سجاد 10 سال پیش برای کار به کشور ژاپن رفت و در آنجا برای اولینبار همسر ژاپنیاش به نام مونیکا را دید. آشنایی آنها ادامه داشت تا اینکه سجاد تصمیم به ازدواج با او گرفت. در آنجا یک جشن ساده برگزار کرد و بعد از مدتی راهی ایران شد تا مونیکا را به خانوادهاش نشان بدهد و یک جشن کوچک هم در ایران بگیرد. همه خانواده از دیدن عروس ژاپنی خوشحال شدند جز مادر سجاد. او دوست داشت که عروسش یک دختر ایرانی باشد، اما پسرش عاشق شده بود و آرزو داشت در کنار مونیکا زندگی کند. عروس و داماد عاشقپیشه بعد از برگزاری مراسم، راهی خانه بخت شدند.
سجاد و مونیکا در ایران زندگی خوبی داشتند و گاهی مونیکا به ژاپن میرفت تا سری به خانوادهاش بزند. بعد از مدتی هم نخستین فرزندشان متولد شد و زندگیشان را شیرینتر کرد، اما حالا مرد جوان در برابر قاضی دادگاه خانواده نشسته و غرق در افکارش است.
به گذشته برمیگردد به اینکه این همه در زندگیاش زحمت کشید و حالا متوجه شد که ازدواج با زن ژاپنی بزرگترین اشتباه زندگیاش بوده است. یاد حرفهای مادرش میافتد که وقتی موضوع ازدواج او را متوجه شد با وی تماس گرفت، با گریه و زاری خواست تا فکر ازدواج با مونیکا را از سرش بیرون کند. مادرش میگفت اختلاف فرهنگی اجازه نخواهد داد که هر دوی شما روی خوشبختی را ببینید و ای کاش نصیحتهای مادرش را گوش میکرد و روزهای قشنگ و تکرار نشدی جوانیاش را در کنار زنی زندگی میکرد که با او خوشبخت بود.
سوال قاضی که میپرسد چرا درخواست جدایی دادی، او را از غرق شدن در افکار پریشانش نجات میدهد. وی در توضیح ماجرای زندگیاش میگوید: من و مونیکا اوایل، زندگی خیلی خوبی داشتیم. هیچ مشکلی در زندگیمان نبود. چون عاشق هم بودیم، اما کمکم شعلههای این عشق خاموش شد با اینکه 2 فرزند داشتیم، اما من دلم نمیخواست پایم را در خانه سردی بگذارم که هیچ شور و هیجانی در آن نیست. هر 2 فرزندم هم شبیه من نیستند و به مادرشان شباهت دارند هم از نظر چهره و هم اخلاق و خصوصیاتشان.
وی ادامه میدهد: از صبح تا شب در مغازه بودم و وقتی به خانه میرفتم دوست داشتم مونیکا برایم غذا بپزد و مانند هر زن ایرانی دیگر منتظر برگشت شوهرش به خانه باشد، اما او و بچهها غذایشان را خورده و در اتاقشان یا خواب بودند یا مشغول دیدن تلویزیون. من هم مجبور بودم خودم غذا را گرم کنم و در سکوت شام بخورم. پیش از مرگ مادرم بیشتر اوقات به خانه او میرفتم، چون دلم برای غذاهای ایرانی تنگ میشد، مونیکا هم نمیتوانست غذای ایرانی بپزد. اما حالا دو سال است که مادرم فوت کرده و بعد از مرگ مادرم من نیز دچار افسردگی شدم. خیلی پشیمانم که حرفهای او را گوش نکردم. او راست میگفت من و مونیکا خیلی با هم اختلاف فرهنگی داریم.
وی ادامه میدهد: حدود سه ماه پیش بشدت با هم درگیر شدیم. دعوایمان بر سر تربیت فرزندانمان بود، چون او دوست دارد آنها با فرهنگ خودش بزرگ شوند و چون من بیشتر وقتها در خانه نیستم از مادرشان بیشتر حرفشنوی دارند.
وی میگوید: بعد از اینکه درگیری میان ما بالا گرفت، او قهر کرد و چند روزی با من صحبت نکرد تا اینکه از من خواست تا برای او و فرزندان بلیت ژاپن بگیرم، گفت میخواهد به دیدن پدر و مادرش برود. من هم برایش بلیت گرفتم و همه ما به ژاپن رفتیم، در آنجا تصمیم به جدایی گرفتیم. مونیکا میخواست با فرزندمان در آنجا بماند و آنها در ژاپن تحصیل کنند. من هم مخالفتی نکردم، به دادگاه ژاپن رفتیم و آنجا جدا شدیم بعد از او وکالتنامه گرفتم تا در ایران هم درخواست طلاق بدهم و جدایی را ثبت کنم. الان چند روزی است که احساس سبک بالی میکنم. دوست دارم با یک زن ایرانی ازدواج کنم و زندگی جدیدی را آغاز کنم.با اظهارات این مرد، قاضی بعد از دیدن پرونده و وکالتنامه از سوی زن ژاپنی حکم جدایی را صادر کرد.
نگاه کارشناس
اختلاف فرهنگیها را جدی بگیرید
دکتر ابراهیمیمقدم/ روانشناس: معمولا وقتی یک مرد یا زن ایرانی با یک مرد یا زن غیرایرانی ازدواج میکند، دچار اختلافات فرهنگی زیادی میشوند. هر دو باید پیش از ازدواج به این اختلاف فرهنگیها فکر کنند و همه جوانب را در نظر بگیرند. آنها باید بدانند همسرشان از کشوری دیگر و با فرهنگی متفاوت است و قرار است با این فرهنگ متفاوت با او زندگی کنند. این تعارضات وحشتناک فرهنگی، همگی به روح و روان زن یا مرد آسیب میرساند. بروز و تشدید تعارضات روحی و روانی در فرزندان ناشی از ازدواج زنان یا مردان ایرانی با زن یا مرد خارجی نیز یکی از تبعات اینگونه ازدواجهاست. عدم تعیین تکلیف هویتی و دیگر مشکلات ناشی از آن باعث ایجاد نوعی تعارض در این فرزندان شده که بتدریج به فشارها و تعارضات روانی تبدیل شود.
وجود تعارضات روحی و روانی زنان یا مردانی که با افراد خارجی ازدواج میکنند، قبل و بعد از ازدواج از درصد بالایی برخوردار است. بنابراین میتوان گفت وجود تعارضات روحی و روانی و مشکلات مربوط به آن در اینگونه ازدواجها یکی از عواملی است که نمیتوان بسادگی از کنار آن گذشت و تبعات زیادی را در زندگی زوجین در پی دارد.
از طرف دیگر بروز و وقوع این نوع ازدواج و معضلات ناشی از آن میتواند از عوامل تشدید تعارضات روحی و روانی در زنان یا مردانی که با افراد خارجی ازدواج میکنند، باشد و همین عوامل دست به دست هم میدهند و یک زندگی را به ورطه نابودی میکشاند. بنابراین زنان یا مردانی که با اتباع خارجی ازدواج میکنند، باید همه جوانب را در نظر گرفته و بعد از آن تن به این ازدواجها دهند.
سیما فراهانی / تپش (ضمیمه چهارشنبه روزنامه جام جم)
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد