براساس آمار سازمان پزشکی قانونی، در سال 82، 1179 نفر براثر اصابت سلاح سرد جان خود را از دست دادهاند که از این تعداد 167 نفر زن و 1012 نفر مرد بودند، اما پلیس توانست با برخوردهای لازم در یک مقطع خاص مانند برخورد با اراذل و اوباش این آمار را کاهش دهد، تا جایی که تعداد کشتهها براثر اصابت سلاح سرد در سال 91 به 799 نفر رسید.
با این حال لزوم تصویب یک قانون مشخص در بحث سلاح سرد همچنان احساس میشود؛ چرا که برخوردهای پلیس هم تنها در یک مقطع خاص تاثیرگذار بود و سیر نزولی 10 ساله را حفظ نکرد، تا جایی که در سال 93، 763 نفر در کشور براثر ضربات سلاح سرد جان باختند، این رقم در مقایسه با سال قبل روندی افزایشی داشت.
براساس این گزارش، در این مدت استانهای تهران با 127، خراسان رضوی با 65 و فارس با 50 فوتی بیشترین و استانهای خراسان جنوبی با 2 ، کهگیلویه و بویراحمد با 4 و بوشهر با 5 نفر کمترین آمار تلفات را داشتهاند.
سال گذشته همچنین بیشترین آمار تلفات سلاح سرد با 80 مورد در دی ماه و کمترین آن با 49 مورد در آذر ماه به ثبت رسیده، اسفند سال گذشته نیز آمار مرگ ناشی از سلاح سرد با 4/16 درصد افزایش در مقایسه با مدت مشابه سال قبل از آن به 64 نفر رسیده است.
هرچه هست کوچه و خیابانهای شهر پر شده از فروشندگان سلاحهای سرد و برخی جوانان مشتاق که برای جلب توجه، دفاع شخصی، زورگیری یا مشارکت در نزاعهای دسته جمعی بازار سلاح سرد را بخوبی گرم کردهاند.
این روزها چاقو، قمه، زنجیر، شمشیر و پنجه بوکس براحتی خرید و فروش میشود و ضعف و خلأقانون، دسترسی و استفاده جوانان از این سلاح را آسان کرده است.
شریکی برای قتل
برخی قاتلان وقتی در مقابل پنج قاضی جنایی قرار میگیرند کاری جز افسوس ندارند. روزی که تصمیم گرفتند برای قدرت نمایی چاقو با خود حمل کنند نمیدانستند که این کار آنها را تا پای چوبه دار میبرد و جنایتهای تلخی را رقم میزنند.
قتل با دستور
یکی از این قاتلان عامل جنایت خیابان مدنی است. پسری که به خاطر قتل مردی و حمله به عابران به قصاص و اعدام محکوم شده و در انتظار اجرای حکم است. او درباره روز جنایت میگوید: آن روز صدایی به من میگفت آدم بکش و من هم تحت تاثیر این صدا از مغازه قصابی کاردی برداشته و با آن به طرف مردم حمله کردم.
اگر قصابی باز نبود شاید من هم به چاقو نمیرسیدم و مرتکب قتل نمیشدم. من تحت تاثیر آن صدا دست به این کار زدم. وقتی حالم خوب شد، توبه کردم و تازه فهمیدم چه کار کردهام.
جنایت درسعادتآباد
جنایت سعادتآباد هم از جمله پروندههای خبرساز است که قاتل در آن از چاقو استفاده کرد. او قبل از اجرای حکم در مصاحبهای گفته بود: عشق بازیگری داشتم، اما نمیدانم چرا بازیگر نشدم، فیلمهای جنایی و پلیسی را دوست داشتم. وقتی با کیمیا آشنا شدم به او علاقهمند شده و تصمیم گرفتم به رابطهام با او ادامه بدهم. یک روز او از مزاحمتهای فردی به نام یزدان گفت. صبح روز حادثه آمدم تا با یزدان که او را هنوز ندیده بودم، حرف بزنم البته همراه خودم یک چاقو هم برای دفاع برداشته بودم، وقتی با یزدان مواجه شدم و او را با اسم صدا زدم اما او بلافاصله اسپری به صورتم پاشید و لگدی هم به من زد. زمانی که میخواست فرار کند با چاقو او را زدم این زمان خشم و نفرت و جنون مرا گرفته بود؛ کارم از روی ناراحتی شدید بود، نمیخواستم او را بکشم. اگر با خودم چاقو نبرده بودم جنایت به قتل ختم نمیشد.
قتل عاشقانه
چاقو در دستان پسری جوان، جنایت هولناک دیگری را رقم زد. کوشا، عامل جنایت پل مدیریت، ظهر چهارشنبه، پانزدهم تیر سال 90، دختر دانشجوی همکلاسی خود را به نام مهسا در پل مدیریت تهران با ضربات متعدد چاقو به قتل رساند و دوست مهسا را نیز که همراهش بود، با چند ضربه زخمی کرد.وی در جلسه دادگاه، انگیزه خود را از ارتکاب این جنایت، بی توجهی مقتول به عشق یک طرفهاش اعلام کرده بود. قاتل پرونده پیش از اینکه بتواند فرار کند، با تلاش مردم و مأموران نیروی انتظامی دستگیر شد.
او هم در دفاعیاتش گفته بود؛ از روزی که وارد دانشگاه شدم به مهسا علاقهمند شدم. او به من بیمحلی میکرد و گاهی مسخرهام میکرد، کینه بدی از وی به دل گرفتم تا اینکه چند روز پیش تصمیم گرفتم او را به قتل برسانم، میخواستم انتقام بگیرم، وقتی دانشگاه تعطیل شد چاقو را داخل جیبم گذاشته و با موتور مهسا و دوستش را تعقیب کردم، صورتم را پوشاندم تا کسی مرا شناسایی نکند و بعد از قتل میخواستم فرار کنم که
دستگیر شدم.
نفهمیدم چرا مرتکب این قتل شدم. وقتی ضربات چاقو را میزدم به آینده این کار فکر نکردم.
مگر چاقو قانون می خواهد
کریم پسری 26 ساله با ظاهری نهچندان مناسب است، خطوط چاقوی روی صورت و دستانش نشان میدهد حداقل همیشه یک پای نزاعهای محلی بوده است.
وقتی از او سوال میکنم که چاقو دارد یا نه؟ با افتخار دست در جیبش میکند و چاقوی ضامن داری را نشانم میدهد.
کریم میگوید: «این چاقوی دسته صدفی را از زنجان خریدهام، حرف ندارد!»
وقتی از علت حمل چاقو سوال میکنم، میگوید: حمل چاقو که علت نمیخواهد، مخصوصا وقتی در این محله زندگی کنی، نداشتن چاقو برایت خجالتآور میشود، بالاخره وقتی دعوا میشود باید طرف را بترسانم و از خودم دفاع کنم یا نه؟
از کریم درباره قانون برخورد با حاملان سلاح سرد میپرسم که در پاسخ میگوید: من به قانون کاری ندارم، من خودم قانون خودم را دارم، اصلا مگر چاقو داشتن قانون میخواهد؟
حال باید منتظر ماند و دید که سرنوشت لایحه «ممنوعیت خرید و فروش و نگهداری سلاح سرد» در بهارستان به کجا میرسد؟
نگاه کارشناس1
بررسی در مجلس
ابوالفضل ابوترابی، عضو کمیسیون قضایی و حقوقی مجلس:ما در حال حاضر درخصوص حمل و نگهداری سلاح سرد هیچ قانونی نداریم اما طرح ممنوعیت استفاده از سلاح سرد بزودی در کمیسیون قضایی بررسی میشود.
90 درصد افرادی که به قتل میرسند معمولا با سلاح سرد و توسط جوانان کشته میشوند و در صورتی که طرح ممنوعیت استفاده از سلاح سرد به قانون تبدیل و تصویب شود، حمل، نگهداری، خرید، فروش و ساخت سلاحهای سرد همچون پنجه بوکس و زنجیرهایی که کاربرد ضرب و جرح دارند ممنوع شده و حاملان آنها به حبس از 6 ماه تا یک سال محکوم میشوند.
بسیاری از زورگیرها سلاح سرد همراه دارند، اما چون قانونی برای برخورد با این افراد نیست نمیتوانیم جلوی آنها را بگیریم به همین دلیل یکی از ویژگیهای مثبت این قانون برخورد با زورگیران است.فرهنگسازی در این زمینه دیگر نتیجهبخش نیست، چرا که همه میدانند حمل سلاح سرد خطر دارد و در صورت تصویب قانون، حاملان آن به حبس و پرداخت جزای نقدی محکوم میشوند.
نگهداری و حمل سلاح سرد در خیلی از کشورها جرم نیست، اما ما باید با این موضوع مقابله کنیم و تنها در شرایطی میتوانیم مانع استفاده از سلاح سرد شویم که اقتدار حاکمیت بالا برود.
در بحث ممنوعیت استفاده از سلاح سرد ابتدا باید مجموعه ارزشهای دینی در جامعه تحقق یابد که این امر نیازمند اقدامات فرهننگی در ابعاد وسیع است و همکاری همه دستگاههای ذیربط را میطلبد.حتی اگر کمیسیون قضایی هم در مورد ممنوعیت استفاده از سلاح سرد قانونی را به تصویب برساند، تا زمانی که عزم جدی برای کارهای فرهنگی نداشته باشیم قانون مصوب بیتأثیر خواهد بود. مردم باید بخوبی از قوانین مصوب بویژه در بحث سلاح سرد آگاه باشند و در این مرحله رسانه ملی و مطبوعات وظیفه سنگینی را به عهده دارد.
نگاه کارشناس2
نبود قانونی برای برخورد با فروش چاقو
نورالله عزیرمحمدی، قاضی دادگاه کیفری استان تهران:متأسفانه در حال حاضر قانونی برای منع فروش سلاح سرد نداریم، قبلا در قانون مجازات اسلامیمصوب 1375 مادهقانونی در رابطه با سلاح سرد وجود داشت که البته مجازاتی برای آن در نظر نگرفتهبود و فقط در حد یک تیتر بود ومردم فکر میکردند حمل چاقو و سلاح سرد جرم است.
از زمانی که در قانون مجازات اسلامی جدید این تیتر حذف شد، این سلاحها در معرض فروش قرار گرفت و حتی گاهی چاقوهایی مثل سنگری یا تکواندویی که البته موارد استفاده معقول ندارد بهدلیل نبود مواد قانونی، بهصورت آزاد خرید و فروش میشود.
بارها پیشنهاد کردم که اینگونه چاقوها که در زندگی روزمره کاربردی ندارد در معرض فروش قرار نگیرد، ولی تابه حال بینتیجه بوده، البته باید گفت در مجازات قتل، سلاح گرم وسرد هیچ تفاوتی باهم ندارد و مهم این است که به صورت عمدی، قتلی واقع شده باشد.
وقوع قتل در ایران ریشه درعوامل بسیاری دارد که مهمترین آنها، فقر مالی و فرهنگی، خرید و فروش آسان سلاح سرد مثل قمه و چاقو، وجود محیطهای جرمزا، ترویج مصرف مواد مخدر بخصوص مواد توهمزا، تعصبات غیرمعقول، بیتوجهی خانوادهها در تربیت فرزندان، تقلید جوانان از الگوهای مخرب غربی، نبود تفریح و سرگرمی مناسب برای جوانان و کمبود محیطهای ورزشی ارزان برای جوانان است.در حوزه مواد مخدر و سلاح سرد هم باید اقدامات مقابلهای از سوی دستگاههای مسئول بخصوص پلیس صورت گیرد، ضمن اینکه خانوادهها باید بر رفتار فرزندان خود و دوستانی که فرزندانشان با آنها در ارتباط هستند، بیشتر نظارت کنند.
نگاه کارشناس3
حمل چاقو برای احساس ناامنی
مصطفی تبریزی، روانشناس: وقتی فردی چاقو را به قصد نادرستی با خود حمل میکند یا احساس ناامنی میکند یا برای حمله به دیگری و قدرتنمایی به استفاده از آن روی میآورد، در هر دو حالت باید با حمل سلاح سرد برخورد و استفاده نادرست از آن به عنوان جرم تلقی شود.
اگر به آمار کشتههای سلاح سرد، تعداد افراد جراحت دیده به وسیله چاقو را نیز اضافه کنیم، متوجه میشویم که تصویب و اجرای قانون، تاثیر مثبتی در القای احساس امنیت عمومی در جامعه خواهد داشت.ابزارهای ارتکاب جرم قابلیت جایگزین شدن دارند. با چوب، تیغ و هر وسیله دیگری هم میتوان اقدام به قتل و جرح افراد کرد، پس بهتر است ریشههای روانی و اجتماعی موضوع شناسایی و رفع شود، وقتی افراد واقعیتپذیر شوند و توانایی کنترل خود را داشته باشند، به سطحی انسانی میرسند که در مقابل مسائل تدبیر و تفکر کنند بنابراین آموزش و پرورش موظف است این روحیات را در افراد نهادینه کند.
وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، از دیگر سازمانهای متولی در اصلاح مشکلات اجتماعی است اما متاسفانه وزارت ارشاد به چند موضوع خاص بسنده کرده، در حالی که این همه فجایع اخلاقی در جامعه وجود دارد. عوامل اقتصادی، تبعیض، قانونگریزی، نبود امکان رشد و پیشرفت، ساختاری به جامعه میدهد که باعث بروز پرخاشگری و افسردگی در افراد و انجام رفتارهای نامعقول از سوی آنها میشود.
نگاه کارشناس4
نقش الگو گیری در حمل چاقو
دکتر غنچه راهب، جرمشناس:معمولا کسانی که دچار خشم و عصبانیت شدید میشوند توان کنترل خود را ندارند، به همین دلیل تلاش میکنند با اقدامات خشن عصبانیت و ناراحتی خود را کاهش دهند.
نمیتوان گفت که چاقو صرفاً یک ابزار کشنده است، چاقو کارکردهای مختلفی دارد و هم میتواند جان ببخشد و هم میتواند جان بگیرد، بنابراین نمیتوانیم نقش آن را بویژه در حوزه پزشکی نادیده بگیریم.
گاهی افراد وسایل تیز و برنده همچون تیغ موکت بری یا چاقو را برای کارکردهای دیگری همراه خود دارند اما در مواقعی خاص و برای مثال هنگام دعوا از آن استفاده میکنند، پس در اینجا قصد قبلی برای آسیب رساندن وجود نداشته است.
معمولا الگوگیری نقش مؤثری در استفاده از سلاح سرد دارد و ما شاهد هستیم که استفاده از سلاح سرد یا گرم جزءلاینفک فیلمهای تلویزیونی یا سینمایی شده است. یکی از علتهای بروز رفتارهای پرخطر قدرتنمایی است، فرقی ندارد که آن فرد از سلاح سرد استفاده کند یا سلاح گرم و یا حتی قدرت بدنی و برخوردهای فیزیکی، چرا که هدف او جلب توجه دیگران است.
همیشه الگوگیری و یادگیری یکی از علتهای بروز رفتارهای پرخطر بوده و ما نمیتوانیم در بحث استفاده از سلاح سرد نقش خانواده، محله و رسانههای تصویری را نادیده بگیریم.
البته گاهی استفاده از سلاح سرد به دلیل حضور افراد در محلهای ناامن است، کسی که در محیطهای ناامن زندگی میکند، مدام احساس ترس دارد و برای اینکه این حس را سرکوب کند، بهدنبال وسیلهای برای دفاع از خود میگردد که در این بین چاقو انتخاب اول است، به همین دلیل چون سلاح همراه دارد، تا کوچکترین اتفاقی میافتد، چاقوکشی کرده و از خود دفاع میکند. بنابراین نمیتوانیم علت رفتارهای انفجاری و استفاده از سلاح سرد را صرفا نبود قانون بدانیم.
نگاه کارشناس5
سلاحی برای خشونت
حامد بخشی، جامعهشناس و استاد دانشگاه: برخی سلاحها به نظر میرسد صرفاً در دعوا، خشونت و جرایم کاربرد دارد، پس باید به این نکته توجه کرد که خریدار کیست؟ استفادهکننده کیست و اینکه ممنوعیت در خرید در چه حوزهها و قشرهای اجتماعی تاثیر دارد؟
برای افرادی که به جرایم از جنس کنشهای عقلانی معطوف به هدف مانند زورگیری دست میزنند، ممنوعیت حمل چندان تاثیری ندارد، چون فردی که تصمیم به زورگیری بگیرد، سلاحش را هم تهیه میکند، اما ممنوعیت برای کاهش جرایم اتفاقی است که از کنشهای احساسی افراد محسوب میشود.
بحث ممنوعیت به خودی خود نه خوب است نه بد، باید ببینیم این بحث چه پیامدهای اجتماعی منفی یا مثبتی برای جامعه دارد، به این صورت که آیا در افراد این احساس ایجاد میشود که آزادیهایشان سلب شده و احساس خفقان میکنند؟ یا نه احساس خاصی دست نمیدهد و فقط بخشی از جامعه کنترل میشود.
یکی از مشکلات جامعه ما این است که آمارها از دست افرادی که میتوانند کار تخصصی روی آن انجام دهند، دور نگه داشته میشود، ما به آمارها دسترسی نداریم تا بتوانیم تحلیل کنیم و تحلیلهایی که میشود بیشتر از جنس تئوریهای کلی و کلان است تا شواهد مشخص.
متأسفانه ارتباط میان جامعهشناسان و متخصصان علوم اجتماعی با نهادهای قضایی و پلیس بسیار ضعیف است و این باعث میشود تصمیمگیریها یکسویه باشد و جامع عمل نشود، در حالی که در کشورهای دیگر این ارتباط بسیار قوی است، یعنی قوانین حقوقی در ارتباط با پیامدهای اجتماعی آنها ترسیم میشود، به طوری که با کمترین هزینه و محدودیت برای شهروندان، بیشترین بهرهوری را داشته باشند.
تا زمانی که متخصصان اجتماعی و مجریان قانون از هم جدا باشند، نمیتوانند به نتیجه مطلوب برسند، جامعهشناس بدون دسترسی به اطلاعات نمیتواند نظر کارشناسی دقیقی ارائه کند و پلیس هم اگر تنها بخواهد با درک و تجربه خود پیش برود، در صورت محدودی برد دارد. فقر و بیکاری جزو عوامل تشدیدکننده جرایم خشن هستند، یعنی ممکن است در جامعهای فقر و بیکاری نباشد، ولی افراد یاد گرفته باشند به طریق استفاده از زور، مشکلاتشان را حل کنند.ما باید در دو جهت کار کنیم؛ ریشهیابی استفاده از سلاح سرد و اینکه در چند درصد از کنشهای مجرمانه اینچنین برنامهریزی صورت گرفته و چند درصد آنها از نوع ابراز خشونتهای آنی است و در کجاها اتفاق میافتد.
ما در حیطه کاری خود باید به این سوالها پاسخ دهیم که سنخ جرایم برنامهریزی شده با سنخ جرایم آنی چه تفاوتی دارد؟ و اینکه سلاح با چه انگیزهای خریداری شده است؟ اگر حمل سلاح تبدیل به یک مد و ژست شود، پدیدهای بسیار منفی است. به نظر میرسد قانون ممنوعیت حمل سلاح اگر تصویب شود قانون خوبی است، منتها نباید بهگونهای باشد که آزادیهای عمومی را سلب کند، چون در این صورت قابلیت اجرا و کاربرد خود را از دست میدهد.
سعیده اسدیان / تپش (ضمیمه چهارشنبه روزنامه جام جم)
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد