فراخوان آموزش و پرورش برای نظرسنجی از معلمان هماکنون روی سایت وزارتخانه قرار دارد که دربخش «سخنی با وزیر» مجالی بازکرده برای نگارش دیدگاههای مختلف، البته مختصر و مفید و حداکثر در دو پاراگراف چهارسطری.
غرض این است تا در این مجال، معلمان بگویند از طرح رتبهبندی فرهنگیان چه انتظاری دارند.آموزش و پرورش چنین فراخوانی داده چون هیات دولت هماکنون عزم تدوین این ملاکها را دارد و اگر معلمان نیز در این باره نظر دهند شاید عصاره این نظرات در تصمیم نهایی هیات دولت اثر داشته باشد.
معلمان اما در این باره سه واکنش دارند، عدهای عینک بدبینی به چشم زدهاند، عدهای خوشبین هستند و امیدوار و عدهای رای ممتنع دارند؛ لااقل معلمانی که ما با آنها گفتوگو کردیم در این سه دسته بودند.
طرح رتبهبندی معلمان، سابقه ختم به خیر شدهای ندارد، بیستم فروردین سال گذشته این طرح در مجلس رای نیاورد و 87 نفری که رای مخالف و ممتنع به صندوق ریختند، نسخه آن را پیچیدند.
جوانه این طرح اما دوباره از زیر خاکسترها بیرون زد، بهطوری که در تمام طول سال 93 زمزمه اجرای آن به گوش میرسید و وزیر آموزش و پرورش نیز هر از گاهی دربارهاش حرف میزد تا این که دو روز مانده به پایان سال، در بحبوحه شلوغیهای آخر سال که کشور کم کم در لاک تعطیلی میخزید طرح رتبهبندی معلمان در هیات دولت به تصویب نهایی رسید.
حالا اما موضوع جدی است، مهر که برسد این رتبه بندی یا اجرا شده و یا در حال اجراست. با این حال تا امروز هیچ جزئیاتی بهطور رسمی درباره این طرح اعلام نشده و مزه دهان هیات دولت هنوز مشخص نیست، حتی نمایندههای مجلس از موضوع بیخبرند و هر اطلاعاتی که در دست است غیررسمی است و ناشی از شنیدهها. البته تقسیم بندی معلمان به چهار گروه پایه، ارشد، خبره و عالی قطعی است، چون وزیر آموزش و پرورش تائیدش کرده، اما یادآور تقسیمبندی چهارگانهای است که در طرح رتبهبندی قبلی وجود داشت و در مجلس رد شد.
طرح قبلی، معلمان را به چهار دسته استاد معلم، دانشیار معلم، استادیار معلم و مربی معلم تقسیم میکرد که نوعی الگوگیری از مناصب دانشگاهی بود. غرض از این رتبهبندی نیز این اعلام شده بود که معلمان همشأن دانشگاهیان شوند و دستمزدشان از 80 درصد دستمزدی که اعضای هیات علمی میگیرند، کمتر نشود؛ البته به شرطها و شروطها.
اما همین شرط و شروط بود که عاقبت طرح رتبهبندی را در آن مقطع زمین زد، شروطی مثل این که معلمان باید کارت صلاحیت حرفهای بگیرند تا مشمول رتبه بندی شوند، اگر مولف و پژوهشگر باشند جایگاهشان میان هم صنفیهایشان بالاتر است و دارندگان مدارک تحصیلی کارشناسی ارشد و دکتری در رتبههای بالاتری مینشینند.
این شروط سبب میشد تا خیل عظیمی از معلمان نهتنها از گردونه رتبه بندی که از شانس ارتقا نیز محروم شوند و بخشی از نمایندگان مجلس دغدغه ترویج مدرک گرایی در آموزش و پرورش را پیدا کنند.
حالا نیز زمزمههای مشابهی به گوش میرسد بهطوری که یکی از مدیران مدارس شهر رشت به ما میگوید در جلسه اخیرشان با یکی از مسئولان محلی عنوان شده که دارندگان مدارک تحصیلی فوقلیسانس و دکتری و کسانی که کتاب یا مقاله تالیف کردهاند امتیازات بالایی خواهند گرفت.
یکی دیگر از معلمان نیز شنیده که یکی از ملاکها قرار است کلاسهای ضمن خدمت فرهنگیان باشد و آنهایی که توانستهاند 1500 ساعت ضمن خدمت بگذرانند مشمول رتبهبندی شوند البته اینها همه در حد حرف و حدیث است، شاید درست باشد و شاید هم فقط گمانه زنی باشد، اما این شنیدهها چه واقعی و چه غلو شده حاکی از حساسیتی است که طرح رتبهبندی معلمان دارد و تاثیری که این رتبهبندی بر جمعیتی چند صدهزار نفری میگذارد.
خواستههای یک قشر آسیب پذیر
شغل معلمی را اگر از تعارفات زیبا و القاب دوست داشتنی که به آن میچسبانند جدا کنیم، چیزی نیست جز شغلی پرزحمت، بدون تعطیلی و مملو از مسئولیت. 13 میلیون کودک و نوجوان ایرانی زیر دست معلمان پرورش پیدا میکنند و همین عدد میلیونی برای اثبات حساسیت این شغل کافی است.
اما بسیاری از معلمان دغدغه گذران زندگی دارند. با هشت نفر از آنها که گفتوگو کردیم همه با سوابقی بیش از 20 سال گفتند دریافتی شان کمتر از یک و نیم میلیون تومان است و چند نفری که بیش از این مبلغ دریافت میکردند مدیر آموزگارانی بودند که همزمان در دو جبهه تلاش میکردند.
به یک معلم مدرسه کپری هم زنگ زدیم که از هوای گرم و ملال آوراین روزهای جنوب کرمان میگفت و از روی فیشش میخواند که با تمام کسورات، ماهی 150 هزار تومان دریافتی دارد. او مخالف اجرای طرح رتبهبندی است چون باور دارد در این طرح، معلمانی مثل او و شرایط سخت کار و محرومیتهایشان نادیده گرفته میشود.
این معلم گفت به او حق سختی کار نمیدهند، اضافه کار هم نمیگیرد، حق ایاب و ذهاب نیز ندارد و چون دغدغه دائمی معاش دارد، نتوانسته مدرک تحصیلیاش را نیز ارتقا دهد.
رتبهبندی به شکل و شمایل قبلی، حتما به ضرر این گروه از معلمان تمام میشود چون آنها با وجود زحمتی که میکشند و میکوشند آموزش را در دوردستترین مناطق ایران زنده نگه دارند، در رتبهبندی دیده نمیشوند.
معلمی مسن در آستانه بازنشستگی یکی از دبیرستانهای شهر تهران هم نظرش شبیه این معلم کلاس کپری است.
او نگران نادیده گرفته شدن سابقه کاری بیست و نه سالهاش است و میگوید درست است تالیف ندارم یا نتوانستهام از لیسانس بالاتر بروم، اما تجربه تا دلتان بخواهد دارم. معلمی دیگر از خرمآباد اما اهل زود قضاوت کردن نیست و به طرح رتبهبندی به ثمر ننشسته، نه خوشبین است و نه بدبین، اما میگوید حالا که بنا بر دستهبندی کیفی معلمان است بهتر است بجز چند شاخص که فقط عدهای خاص را شامل میشود به معلمانی که در مناطق محروم خدمت میکنند، به سالهای خدمت معلمان و تاثیرگذاریشان در منطقه محل خدمت نیز توجه شود.
این را معلمی از گیلان هم تائید میکند و میگوید مدرک تحصیلی شاخص خوبی برای رتبهبندی است، اما سابقه کار معلمان و نتایج ارزشیابیهای سالانهای که از آنها انجام میشود نیز ملاکهای قابل اعتنایی است که نباید فراموش شود.
معلمی دیگر از ورامین نیز با نمره دادن به مدرک تحصیلی، تالیف یا تعداد مقالات مشکلی ندارد، اما حرفش این است که هنگام رتبهبندی معلمان باید دلسوزها را از آنها که رفع تکلیفی معلمی میکنند، جدا کرد و به آنها که در کلاس درس، عاشقی میکنند امتیازهای ویژهای داد.
او خاطرهای گفت از معلمی که نتوانست برای درمان بیماری همسرش از آموزش و پرورش وام بگیرد و بعد از ساعات مدرسه دستفروشی میکرد و از معلمیاش نیز کم نمیگذاشت.
حالا که وزارتخانه و شخص وزیر آماده شنیدن پیشنهادات معلمان است خوب است که این حرفها را هم بشنود و دنیا را از زاویه دید معلمانی ببیند که تنگناهای معیشتی و فشارهای زندگی مانع از ادامه تحصیلشان شده، ولی با همان مدرک تحصیلی که دارند عاشقانه درس میدهند.
چندی پیش وزیر آموزش و پرورش گفت: طرح رتبهبندی معلمان را به این دلیل شروع کرده تا باعث تقویت انگیزه و ارتقای شایستگیهای حرفهای معلمان بشود که توجیه خوبی برای آغاز و اجرای یک طرح است، اما همه ماجرا این نیست.
طرح رتبهبندی میخواهد حقوق معلمان را افزایش دهد، اما فقط حقوق کسانی را که چند سر و گردن از دیگران بالاتر هستند نه حقوق همه یا اکثریت قریب به اتفاق را.
گرچه معلمی شغل حساسی است و آموزش یک نسل به دست این صنف سپرده میشود، اما باید دانست بهترین تربیت را کسانی انجام میدهند که کمترین مشغله ذهنی را دارند، نه کسانی که هر لحظه چرتکهای به دست ذهن خویش دادهاند و دخل و خرجشان را رتقوفتق میکنند.
و حالا یک سوال؛ اگر طبق گفته وزیر، رتبهبندی باعث افزایش 160 تا 600 هزار تومانی حقوقها میشود آیا این دو رقم و عددهای بین این دو، تغییری عظیم در زندگی معلمان ایجاد میکند که آنها به خاطرش بخواهند خود را به آب و آتش بزنند؟ لطفا پاسخ این سوال را هم بدهید که آیا قرار است طرح رتبهبندی معلمان حقوق این صنف را تعیین کند یا قرار است به ارتقای کیفیت آموزش منجر شود؟ اگر هدف افزایش حقوق است باید گفت چه تضمینی برای ارتقای کیفیت آموزش و بویژه پرورش دانشآموزان وجود دارد.
مریم خباز - گروه جامعه
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد