به گزارش جامجم، تابستان 87 مقدمات تبدیل شبکه 2 به شبکه کودک فراهم شد و ساخت بسیاری از برنامههای کودک به این شبکه سپرده شد، اما این شبکه کارش را بهعنوان شبکه کودک و خانواده ادامه داد و هرگز به شبکهای مختص کودکان بدل نشد. ضرورت وجود شبکهای برای کودکان از همان سالها همچنان مطرح بود تا این که در دوره جدید مدیریت رسانه ملی، قرار شد با بهرهگیری از تجربه و ظرفیت شبکه پویا، شبکه تلویزیونی مخصوص کودکان و نوجوانان راهاندازی شود که قرار است علاوه بر انیمیشن، دیگر انواع برنامههای مرتبط با این گروه سنی را نیز برای آنها تولید و پخش کند. تأسیس و مدیریت شبکه کودک تلویزیون بهعهده محمد سرشار گذاشته شده که پیش از این ریاست واحد کودک و نوجوان حوزه هنری را بهعهده داشت. وی متولد 1360 و فارغالتحصیل رشته دکترای مدیریت و برنامهریزی فرهنگی، گرایش سیاستگذاری فرهنگی است.
سرشار معتقد است تأسیس و انحلال شبکهها و کانالها براساس تحلیل گرایشها و نیازهای مخاطب انجام میشود و در کشوری که حدود 17 میلیون و 700 هزار کودک و نوجوان در آن زندگی میکند، وجود یک شبکه اختصاصی برای کودکان و نوجوانان با توجه به الگوی گذران وقت این جمعیت ضروری به نظر میرسد.
فعالیتهای رسانهای برای مخاطب کودک و نوجوان اصولا مبتنی بر سه مولفه مهم است: آموزش، تربیت و سرگرمی. این مولفهها در مکاتب فکری مختلف نیز طرح شده و مورد بحث قرار گرفته و گاه الگوهای عملیاتی برای آنها ارائه شده است. به نظر میرسد شبکه کودک نیز همین نگاه را در پیش بگیرد، چرا که از نگاه سرشار مسائل تربیتی مهمترین مساله در عرصه برنامهسازی برای کودکان است؛ آن هم در وضعیتی که وزارت آموزش و پرورش، آموزش کودکان و نوجوانان و انباشتن ذهن آنان از دانشها و دانستهها را پی گرفته است.
سرشار تربیت را آمادهسازی نسل آینده جامعه براساس یک منظومه فکری برای به عهده گرفتن مسئولیتهای اجتماعی تعریف میکند و بر این باور است که تربیت توأم با سرگرمی بیشترین بازدهی را برای مخاطب کودک و نوجوان دارد. وی در این باره توضیح داد: هر چند مفهوم «آموزش ـ سرگرمی» سابقه طولانی ندارد، اما با اقبال عمومی همراه بوده و اثربخشی زیادی داشته است. مدیر شبکه کودک بر لزوم تربیت کودکان و نوجوانانی که برای ساختن یک زندگی سعادتمند آماده میشوند، تاکید دارد و سعادتمندی را در گرو رشد جسمی و روحی متناسب و کسب مهارتهای لازم برای زیست فردی و اجتماعی میداند. انسانی که قادر است به بهترین شکل، رابطهاش را با خود، خداوند، طبیعت، حاکمیت و انسانهای دیگر تنظیم کند.
سرشار درباره تاثیر تلویزیون بر تربیت چنین کودکان و نوجوانانی گفت: تلویزیون گرچه مهمترین بخش از الگوی گذران وقت کودک و نوجوان را تشکیل میدهد ولی تنها قالب رسانهای یا سرگرمی مورد استفاده کودک و نوجوان ما نیست. استفاده از بازیهای رایانهای، محصولات شنیداری، مطالعه، ورزش و ... بخشهای مهم دیگری از مصرف فرهنگی کودکان و نوجوانان را شکل میدهند. بنابراین باید به یک همنوایی فرهنگی بین دستگاههای مختلف دولتی و خصوصی درباره محتوای قالبهای مورد استفاده کودک و نوجوان برسیم. نکته اینجاست که تلویزیون در جلب مشارکت برای برنامههای کودک موفق نبوده و در گذشته با اعتراضها و انتقادهای بسیاری مواجه شده است. سرشار به این مساله نگاه دیگری دارد. او درباره تولید برنامههای مشارکتی برای کودکان و نوجوانان میگوید: تلویزیون یک نهاد هزینهبر است و نمیتواند خودش همه هزینههایش را تامین کند. این رسانه ابزاری است که مورد توجه و استفاده مجموعههایی قرار دارد که دغدغههای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی دارند؛ لذا همه این مجموعهها نیز باید دست به دست هم بدهند تا هزینههای نگهداری و تولید برنامه با استفاده از این ابزار را تامین کنند.
به عبارتی محمد سرشار، تلویزیون را ابزاری مناسب برای سازمان حفاظت از محیط زیست، شهرداری، وزارت آموزش و پرورش و... میداند و معتقد است این نهادها باید به میزان بهرهای که بر اساس اهدافشان از رسانه میبرند، در تامین هزینههای آن نیز مشارکت داشته باشند. سرشار در این باره اظهار کرد : موسسات، اشخاص و شرکتهایی در بخشخصوصی فعالیت میکنند که دغدغههای همسو با دغدغههای صدا و سیما دارند. اگر همه آنها در چارچوب همکاری مناسب با تلویزیون قرار بگیرند، میتوان همافزایی مناسبی را شکل داد. در دوره جدید مدیریت تلویزیون سعی شده روشهای جدیدی برای تامین هزینههای صدا و سیما شناسایی شود تا آسیبهای دوره گذشته در آن کاهش پیدا کند و ماموریتهای صدا و سیما بهتر محقق شود.
وی معتقد است جلب مشارکت مانند سکهای یک رو نیست که تنها جنبه منفی داشته باشد. میتوان جنبههای مثبت آن را در نظر گرفت و تجربههای موفقی ایجاد کرد. مدیر شبکه کودک سعی و صبر را در این زمینه راهگشا میداند و معتقد است باید هر دو طرف یک مشارکت، مسیر دشوار رسیدن به ایده و نظر مشترک با اهداف مشترک و یک ارتباط دو سر برد را صبورانه به انجام برسانند تا اختلافنظرها مسالهساز نشود.
سرشار به تجربههای حوزه هنری در عرصه تجاریسازی آثار هنری و فرهنگی مخصوص کودکان اشاره دارد و معتقد است چنین ظرفیتی در تلویزیون نیز وجود دارد. وی معتقد است: تلویزیون و بخصوص شبکه کودک ظرفیتهای قابل توجهی برای ارائه پیامهای آموزشی موثر دارد و این شبکه بیش از هرچیز به خواست و دغدغههای مخاطب توجه میکند.
آذر مهاجر / گروه رادیو و تلویزیون
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد