در واقع «ساعت خوش» را بهجرات میتوان مهمترین نقطه عطف در تاریخ طنز تلویزیونی ایران قلمداد کرد.
مهران مدیری، کارگردان این مجموعه طی سالیان بعد از ساعت خوش به مشهورترین طنزپرداز تلویزیون تبدیل شد و دیگر دوستانش در این مجموعه مثل رضا عطاران، سعید آقاخانی، نصرالله رادش، رضا شفیعیجم، حمید لولایی، ارژنگ امیرفضلی و دیگران نیز هر کدام هم در عرصه کارگردانی و هم بازیگری، موجبات رقم خوردن تحولات گستردهای در حیطه کمدی را فراهم کردند. جوانان طناز آن سالها و کمدینهای پخته و میانسال سالیان اخیر، حالا هر کدام تبدیل شدهاند به یک وزنه قابل اعتنا در این حیطه و علاوه بر نویسندگی، کارگردانی و بازی در آثار مهم طنز، زمینهساز ظهور استعدادهای جدید هم شدهاند. در این میان کارهای مهران مدیری، رضا عطاران و سعید آقاخانی را میتوان به شکل جدیتری مورد نقد و بررسی قرار داد. این سه نفر به اضافه سروش صحت ـ که او را نیز میتوان از جمله کشفهای مهم مدیری دانست ـ طی یک دهه اخیر صاحب آثاری درخور توجه در حیطه طنز تلویزیونی بودهاند و هر کدام در نوع خاصی از کمدی، صاحب سبک و ایده هستند.
ساعت خوشی برای مهران مدیری
مغز متفکر ساعت خوش با توجه به استعداد فراوانش در تیپسازی و روکردن ایدههای جدید، خیلی زود تبدیل شد به محبوبترین بازیگر ساعت خوش. در دورانی که تب تند ساعت خوش، جامعه را فراگرفته بود و همه جا صحبت از ساعت خوشیها بود، نام مهران مدیری بیش از دیگر همکارانش در این مجموعه به گوش میرسید. ساعت خوشیها در نیمه دوم دهه 70 عرصه را در دست گرفتند. در این میان سهم مدیری از دیگران بیشتر و فعالیتهای او به لحاظ کیفی و کمی قابل اعتناتر از سایرین بود. او در فاصله سالهای 72 تا 76 کماکان در پی حفظ حلقه یاران مستعدش و ساخت آثاری با ساختار و حال و هوای ساعت خوش بود، اما متلاشی شدن تدریجی گروه و فعالیت جسته و گریخته بازیگران و نویسندگان آن باعث شد مدیری در نیمهدوم دهه 70 به فکر جمع کردن گروه تازهای بیفتد. او همچنین ساختار تقریبا مردانه ساعت خوش را هم بر هم زد و در اولین مجموعه بسیار موفقش بعد از ساعت خوش به نام «جنگ 77»، بانوان را هم به طور جدی وارد کارهایش کرد و پایهگذار سبک جدیدی از کمدیهای خانوادگی در تلویزیون شد.
اقبال زیاد مخاطبان نسبت به مجموعه جنگ 77 باعث شد مدیری، همان فرمول موفقیتآمیز را ادامه دهد و در حدفاصل سالهای 77 تا 80 ، سالی یک مجموعه طنز شبانه راهی آنتن کند. «پلاک 14»، «ببخشید شما» و چند مجموعه 90 شبی حاصل کار مدیری در این سه سال بود که هر کدام بر شهرت و محبوبیت مدیری افزود. ساختار این مجموعهها مانند ساعت خوش و دیگر آثار جنگ مانند مدیری بیشتر بر بخشهای ثابت و کوتاه استوار بود، با این تفاوت که هر شب یک موضوع خاص تبدیل میشد به محور برنامه و همه بخشها حول همان موضوع نگاشته و ساخته میشد.
با آغاز دهه 80 ، مدیری وارد مرحله جدید و موفقتری از فعالیتهای خودش شد تا جایی که میتوان دهه 80 را دوران طلایی مهران مدیری و حتی دهه طلایی طنز تلویزیونی ایران دانست. در این دهه آشنایی وی با پیمان قاسمخانی و مجموعهای از نویسندگان جوان و خوشفکر باعث شد تا ساختار آثار او دچار تحولاتی بزرگ و قصه جایگزین ساختار آیتمی شود. توانایی او با نوع نگاه نویسندگان جدید به ساخت مجموعه 90 شبی و موفق «پاورچین» منجر شد. پاورچین را میتوان نقطه شروع خلاقیتهای پرشمار پیمان قاسمخانی دانست. او و برادرش مهراب با شخصیتپردازیهای عمیق و بسیار درست باعث شدند مهران مدیری و جواد رضویان یک بار دیگر اوج بگیرند، ضمن اینکه خلق موضوعات عجیب، وارد کردن فانتزی به دنیای طنزهای 90 شبی و آفرینش دنیای عجیب و غریب برره باعث شد این سریال خیلی زود آنتن تلویزیون را از دیگر رقبای خودش برباید.
موفقیت پاورچین نهتنها مدیری را به محبوبترین کمدین تلویزیونی بدل کرد، بلکه باعث بروز موفقیتهای بعدی برای همه دستاندرکارانش هم شد و به مرور برادران قاسمخانی را به جایگاه بهترین نویسندگان طنز تلویزیونی و سینمایی رساند و بازیگران خوشقریحه زیادی را هم به این عرصه وارد کرد. سیر موفقیتهای مدیری با کمی نوسان و فراز و نشیب با «نقطهچین» و «جایزه بزرگ» ادامه یافت و یک بار دیگر با «شبهای برره» که به نوعی ادامهدهنده مسیر پاورچین بود، به اوج رسید. شبهای برره در واقع تثبیتکننده جایگاه مدیری به عنوان یک هنرمند مولف و صاحبسبک هم شد و او را به مهمترین و موثرترین چهره عرصه کمدی تبدیل کرد. 2 سریال «مرد هزار چهره» و «مرد دوهزار چهره» هم بر غلظت محبوبیت او افزود و کاری کرد که مهران مدیری با وجود دور شدن از دوران اوج و چند ناکامی بزرگ در شبکه نمایش خانگی، همچنان معتبرترین نام در این عرصه باشد و اسمش همچنان قابلیت جذب مخاطب داشته باشد.
نکته مهم درباره کارهای مدیری، فضای فانتزی آثار او، کار در لوکیشنهای داخلی و ثابت و وجود شخصیتهای عجیب و غریب در بستر ماجراهاست؛ سبکی که به وجود آمدنش علاوه بر ذوق و هوش مدیری، مدیون آشنایی او با برادران قاسمخانی نیز هست. یکی دیگر از ویژگیهای مثبت مدیری، اعتقاد شدید او به کار گروهی و وفاداری او به دوستان و همراهان قدیمیاش است. مدیری همچنان بعد از گذشت 2 دهه از ساخت ساعت خوش، هنوز دوستان قدیمیاش را فراموش نکرده و در هر فرصتی با آنها همکاری میکند.
فرهنگ ایرانی از نگاه رضا عطاران
جوانک لاغراندام بامزهای که خیلی زود خودش را به عنوان یکی از محبوبترینهای ساعت خوش بدل کرد. عطاران از مشهد به تهران آمد و خیلی زود و از سال 1369 وارد دنیای بازیگری در تلویزیون شد. او علاوه بر بازیگر، یکی از نویسندگان ساعت خوش هم بود. بعدها و با مطرح شدن عطاران در دنیای کمدی و صاحب امضا و سبک شدن او مشخص شد بسیاری از بخشهای خلاقانه ساعت خوش، حاصل تراوشات ذهن او بوده است. عطاران هم مثل مدیری، بعد از ازهمپاشیده شدن ساعت خوش قافیه را نباخت و خیلی زود با پیوستن به گروه تحت رهبری بیژن بیرنگ و مرحوم مسعود رسام به عنوان نویسنده، کارگردان و بازیگر، شروع به پرداخت سبک جدیدی از کمدیهای آیتمی کرد که حاصل این تلاش، مجموعههای موفقی مثل «مجید دلبندم»، «قطار ابدی» و «سیب خنده» بود. عطاران هم در تمامی این مجموعهها، گروه جدیدی از بازیگران جوان را سر و سامان داد و باعث شد نامهای مهمی مثل جواد رضویان، مجید صالحی و یوسف تیموری به شکل پررنگی بتوانند عرضاندام کنند.آغاز دهه طلایی 80 و نویسندگی مجموعه «زیر آسمان شهر»، باعث شد استعداد شگرف عطاران در شناخت طبقات متوسط و پایین جامعه شهری ناگهان آشکار شود. این استعداد یک سال بعد با شروع ساخت سریال 90 شبی «کوچه اقاقیا» توسط خود عطاران به شکل جدیتری مورد توجه قرار گرفت. همگام با موفقیتهای پاورچین و گروه مدیری، کوچه اقاقیا هم طرفداران پیگیر خودش را پیدا کرد. رمضان سال 1383 را میتوان نقطه اوجگیری عطاران قلمداد کرد. او در این سال با ساخت سریال مناسبتی «خانه به دوش» و کار در این مجموعه به عنوان نویسنده، کارگردان و بازیگر، رسماً به عنوان یک کمدین صاحبسبک عرضاندام کرد و پایهگذار نوعی از کمدی شد که بعدها حتی از کارهای مدیری هم طرفداران متعصبتری پیدا کرد. عطاران در این مجموعه با نگاهی تیزبین، جذاب و سرشار از جزئیات سراغ طبقههای فرودست جامعه رفت و نشان داد که کف جامعه را خیلی خوب میشناسد. شخصیتها در سریالهای موفق بعدی او مثل «متهم گریخت» و «بزنگاه» به قدری ملموس و آشنا بودند که گویی او در تمامی این سالها، با گشت و گذار در جامعه مشغول رصد کردن مردم و اتفاقات بوده (که البته بعدها عطاران در مصاحبههایش اعتراف کرد که ماشین ندارد و با تاکسی و اتوبوس به این طرف و آن طرف میرود و به همین دلیل تا این اندازه به زندگی مردم اشراف دارد). طنز مدیری هر چقدر فانتزی و دنیای او خیالی بود، کارهای عطاران در واقعگرایی نظیر نداشت و نگاه تیزبین و طنازانه او نسبت به فرهنگ ایرانی باعث شد کارهایش مورد اقبال شدید مردم قرار بگیرد. از طرفی کار او در بازیگری هم نقطه مقابل مهران مدیری بود. مدیری عموما عاشق تیپسازی و بازیهای درشت و برونگراست و عطاران استاد راحت و به اصطلاح ول بودن جلوی دوربین. مدیری اگر با لباسهای شیک و رنگی و صورت همیشه تراشیده جلوی دوربین ظاهر میشود و نقش مهندس معمار و خان و ارباب ایفا میکند، عطاران با پیژامه و پیراهنهای رنگ و رو رفته ارزانقیمت به تلویزیون میآمد و نقش آدمهای آس و پاس و ولنگار را به اندازهای ماهرانه جلوی دوربین اجرا میکرد که انگار دارد خودش را بازی میکند! در کنار افول نسبی محبوبیت مدیری در دهه 90 به واسطه چند کار ناموفق در شبکه نمایش خانگی، عطاران که به سینما کوچ کرده بود به اوج محبوبیت رسید و الان چند سالی است تبدیل شده به پولسازترین ستاره سینمای ایران.
طبقه متوسط به روایت سروش صحت
سروش صحت کارش را در تلویزیون به عنوان نویسنده و بازیگر با مهران مدیری و مجموعه موفق جنگ 77 شروع کرد. وی در این مجموعه در برخی آیتمهای کوتاه به عنوان بازیگر جلوی دوربین میرفت و همزمان نویسنده کار هم بود. در مجموعه ببخشید شما همکاری او با مدیری ادامه پیدا کرد و وی کمکم به عنوان بازیگر به شهرت رسید. صحت که بیشتر از بازیگری دغدغه نوشتن داشت، کارش را در دهه 80 با جدیت بیشتری دنبال کرد و به عنوان نویسنده، در کارهای مهمی مثل زیر آسمان شهر و بدون شرح حاضر شد. او که به عنوان یک نویسنده برجسته با تمام کارگردانان کمدیساز مشهور تلویزیون کار کرده بود، همکاریاش با مدیری را در مجموعههای جایزه بزرگ، شبهای برره و باغ مظفر ادامه داد و در یکی از بهترین کارهای تلویزیونی عطاران به نام «ترش و شیرین» هم در کسوت نویسنده ظاهر شد. صحت که در کنار همه اینها بازیگری در سینما را دوست داشت، کمکم سودای کارگردانی به سرش زد و بعد از 10 سال تجربهاندوزی در این حیطه تصمیم گرفت در سال 1386 و در اولین تجربه کارگردانی، سریال «چارخونه» را جلوی دوربین ببرد، البته موفقیت چارخونه باعث نشد صحت از آن به بعد صرفا کارگردانی را ادامه دهد. او بعد از ساخت اولین سریالش در سریالهای مهم دیگری مانند مرد هزار چهره، «شمسالعماره» و «گاوصندوق» به عنوان بازیگر جلوی دوربین همکارانش رفت و فیلمنامه سریال بزنگاه را هم نوشت. اما از سال 89 با ساخت سریال «ساختمان پزشکان» دور جدیدی از فعالیتهایش به عنوان کارگردان را آغاز کرد؛ مقطعی که در دهه 90 با 2 سریال «پژمان» و «شمعدونی» هم ادامه یافت. صحت که به عنوان نویسنده با همه کارگردانهای مشهور طنز مثل مدیری، عطاران و مهران غفوریان کار کرده بود، در کارگردانی آثار خودش ضمن تاثیرپذیری از عناصر برجسته هر کدام از این کارگردانها، بتدریج به یک لحن و امضای منحصر بهفرد رسید.
کارهای او به لحاظ ساختار به کارهای دوران اوج مدیری شبیه است و بیشتر در فضاهای آپارتمانی و حول زندگی طبقه متوسط میچرخد. صحت هم مثل مدیری و عطاران تیم بازیگری مورد علاقه و نزدیک به کارهای خودش را پیدا کرده و این روزها میتوان امضایش را در کارهایش پیدا کرد.
همه فنحریف و قابل اعتماد
شاید با توجه به بلاهت شخصیت سعید در آیتم محبوب «خاندایی و سعید» در ساعت خوش، کمتر کسی فکر میکرد سعید آقاخانی بتواند طی سالیان بعد خودش را به عنوان یک بازیگر جدی و کارگردان صاحبسبک در عرصه کمدی در تلویزیون تثبیت کند، اما آقاخانی بعد از متلاشی شدن گروه ساعت خوش، خیلی آهسته و پیوسته کارش را ادامه داد و تا سالهای پایانی دهه 80 به یکی از بازیگران و نویسندگان خوب طنز سریالهای تلویزیون تبدیل شد. آقاخانی در «کمربندها را ببندیم» و «من یک مستاجرم» مجدد به روزهای اوج بازیگریاش برگشت و با نویسندگی در «متهم گریخت» عطاران نشان داد نویسنده خوبی نیز است؛ نشان به آن نشان که بعد از موفقیت متهم گریخت، آقاخانی سریال بعدی مهدی مظلومی را نوشت و در دو کار مفرح سیروس مقدم به نامهای «پیامک از دیار باقی» و «چاردیواری» هم نویسنده بود، هم بازیگر و هم بازیگردان. این پرکاری و حضور فعال در عنوانهای مختلف باعث شد آقاخانی یک بار دیگر در بین مخاطبان تلویزیون محبوب شود و اعتماد مدیران صداوسیما برای ساخت یک سریال مستقل را بسرعت جلب کند. وی در حدفاصل بین سالهای 88 تا 93، 8 سریال ساخت که فقط 3 تای آن به نامهای «زنبابا»، «راه در رو» و «خوشنشینها» در یک سال ساخته و پخش شد. «روزهای بد بدر» و «خروس» دیگر کارهای تلویزیونی آقاخانی به عنوان کارگردان بود و سریال خوشساخت «دزد و پلیس» را میتوان مهمترین کار تلویزیونی او در عرصه طنز دانست. کارهای وی به لحاظ ساختار و حال و هوا بیشتر به کارهای رضا عطاران نزدیک است. کما اینکه این دو یار قدیمی در سریال متهم گریخت هم همکاری خوبی با یکدیگر داشتند. وی در کارهایش بیشتر به طبقات پایینتر جامعه میپردازد و مشکلات این اقشار را با نگاهی طنازانه به تصویر میکشد.
با اندکی تامل می توان گفت حضور پررنگ استعدادهای مطرح در ساعت خوش باعث ایجاد تحولی بزرگ در عرصه آثار طنز تلویزیونی شد. مدیران وقت تلویزیون با اعتماد به گروهی جوان و پر از ایده، باعث به وجود آمدن موجی شدند که تا امروز برای صدها ساعت برنامه تلویزیونی خوب و سازنده خوراک تهیه کرده اند. میتوان از چنین ایدهای درس گرفت و به تازهنفسترها هم میدان بیشتری داد تا از حالا برای آینده وارد عمل شوند.
مهران باقی / جامجم
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد