از این رو شاهدیم که حکمای این سرزمین در طول تاریخ با هر عقیده، فلسفه و مشی فکری، رو به سوی معنویت نهاده و از نعمات عالم غیب بهرهمند شدهاند. این شیوه زندگی باعث شده است بزرگان اندیشه و خرد ایران اسلامی همچون خورشیدی تابان بر تارک جهان اسلام بدرخشند و عالمی را از نور معرفت خویش روشن گردانند.
نگاه حکما و اندیشمندان به سبک زندگی معنوی
فارابی، مهمترین هدف زندگی انسان را رسیدن به سعادت حقیقی میداند و سعادت را خیر مطلق معرفی میکند، همان خیری که به انسان سالک در غایت سلوک خویش از عقل فعال اشراق میشود و در پرتو آن، مفاهیم حقیقی عالم را درک میکند. اگر آحاد جامعه اسلامی (هرکس به قدر معرفت خویش) اینچنین باشد، مدینه فاضله و آرمانشهر تجلی خواهد کرد.
ابنسینا، حکیم والامقام ایرانی نیز جایگاه نفس ناطقه انسانی را فراتر از توجه بیش از حد به خوردن و خوابیدن و امور مادی میداند و در اسرار الصلوه خویش مینویسد: «نفس ناطقه از جانب بالا و مجردات عالیه و جواهرات عقلیه و اولیه است و خوردن و آشامیدن و.... در شأن او نیست، بلکه کار او انتظار کشف حقایق و رویت آن حقایق با حدس تام و ذهن پاک برای درک معانی دقیق است».1
سعدی، استاد اخلاق نیز ارزش و مقام آدمی را به شرافت روح انسانیت نسبت میدهد و لباس زیبای ظاهری را (یعنی تمام ویژگیهای مادی که انسان آن را لباس و پوششی برای خود قرار داده است) در خور و شأن ارزشگذاری بر انسان نمیداند و از دیدن پرواز پرندگان در فضای آسمان بیکران، پرواز انسان در فضای بیکران عالم غیب را یادآور میشود.
طیران مرغ دیدی تو ز پایبند شهوت / به درآی تا ببینی طیران آدمیت
مولانا نیز در این میان با صدای رسا فریاد میزند و با نالههای گاه و بیگاه خویش انسانهای خفته در گِل را به یاد سرمنزل حقیقیشان میاندازد؛ همان جا که نیستان وجود است و از آنجا آمده اند و لاجرم بدانجا باز میگردند. اما چه کند که «محرم این هوش جز بی هوش نیست» یعنی گوش هوش میخواهد تا بانگ جرس از باطن عالم شنیده شود و جان انسانها در طلب حقیقت پر و بالی بزند.
شیخ فریدالدین عطارنیشابوری در منطقالطیر شرح زندگی انسانهایی را به تصویر کشیده است که در پی دیدار جانِ جان سفر آغاز میکنند و بعد از طی مراحل و منازل بسیار سی مرغ میتوانند به دیدار حقیقی سیمرغ نایل شوند. شیخ خود درباره این داستان میگوید: من زفان و نطق مرغان سر به سر با تو گفتم، فهم کن ای بیخبر / در میان عاشقان، مرغان درند کز قفس پیش از اجل بر میپرند
نگاه جوانمردان و اهل فتوت به سبک زندگی
جوانمردان هم و غم خویش را بر خدمت بیمنت بر خلق روزگار نهادهاند و سعادت حقیقی و رستگاری اخروی را در گرو این امر میدانند که «طریقت بجز خدمت خلق نیست». این مردان، با صداقت و صفای باطن و در پی کشف معانی معنوی فتوت و جوانمردی پای در میدان تهذیب نفس میگذارند و در میان خلق روزگار بیادعا زندگی میکنند و هنگام نیاز پای در میدان عمل میگذارند. جوانمردان با تاسی به سیره امیرالمومنین(ع)، شجاعت را با معنویت عجین کردهاند و بخشش در عین قدرت را شعار خویش کردهاند و کمک و دستگیری ضعفا را پیشه خود ساختهاند تا در دنیا و آخرت رستگار شوند و از الطاف بیکران حضرت حق برخوردار باشند.
فهم معنی
اندیشه بزرگان در سبک و شیوه زندگی همانگونه که گوشهای از آن بیان شد، حول محور معنویت میچرخد و سعی میشود تا روح انسان به خداوند خویش نزدیک و نزدیکتر شود. اینچنین انسانی علاوه بر اینکه خود را به مراتب عالیه انسانیت سوق میدهد در جامعه نیز مصدر خیر و برکت و بدون چشمداشتی از مردم به کمکهای مادی و معنوی مشغول میشود و از اعمال و انفاس طیبه او انسانهای بسیاری راه سعادت و خوشبختی را مییابند یا مشکلی از مشکلات ایشان حل و فصل میشود.
همچنین توجه به شیوههای زندگی اینچنینی و الگوبرداری از سیره و روش بزرگان، انسان را به سیر در وادی معرفت میکشاند و از غرق شدن در ظواهر زندگی رهایی میبخشد. امروزه که ما در غوغای جهان مادی اسیر شدهایم و جاذبههای دنیا بسیار شده و کششهای آن نیز سختتر و شدیدتر شده است توجه به این سیرهها و تفکرات میتواند معنویت که گمگشته حقیقی انسان است را یادآور باشد تا مگر لحظهای نیز به حقیقت، نه تنها در لفظ بلکه با توجه عمیق به کسب معنویت و انسان روحانی شدن روی آوریم.
پا نوشت:1 ـ فراسوی نیایش(اسرار الصلوه)، ابن سینا، ترجمه محمد ملکی، علمی و فرهنگی 1387
هوشنگ شکری / جامجم
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد