
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
ساختار و فرم روایی که او برای اثرش انتخاب میکند نیز منطق دراماتیکی خوبی با پیرنگ کلی قصه دارد. اگرچه قاببندیها و روایت بصری فیلم چندان حرفهای نیست و گاه دوربین روی دست با موقعیتهای دراماتیکی و اتمسفر سکانسها بخوبی چفت و بست نمیشود با این حال ریتم مناسب روایت و جنس بازیهای بازیگران و پرانرژی بودن فیلم را باید به امتیازات فیلم سینمایی «روز روشن» اضافه کرد. اینکه فیلمساز یک قصه به ظاهر ساده را در یک نیمروز به گونهای روایت کند که مخاطب را در یک فرآیند پرفراز و نشیب در بستر تعلیقی اخلاقی ـ داستانی قرار میدهد میتوان به حضور فیلمسازی قابل در سینمای اجتماعی امیدوار بود که نگاهی روانشناختی و نزدیک به یک گزارشگری اجتماعی به قصهاش دارد. از این رو میتوان گفت «روز روشن» به یک مستند داستانی نیز پهلو میزند.
«روز روشن» قصه زنی است که به دنبال شاهد برای نجات یک محکوم به اعدام است که با موانع و موقعیتهای دشواری مواجهه میشود تا در پس این موقعیتها فیلمساز بتواند درباره اعتماد و بی اعتمادی اجتماعی در جامعه امروز سخن بگوید و چه هولناک است نبود تعهد انسانی آدمها به یکدیگر و بیتفاوتی نسبت به سرنوشت هم. سویه رئالیستی قصه ابعاد روانشناختی این بحران را عمیقتر میکند.
در واقع این داستان تکخطی بخش عمدهای از تعلیقهای خود را از مضمون و درک روانشناختی موقعیتهایش میگیرد. التهاب مخاطب با شخصیت اصلی قصه (پانتهآ بهرام) همراه میشود تا نه صرفا فرصت همذات پنداری که بستری برای همذاتسنجی برای تماشاگر فراهم شود تا او را دست کم درساحت ذهنی در چنین موقعیتی محک بزند و حس مسئولیتپذیری خود را نسبت به همنوع خود بسنجد.
«روز روشن» را در لایه درونیتر و در روایت دوم اثر میتوان روایت یک موقعیت اخلاقی هم تصور کرد که قرار است در یک قصه کوتاه و فشرده، وجدان جمعی را به سمت اخلاق و عدالت اجتماعی فرابخواند و نسبت به هولناک بودن فقدان آن هشدار دهد. «روز روشن» قصه آدمهای خوابزدهای است که دچار فردیت افراطی شده و مسئولیت اجتماعی و تعهد انسانی خود را فراموش کردهاند. بازی پانتهآ بهرام و دلهره و اضطراب عاطفی، روانی که در چهره و میمیک صورتش انعکاس میآید عمق این بحران را بازنمایی میکند.
فضای شهری - خیابانی قصه نیز که در دلشوره روزانه تهران درهم تنیده میشود از حیث جغرافیایی به این بازنمایی کمک میکند. از این رو باید «روز روشن» را فیلمی شهری- خیابانی قلمداد کرد که بحران اجتماعی را نه در عالم ذهن و دیالوگهای انتزاعی که دقیقاً در دل واقعیت و مناسبات اجتماعی پی میگیرد. در کنار برخی موقعیتها و لحظاتی که مخاطب را یا بر سر شوق میآورد یا به تامل غم انگیز وا میدارد باید به بازی زیبای «مهران احمدی» اشاره کرد که به عنوان راننده آژانس با شخصیت اصلی فیلم همراه میشود.
بهرهگیری از موقعیت شغلی او خود ابزار موثر و معناداری است تا فیلمساز بتواند گذری اجمالی به انواع اقشار اجتماعی داشته وخط سیر این بحران را در موقعیتهای گوناگون ردیابی کند. «مهران احمدی» درسالهای اخیر با ایفای نقشهای دشوار و پرچالش به بازیگر قابل اعتمادی برای کارگردانهایی تبدیل شده که دغدغه جدی در طرح و بیان بحرانهای اجتماعی دارند. شخصیت او در این قصه شاید تنها گواه معتبر بر حضور انسانهایی در جامعه باشد که همچنان احساس مسئولیت اجتماعی داشته و در فردیت و روزمرگیهای مدرنیته استحاله نشدهاند. خط اصلی داستان چنان است که بازیگران فرعی در حد بازیگران اصلی جولان دادهاند و این جاذبه دراماتیک برای مخاطب ایجاد میکند.
سیدرضا صائمی / قاب کوچک (ضمیمه شنبه روزنامه جام جم)
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
«جامجم» در گفتوگوی اختصاصی با سه نماینده مجلس الزامات سرمایهگذاری در تولید را بررسی کرد
حسن روشن در گفت و گو با جام جم آنلاین مطرح کرد ؛
در گفتوگوی «جامجم» با یک کارشناس تحولات جمعیت ایران و جهان مطرح شد