کمتر اتفاق و خبری، حساسیت عموم را موجب شود.
اصغر محمدی فاضل - عضو هیات علمی دانشگاه محیط زیست
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد