اما همین لذتهای کوچک برای خیلی از معلولان کشور ما پر است از دغدغه و دردسر. کافی است خودتان را روی ویلچر فرض کنید، آن وقت براحتی متوجه میشوید نه اتوبوسها و نه ناوگان حمل و نقل ما برای معلولان مناسب سازی شده است و نه شهرها و اماکن تاریخی ما.
چرا راه دور برویم، احتمالا خیلی از شما به باغ فین کاشان رفتهاید، همان جایی که امیرکبیر، آخرین لحظههای حیاتش را آنجا گذراند. با ورود به این مکان تاریخی، امکان ندارد معلولی بتواند از انبوه پلههای مرتفع این بنا دیدن کند؛ بنایی که باید طوری مناسب سازی میشد که هر شهروندی، فارغ از تواناییهای جسمیاش بتواند از آن دیدن کند.
اما این ساختمان تاریخی که خیلی راحت میشود آن را برای رفت و آمد همگان مناسبسازی کرد، مجالی برای رفت و آمد معلولان نمیدهد و واقعا فقط افرادی میتوانند از این بنا دیدن کنند که چهار ستون بدنشان کاملا سالم باشد.
در خیلی از بناهای باستانی دیگر هم این شرایط حکمفرماست. این بناهای تاریخی مثل سد غیرقابل نفوذی شدهاند که کمتر معلولی میتواند از آن رد شود و به نظاره آن بنشیند.
اینها دغدغههای معلولان این سرزمین است که کمتر رسانهای به آن میپردازد. جنس این دغدغهها، آنقدر ساده است که شاید به چشم خیلی از ما نیاید.
برای یک فرد توان یاب مهم است مکان گردشگری یا تاریخی دارای سطح شیبدار باشد و همین موضوع بظاهر ساده میتواند باعث شود خیلی از بناهای تاریخی و اماکن گردشگری برای معلولان قابل دسترسی بشود.
درست است که شاید همین نیاز بزرگ معلولان برای خیلیها اصلا بهعنوان نیاز تعریف نشود ولی اگر میخواهیم همه شهروندان بدون تبعیض از امکانات طبیعی کشورشان استفاده کنند و هیچ کسی به دلیل ضعف جسمی از مواهب طبیعی سرزمینش محروم نشود، واجب است به حال گردشگری معلولان فکری کنیم و به این حق طبیعی و شهروندی معلولان، بیشتر احترام بگذاریم.
رفت و آمد، پاشنه آشیل گردشگری معلولان
اگر هر معلولی صاحب خودروی شخصی بود، آن وقت شاید گردشگری معلولان، بار خیلی از مشکلات فعلی را به دوش نمیکشید.
اما مشکل اینجاست که جامعه معلولان کشور، جامعهای است که به دلیل محرومیتهای زیادی که طی سالهای متوالی تجربه کرده حتی از حداقلهای رفاهی هم محروم مانده است.
خیلی خوش خیالی است اگر با خودمان فکر کنیم همه معلولان باید برای مسافرت رفتن از خودروی شخصی استفاده کنند تا در رفت و آمدها کمتر اذیت شوند.
شهرام مبصر، مدیرعامل موسسه پیامآوران ساحل امید است. این موسسه سالهاست در حوزه گردشگری معلولان فعالیت میکند و شاید بتوان آن را تنها نهاد غیردولتی به حساب آورد که تورهای گردشگری ویژه معلولان را برگزار میکند.
مبصر هم از مشکلات ریز و درشت گردشگری معلولان با جامجم حرف میزند و در بین حرفهایش، تاکید زیادی دارد که مشکل رفت و آمد معلولان و نبود حمایتهای دولتی گسترده در این حوزه، بدنه گردشگری معلولان را نحیف و نحیفتر کرده است.
او خودش هم دارای معلولیت است و میگوید: تجربه چندین ساله تورهای مسافرتی با معلولان به من ثابت کرده است که مشکل رفت و آمد، پاشنه آشیل گردشگری معلولان است که تا وقتی این مساله حل نشود، خیلی از تلاشهای ما برای رونق گردشگری معلولان هم شکست میخورد.
به اعتقاد مبصر، مشکل رفت و آمد معلولان برای سفرهای خارج شهری، خیلی بیشتر از سفرهای داخلی است.
«وقتی وسیله نقلیهای در اختیار معلولان قرار ندهند و نهادهای مسئول هم کمکی نکنند، آن وقت پیدا کردن وسیله نقلیه مناسبی که بشود با آن دهها معلول را همزمان با هم به سفر برد، هم کمیاب است و هم برای ما و معلولان، هزینهاش گران تمام میشود.»
باید در نظر داشته باشیم با هر خودرویی هم نمیشود معلولان را جابهجا کرد و اگر هم مثلا از یک اتوبوس معمولی استفاده شود، آن وقت نیاز است چندین نفر به عنوان همیار، معلولان را کمک کنند.
مبصر، راهحل مشکل رفت و آمد معلولان در سفر را فقط از طریق همکاری و هماهنگی بیشتر بین نهادهای دولتی و غیردولتی میداند. به باور او اگر دولت کمک کند و برای رونق گردشگری معلولان، خودروهای مناسبسازی شدهای را در اختیار نهادهای غیردولتی حامی معلولان بگذارد، بخش زیادی از مشکلات جابهجایی در سفر برای معلولان حل میشود.
در آن صورت، معلولان میتوانند سوار بر خودروهای مناسبسازی شده و بدون پرداخت هزینههای سرسامآور، از خدمات ارزانقیمت دولتی استفاده کنند و مثل خیلیهای دیگر، لذت سفری آرام را بچشند.
پیدا کردن اقامتگاه مناسب، معضل بعدی
برای جور شدن یک سفر بی دغدغه برای معلولان، پیدا کردن خودروی مناسبسازی شده و ارزان، فقط گذر کردن از خوان اول است. اگر خودروی مناسب سازی شده پیدا بشود، بعد از آن نوبت به خوان بعدی، یعنی پیدا کردن اقامتگاه و محل سکونت مناسبسازی شده میرسد.
مبصر میگوید: در سفرهای متعددی که به جاهای مختلف ایران داشتیم، این واقعیت تلخ هم ما را خیلی اذیت کرد که تقریبا در هیچ اقامتگاه رسمی و مهمانپذیر بین راهی، نمیشود محل مناسبسازی شدهای برای معلولان پیدا کرد.
البته جدای از مهمانسراهای بین راهی، خیلی از هتلهای داخل شهر هم برای اسکان معلولان مناسبسازی نشدهاند.
وقتی میگوییم هتل یا اقامتگاه باید برای اسکان معلولان مناسب سازی شده باشد، منظورمان این نیست که آن اقامتگاه باید خیلی شیک و پنج ستاره باشد. مناسبسازی شدن هتل به این معنی است که یک معلول سوار بر صندلی چرخدار هم بتواند براحتی وارد ساختمان بشود و این کار هم با درست کردن یک سطح شیبدار ساده، شدنی است.
یا مثلا باید سرویسهای بهداشتی اش، پله نداشته باشد و داخلش هم حداقل به اندازه یک صندلی چرخدار، فضا داشته باشد.
همچنین اگر مهمانسرا چند طبقه است، آسانسور وجود داشته باشد تا معلولان بتوانند راحت بین طبقات جابهجا بشوند. بنابراین میبینید که مناسب سازی شدن یک اقامتگاه، اصلا به معنی شیک بودن آن نیست، بلکه فقط حرف حساب این است که وقتی یک اقامتگاه برای مسافران میسازیم، چه در مرحله شروع کار و چه در مرحله پایان کار، یادمان باشد این مکان را فقط برای شهروندان غیرمعلول نمیسازیم. یعنی در گوشه ذهنمان باشد که احتمال دارد روزی روزگاری، معلولی هم وارد این اقامتگاه بشود و در آن صورت بهتر است خودمان را یک لحظه جای آن معلول بگذاریم و با خودمان فکر کنیم که او چطور میتواند از این اقامتگاه استفاده کند.
این روند مناسبسازی اقامتگاهها، خرج زیادی هم روی دست سازنده نمیگذارد. با تغییرات خیلی جزئی در ساخت بنا، شهروندان دارای معلولیت هم میتوانند مثل بقیه، مهمان مهمانسراهای مناسبسازی شده باشند.
این کار همان سیاستی است که باید در مراکز گردشگری هم اتفاق بیفتد، چون گردشگری معلولان فقط در شرایطی به بار مینشیند که اماکن تفریحی و تاریخی هم برای رفت و آمد معلولان هموار بشود و حداقل یک مسیر راحت و ساده برای دسترسی آنها در نظر بگیرند.
گردشگری معلولان، چه ضرورتی دارد؟
بر اساس آمارهای جهانی، تخمین میزنند حداقل 10 درصد هر جامعهای را گروه معلولان تشکیل بدهند. با این حساب میشود گفت حداقل هفت میلیون ایرانی دارای معلولیت داریم؛ اگرچه بر اساس آمارهای داخلی، حرف از آمار 12 میلیون معلول زده میشود.
همانطور که قبلا گفتیم، این جمعیت میلیونی از نگاه انسانی حق دارند مثل همه مردم از زیباییهای سرزمین آبا و اجدادیشان بهره ببرند. اما از طرف دیگر، این گروه پرشمار اجتماعی در صورتی میتوانند در جامعه مفید باشند و بخشی از چرخهای توسعه کشور را بچرخانند که از آرامش روحی و روانی لازم برخوردار باشند. این آرامش روانی هم با شعار، ترحم و دلسوزی به دست نمیآید. وقتی امکانات اولیه بهمنظور داشتن اوقات فراغتی مفرح یا حتی امکانات ابتدایی جهت رفتن به سفرهای ساده برای معلولان فراهم باشد، شکی نیست که روحیه آنها بالاتر میرود. حتی در بعضی کشورهای اروپای شمالی، دولت موظف است برای ارتقای روحیه معلولان، هراز گاهی آنان را به سفر ببرد.
واضح است وقتی روحیه چندین میلیون معلول کشور بالاتر برود، این اتفاق هم در زندگی شخصیشان تاثیر میگذارد و زندگی شادتری را برای آنها و خانوادههایشان به همراه میآورد و هم جامعه نیز از این کار سود خواهد برد.
یک معلول با روحیه و شاد، بازدهی بهتر و بیشتری در محیط کار و جامعه دارد تا معلولی که افسرده و خموده در گوشه خانه کز کرده باشد. این یکی از دستاوردهای مهمی است که میتواند با توسعه گردشگری معلولان به دست بیاید.
مبصر هم میگوید اگر معلولان در جامعه دیده شوند و با آنها به دید یک شهروند درجه چندم نگاه نکنند، آن وقت گردشگری معلولان هم بیشتر دیده میشود. اما به دلیل اینکه رفاه معلولان در اولویتهای نخست مسئولان قرار ندارد و خیلی از معلولان، اوضاع مالی خوبی ندارند، در این حالت خیلی از آنها فقط میتوانند هزینههای دارو و تجهیزات پزشکیشان را تامین کنند و با وجود این دیگر جای زیادی برای اختصاص هزینههای سفر و گردش نمیماند.
بالا رفتن تجربههای زندگی توانیابان، ارتقای سطح ارتباط اجتماعی آنها، بیشتر دیده شدن معلولان در جامعه و در نتیجه عادی شدن نگاه مردم، رهآوردهای دیگری است که گردشگری معلولان میتواند برای میلیونها توانیاب ایرانی به ارمغان بیاورد.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد