همانطور که گفته شد میکائیل آخرین ساخته سیروس مقدم در حال پخش از شبکه یک است و سریال دیگری به نام «پایتخت4» را در مرحله ساخت دارد. با این وصف میتوان گفت لقب «کارخانه سریالسازی» که به سیروس مقدم اطلاق میشود بیهوده انتخاب نشده است.
یک سریالساز تجربی
با تمام تواناییها و تجاربی که سیروس مقدم طی سالها سریالسازیاش کسب کرده و به نمایش گذاشته، اما نکته بارزی که میتوان در سبک سریالسازی او مدنظر قرار داد، روحیه تجربهگرای اوست که هر چه میگذرد، این سبک و روحیه فیلمسازی بیشتر و بیشتر در آثار او دیده میشود.
مقدم از همان سریالهای اولی که برای تلویزیون ساخت چه از نظر انتخاب سوژه و چه از منظر ساختار بهدنبال ایدههای نو بوده است؛ به طوری که اولین سریال ورزشیاش مربوط به ورزش پرطرفدار فوتبال بوده که یکی از سختترین سوژهها برای سینماگران بوده و است. این موضوعی است که به یکی از دغدغههای تولید آثار نمایشی در جهان بدل شده چراکه ورزش پرطرفدار فوتبال میتواند یکی از موضوعات مورد علاقه مخاطبان باشد، اما تولید فیلم و سریال درباره فوتبال بنا به دلایل گوناگون یکی از دشوارترین کارها به حساب میآید و به همین دلیل هنوز فیلم یا سریال مطرحی در این رابطه ساخته نشده است.
با این حال مقدم آنقدر جسارت داشت که اولین سریالش را با این مضمون بسازد و تا حدودی هم در ترکیب درام و ورزش در زمان خود موفق عمل کرد، هرچند سریال «به سوی افتخار» ضعفهای آشکار ساختاری داشت. با این وصف، مقدم در آثار بعدیاش نیز همانطور که گفته شد همواره بهدنبال نوگرایی بود چه زمانی که «پلیس جوان» را با رویکرد متفاوت به سریالهای پلیسی آن زمان ساخت و چه امروز که بعد از نزدیک به 15 سال بعد سریال پلیسی دیگری را به نام میکائیل ساخته است.
او در ملودرامهای اجتماعی نیز با ساخت سریال «نرگس» یکی از بهترین سریالهای دو دهه اخیر تلویزیون از نظر جذب مخاطب را تولید کرد و سپس در سریالهای کمدی ـ خانوادگی نیز به دلیل همین میزان تجربهگرایی اش توانست آثار پرمخاطبی چون «چاردیواری» و «دیوار» را بسازد.
مقدم و فیلمنامهنویسان
سیروس مقدم طی سالهای فعالیتش در سریال سازی با فیلمنامهنویسان زیادی کار کرده است، هرچند با یکی دو فیلمنامهنویس مانند محسن تنابنده، سعید نعمتالله و علیرضا افخمی همکاریهای بیشتری داشته است. مثلا برای سریالهای ماوراییاش بیشتر از نوشتههای افخمی سود برده و برای کمدیهای خانوادگی موفق مثل «پایتخت» یا «پیامک از دیار باقی» با محسن تنابنده همکاری داشته است. سعید نعمتالله نیز در سریالهای پرتحرک و با داستانهای پیچیدهای چون «مدینه»، «رستگاران» و حالا میکائیل همکاری داشته است، اما با این وجود این تنوع کارهای مقدم باعث شده که او نویسنده ثابتی نداشته باشد، چراکه مقدم یک کمدیساز یا یک ملودرامساز یا یک اکشنساز نیست، او هر بار ممکن است تصمیم داشته باشد گونهای تازه را بیازماید. مثل اینبار که خبر میرسد با میکائیل قصد داشته اولین سریال وسترن ایرانی را بسازد.
وسترن ایرانی
مقدم و نعمتالله برای رسیدن به این هدف که یک وسترن ایرانی بسازند، ابتدا موقعیتی فرضی را برای فیلم انتخاب کردهاند؛ منطقهای به نام 60 کیلومتر که منطقهای جرمخیز به حساب میآید و حتی یک باند مافیایی نیز در آنجا وجود دارد. در این منطقه جرمخیز که منطقهای ساحلی و بندرگاهی برای قاچاق نیز به حساب میآید، رسول دوست صمیمی میکائیل، قهرمان اصلی سریال که قرار است نقش کلانترهای فیلم وسترن را احتمالا به عهده داشته باشد توسط اشرار منطقه کشته میشود و حالا خانواده رسول، میکائیل را مقصر این ماجرا میدانند. میکائیل که تا پیش از این حکم برادر رسول را داشته امروز دشمن بزرگی به نام رشید دارد که برادر واقعی رسول است.
اما میکائیل درگیریهایی چند سویه دارد. از طرفی باید بار سنگین اتهام مرگ بهترین دوستش را بردوش بکشد و از طرف دیگر باید دنبال قاتلان و تبهکاران اصلی باشد و این موضوعی است که با مخالفت روسای پلیس مواجه میشود.
میکائیل قرار است در این سریال، پلیسی باشد که گاهی مجبور میشود از قوانین خودش برای مبارزه با مجرمان استفاده کند و همین باعث میشود که نیروی مخالفت فرماندهان حتی از نیروی تبهکاران هم بیشتر شود. به نظر، فیلمنامهنویس و کارگردان سریال میکائیل قصد دارند میکائیل را بهعنوان یک ضدقهرمان به تصویر بکشند، چراکه در او رگههایی از یک شخصیت خودمختار هم میبینیم؛ کسی که برای اجرای عدالت حتی از فرمان بالادستیها نیز سرپیچی میکند و گاهی بدون مجوز در شهر به سوی تبهکاران شلیک میکند.
میکائیل شاید میخواهد شمایلی «هری کثیف» گونه هم داشته باشد، اما میکائیل آنجا به مشکل برمیخورد که این شخصیت در مواجهه با خانواده یعنی خواهرش، همسر صمیمیترین دوستش و حتی پدر رسول که حکم پدرش را دارد قرار میگیرد. این تضاد موجود در فیلمنامه باعث شده شخصیت میکائیل کمی گنگ جلوه کند هرچند میتوان درک کرد که نویسنده و کارگردان تلاش ویژهای به خرج دادهاند که شخصیتی با ابعاد گوناگون خلق کنند، اما اختلاف سطح این تضادها کمی باعث پراکندگی شده است تا خلق شخصیتی چند بعدی. به بیان بهتر میکائیل در خیابان و در مواجهه با تبهکاران هری کالاهان یا همان هری کثیف است، اما وقتی پایش به خانه میرسد یکی از همان قهرمانهای همیشگی سریالهای خانوادگی ایرانی میشود.
میکائیل
میکائیل یکی از فرشتگان مقرب درگاه الهی است و از او در تمام ادیان بهعنوان فرشته روزیرسان و نماینده خداوند نام برده شده است. در سوره مبارک بقره نام میکائیل همراه بامقربترین فرشته درگاه خداوند جبرئیل آورده شده و آمده است که دشمنی با او همانند دشمنی با خدا به حساب میآید.
بیتردید نعمتالله و مقدم با هدف خاصی نام میکائیل را برای قهرمان این قصه و سریال برگزیدهاند. میتوان حدس زد که میکائیل پلیس قرار است نماینده فرشته عدالت و شاید نجاتبخش منطقه 60 کیلومتر باشد. شاید از این منظر نیز بتوان آن را با ساختار فیلم وسترن مقایسه کرد، چراکه قهرمانهای وسترن نیز همواره در نقش فرشتههای عدالت روی زمین ظاهر میشوند.
در فیلم «خوب، بد، زشت» یکی از بهترین فیلمهای تاریخ سینما جمله جالبی در این رابطه هست. در لحظه اعدام، «بد» با بازی لی وان کلیف میگوید: «هر کسی یک فرشتهای دارد» و در ادامه با نگاهی به فرد در حال اعدام میگوید: «یک فرشته موحنایی ازش مراقبت میکنه» اشاره او به «خوب» با بازی کلینت ایستوود است که با اسلحهاش طناب اعدام را نشانه گرفته است. به نظر در میکائیل نیز قرار است یک فرشته با مو و ریش سیاه و لباس پلیس از مردم مراقبت کند.
بازیگران
علیرضا خمسه یکی دیگر از نقشهای متفاوتش را در این سریال بازی کرده است. نکتهای که میتوان درباره خمسه به آن اشاره کرد این است که او در دو دهه تقریبا یکسری نقشهای کمدی را که شباهت زیادی به یکدیگر داشتند بازی کرد، اما در سالهای اخیر مجموعهای از نقشهای متفاوت را بازی کرده و جالبتر اینکه بهترینهای آنها هم در مجموعه پایتخت به کارگردانی مقدم بوده است. کامبیز دیرباز نیز بعد از مدتی دوری با حضور در نقش میکائیل به تلویزیون بازگشته است.
این نقش میتواند بار دیگر دیرباز را به سطح اول بازیگری بازگرداند. هنوز سریال مقدم به نیمه خود نرسیده و برخی شخصیتها هنوز جا نیفتادهاند، اما باید منتظر ماند زیرا به نظر هرچه داستان جلوتر برود، نقش شخصیتهایی چون یاس با بازی بهنوش طباطبایی و رشید با بازی کامران تفتی در پیشبرد داستان پررنگتر خواهد شد. با این حال موضوع مهم این است که سریالهای مقدم همیشه بهترین سکوی پرتاب برای بازیگران بوده است و به نظر بعد از میکائیل نیز این اتفاق رخ بدهد.
تجربه تازه
میکائیل تجربه تازهای در کارنامه سیروس مقدم به حساب میآید. در این فیلم او باز هم در طراحی رنگ، دکوپاژ و میزانسن و تدوین به ابتکارات تازهای در سریالسازی ایران دست زده است. موسیقی تیتراژ پایانی نیز برخلاف دورههای قبل حال و هوای پاپ ندارد و بیشتر در گونه راک است که متناسب با فضای سریال بهنظر میرسد.
امید ذاکرینیا / قاب کوچک (ضمیمه شنبه روزنامه جام جم)
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد