در سال 83 معلوم شد تقریبا ما هر چه در اقتصاد میریسیم، هزینههای اقتصادی مواد مخدر آن را پنبه میکند و ما در برگشتی به عقب فقط تاوان ضررها را میدهیم. از سال 83 به بعد البته دیگر تحقیقی مشابه انجام نشد، اما از آن سال به بعد نقش مخرب مواد مخدر بر اقتصاد ایران همواره مورد تاکید قرار میگیرد.
مواد مخدر معضلی جهانی است و این هزینهها با اندکی کم و زیاد بر اغلب کشورها تحمیل میشود، اما برخی از دولتها سیستمهایی را تعریف کردهاند که خسارتها را به حداقل میرساند و در ضمن رد پولهای کثیفی که قصد ورود به اقتصاد را دارد، میگیرند.
فردا روز جهانی مبارزه با مواد مخدر است و بهترین بهانه برای پرداختن به اقتصاد برآمده از افیون و این که ما به عنوان یکی از پیشانیهای مبارزه با مواد مخدر و البته یکی از قربانیان این تجارت باید چه کنیم.
گفتوگوی ما با دکتر سعید صفاتیان، عضو کمیته مواد مخدر مجمع تشخیص مصلحت نظام پیرامون این موضوعات است.
سالهاست در کشور ما برای مبارزه با مواد مخدر پول خرج میشود، ولی هم مواد مخدر در دسترس است و هم قاچاقچیان دانه درشت پابرجا هستند. فکر نمیکنید ما در این سالها فقط شاخ و برگها وخردهپاها را زدهایم و به ریشهها کاری نداشتهایم؟
اصل موضوع این است، دانه درشتها در داخل کشور نیستند که بتوانیم آنها را نابود کنیم. مطمئن باشید هیچیک از دانهدرشتهای موامخدر در تهران زندگی نمیکنند، اینها حتی در شرق کشور هم مستقر نیستند، بلکه بیرون از مرزها به سر میبرند، چون باید پولهایشان را جابهجا کنند و این امکان در ایران برایشان مهیا نیست.
عمده این پولها از طریق کراچی، بمبئی یا دبی جابهجا میشود یا به طورغیرمستقیم تبدیل به کارخانه و زمین میشود که بعد ازمدتی قاچاقچیان آن را میفروشند و پول کثیف قبلی را با پولشویی به پول تمیز تبدیل میکنند که کل این چرخه خارج از کنترل ماست.
شاید دانه درشتها در ایران زندگی نکنند، اما شکی نیست که بخشی از پولهایشان به نوعی به کشور وارد میشود. مطمئنا وقتی وزیر کشور اواخر سال قبل نسبت به ورود پولهای کثیف هشدار داد، اشاره به همین ماجرا داشت؛ یعنی ورود درآمد ناشی از فروش مواد مخدر به دست قاچاقچیان به داخل کشور. پس اگر بتوانیم این پولها را ردیابی کنیم، میتوانیم به دانه درشتها هم برسیم.
ردیابی این پولها به این راحتی نیست، چون ما مشتریان بانکیای داریم که اسمشان و آدرسشان صحیح نیست. موضوع این است که این پولها فقط از طریق سیستم بانکی وارد نمیشود و راههای زیادی غیر از بانکها وجود دارد، مثل تبدیل درآمد حاصل از فروش مواد مخدر به کالا یا معاوضه مواد با یک مجتمع تجاری.
پس یک دانهدرشت برای انتقال پولش به ایران باید نفر دوم و سوم و چندمی در ایران داشته باشد تا کارهایش را سروسامان دهد و میبینید که با ردیابی این افراد هم باز دستمان به مهره اصلی نمیرسد.
این هم فقط مشکل کشور ما نیست بلکه همه کشورهای دنیا با آن دست به گریبانند و دقیقا به همین علت است که در بسیاری از کشورها سیستمهای بانکی و مالیاتی با قدرت عمل میکنند. مثلا در آمریکا سیستم پرداخت نقدی را از معاملات برداشتهاند، دراروپا هم همین طورچون به این طریق میتوان جابهجاییهای پول را رصد کرد و بابت هر پرداختی، مالیات از افراد گرفت.
اما ما هنوز به لحاظ عملکرد بانکی به این مرحله نرسیدهایم و با فرار مالیاتی مواجه هستیم. مدتی قبل ماجرای زندگی یکی از وزرای سوئد رسانهای شد که دو سال قبل از تصدی پست وزارت به مدت یک ماه یک پرستار بچه استخدام کرده بود، ولی این موضوع را به اداره مالیات گزارش نداده بود که همین مساله باعث شکایت پرستار و در نتیجه عزل وی از وزارت شد.
پس میبینید که دربرخی کشورها مسائل مالیاتی تا چهاندازه روشن است و ما تا چه حد با آنها فاصله داریم و یقین کنید تا این مسائل حل نشود برای ردیابی درآمدهای ناشی از تجارت مواد مخدر هم راه به جایی نخواهیم برد.
پس این کار شدنی است، اما ما به خاطر نقصهای سیستمیمان قادر به انجامش نیستیم.
بله، اما در کشورهایی که این کار شدنی هم هست باز اقتصاد مواد مخدر پابرجاست و این پولها از زیر ذرهبینها رد شده و ترانزیت میشوند. علت این است که چرخش پول در این حوزه کلان و هنگفت است، چیزی حدود 1400 میلیارد دلار که نزدیک به 400 میلیارد دلار آن سود خالص سالانه است یعنی معادل یک درصد اقتصاد جهان. اما از این سود فقط حدود 2 یا 3 میلیارد دلار عاید قاچاقچیان ایرانی میشود و بقیهاش متعلق به کشورهای مختلف دنیا از جمله کشورهایی است که سیستمهای نظارتی قوی دارند.
مطمئنا حذف کامل اقتصاد مواد مخدر خواستهای آرمانی و دستنیافتنی است، اما همانطور که برخی کشورهای دنیا برنامهریزی کردهاند، میتوان ورود این پولهای کثیف به اقتصاد را کنترل کرد. چندی پیش گفته شد که یکی از روسای کارتلهای مواد مخدر در مخفیگاهش دستگیر شده در حالی که 22 میلیارد دلار پول نقد همراه خود داشته، این یعنی سیستم بانکی و بستر معاملات مالی برای او ناامن بوده و او مجبور شده پول نقد نگه دارد، ما هم میخواهیم شرایط برای آنها ناامن شود.
سال 75 من یک کار تحقیقاتی انجام میدادم و با قاچاقچیان زندانی در قزلحصار مصاحبه میکردم. آنها آن زمان میگفتند ما نمیتوانیم همه سرمایه مان را از طریق بانک جابه جا کنیم و مجبوریم پولها را به اشخاص دیگر بسپاریم تا از کشور خارج کنند.
منظورم این است که داخل کشور نیز عرصه چندان برای قاچاقچیان باز نیست ضمن این که قاچاقچیانی که در ایران هستند و ما دستگیر میکنیم چندان دانه درشت نیستند و رده پنجم و ششم محسوب میشوند البته این را هم بگویم که سیستم بانکی ما خیلی بهتر از قبل شده است والان خیلی بیشتر از 10 سال پیش (به استناد گزارشهای نیروی انتظامی) میتوانیم رد قاچاقچیان و باندهای بزرگ را بزنیم که این حاصل پرهیز از تکرویها، تقویت ماموریتهای اطلاعاتی و سامان گرفتن سیاستهای مقابلهای است.
اما با این حال نمیشود کتمان کرد تا رسیدن به نقطه مطلوب، هم در حوزه مقابله و هم در سیستم بانکی و مالیاتی، فاصله زیادی داریم. اشارهای هم که وزیر کشور چندی پیش داشت و موضوع ورود پولهای کثیف را پیش کشید یک تلنگر بود چون به هر حال این پولها وارد میشود.
پذیرفتن این نکته هم کار سختی نیست، چون وقتی ما 200 هزار فروشنده مواد و 1.5 میلیون نفر مصرفکننده داریم درآمدهای اینها در سیستم میچرخد حتی به دست تکتک ما هم میرسد.
مطمئن باشید این چرخه را هم نمیتوانیم قطع کنیم چون مواد هست و تا هست این وضع ادامه دارد. در دنیا هم همینطور است، حتی در اروپا که شاید نتوانند میلیارد دلارها را جابه جا کنند، اما چند ده یا چند صد هزار دلار را براحتی وارد اقتصاد میکنند.
اگر موضوع را طوری که شما توضیح میدهید ببینیم، همه ناکارآمدیها و نقصها توجیه میشود در حالی که ما نیاز به یک تشکیلات قوی مثلا کلانتریهای مالی داریم که کارشان رصد پولها و درآمدها باشد.
بله، به اعتقاد من نیز بانکها باید در این حوزه فعالتر شوند و از متخصصان مالی برای ردیابی پولهای کثیف استفاده کنند حتی کارشناسان اقتصاد مواد مخدر را به خدمت بگیرند. اما این کار نیاز به تصویب قانون دارد و حتی به صورت کلان تر نیاز داریم تا سیاستهای مبارزه با فساد اقتصادی به طور دقیق اجرا شود.
اگر چنین شود بانک ها قادر به بررسی حسابهای مشتریان خواهند بود به طوری که اگر کسی در مدت زمانی کوتاه توانست چند میلیارد تومان به حسابش واریز کند منشا این پولها را بررسی کنند.
حتی من معتقدم ما نیاز به دادگاههایی ویژه داریم که به پروندههای اقتصاد مواد مخدر رسیدگی کند یا این که پلیس اقتصاد مواد مخدر داشته باشیم، اما ما چون این تشکیلات را نداریم فعلا نمیتوانیم در این حوزه کاری از پیش ببریم. ما حتی آمار دقیق گردش مالی مواد مخدر در کشور را نداریم و وضعیت بازار را نمیدانیم، بنا بر این هرچه میگوییم تخمینی است که این نشان میدهد تا چهاندازه به پژوهشهای اقتصادی در حوزه مواد مخدر نیاز داریم. من به ستاد مبارزه با مواد مخدر پیشنهاد دادهام یک کمیته تنظیم بازار داشته باشیم که شامل نیروهای کاهش تقاضا، درمان، پیشگیری، مقابله و کارشناسان اقتصادی و اجتماعی باشد که همه دور یک میز بنشینند نه این که مثل الان جدا از هم عمل کنند و جزیرهای تصمیم بگیرند. مطمئن باشید تا این هماهنگی به وجود نیاید در حوزه مواد مخدر اتفاق خاصی رخ نمیدهد چون ما هم اکنون نمیتوانیم درآمد قاچاقچیان را محاسبه کنیم، رقم پولشویی را استخراج کنیم یا مثلا وضع بازار سال آینده را پیشبینی کنیم.
شاید به زبان ساده تر ما نیاز به اجرای « قانون از کجا آوردهای» داریم. وقتی عدهای براحتی در کاخها زندگی میکنند و خودروها یا سرمایههای میلیاردی دارند باید حساس شد چون این مسائل عجیب است.
بله، البته پیشتر گفتم که این موضوع خارج از حوزه مواد مخدر است و باید آن را در قالب برنامههای مبارزه با فساد اقتصادی دید چون همه این درآمدها از راه مواد مخدر به دست نمیآید. پس ما باید با فساد اقتصادی به صورت کلان برخورد کنیم تا خود به خود یکی از شاخههای آن که حوزه مواد مخدر است نیز تحت کنترل قرار بگیرد.
گرانی شیشه و ضعف پیشبینی ما
متاسفانه در چند هفته اخیر قیمت شیشه در کشور تقریبا دو برابر شده است. چرا شیشه ای که همیشه ارزان بود یکباره گران شد؟ این سوال ماست، آیا علت داخلی دارد یا علتش خارجی است، آیا قاچاقچیان فهمیدهاند که بازار ایران را به دست گرفته اند و اگر قیمتها را نیز بالا ببرند مشتریانشان ریزش قابل توجهی نخواهند داشت؟ کسی پاسخ قطعی این پرسشها را نمیداند. وقتی میگوییم باید کارشناسانی به بررسی وضع بازار بپردازند و بتوانند آینده را پیشبینی کنند از این بابت است.
وقتی شیشه گران میشود یک اتفاق مهم را میتوان حدس زد و آن این که مشتریان شیشه متوجه هروئین شوند و چون دود کردن هروئین نیز مطلوب آنها نیست به سمت هروئین تزریقی بروند که این یعنی افزایش ابتلا به اچآیوی و در نتیجه فشار بیشتر به سیستم درمانی کشور.
مریم خباز - گروه جامعه
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد