قضیه چندان پیچیده نیست در دوران مدرن مفاهیمی چون حقوق فرد و جامعه و مردمسالاری به مفاهیمی ارزشمند مبدل میشود.
این ارزشها، موافق فطرت انسانهاست و بنابراین با آموزههای دینی هم تعارضی ندارند ، اما این مفاهیم، مغایر امپراتوریهای سنتی هستند.
پس چرا این امپراتوریها، دربرخی کشورهای خاورمیانه، به حیات خود ادامه دادند؟ پاسخ ساده است؛ به بهای یک چیز؛ ثروتی به نام نفت.
زمین نفتخیر خاورمیانه، خون حیاتی شد بر پیکره تاریخ گذشته امپراتوریهای فرعونی و سفیانی. مفهوم «دولت ـ ملت» در این منطقه با مانعی جدی روبهرو بود، زیرا این امپراتوریها، براساس مفهوم «ملت» واحد تشکیل نشدهاند، مثلا مبنای حاکمیت در عربستان، «قومیت» است؛ سروری یک خانواده.
حمله عربستان به یمن، نشاندهنده ماهیت قومیتی حکومت سعودی است؛ همان ماهیتی که منجر به حمله صدام حسین به ایران و کویت شد.
در این میان سردمداران مدرنیته (که براساس دعاویشان انتظار میرفت در جهت تثبیت مبانی دموکراسی در خاورمیانه قدم بردارند) تاکنون نقشی بالعکس را ایفا کردند، آنها تا پیش از این چندساله اخیر، تمامقد از حاکمان قبیلهای خاورمیانه حمایت کردند، اما وقایع این چندساله، نقطه آغازین برای پایان این ائتلاف است.
بر خلاف تحلیلهایی که اختلافات بین سران 1+5 از یک سو و کشورهایی چون عربستان و اسرائیل از سوی دیگر، بر سر توافق با ایران را نوعی صحنهسازی برای امتیاز گرفتن از ایران تلقی میکنند، به نظر میرسد، نسبت بین دو سوی ائتلاف مذکور، رفتهرفته بسیار سستتر از آن شده است که در نگاه نخست به نظر میرسد و چاههای نفت عربی دیگر توان پرداخت هزینههای این ائتلاف را ندارد.
از اینرو امتناع پادشاه عربستان برای شرکت در کمپ دیوید، یک رویداد ساده نیست، امتناع از شنیدن انتظاراتی است که یک رئیس قبیله تاب و تحمل شنیدن آنها را ندارد.
حسین برید - گروه اندیشه
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد