گاهی سرش را بلند میکند و به همسرش میگوید: الان بلند میشوم. آنسوتر مرد هم بیحوصله در حالی که کانالهای تلویزیون را عوض میکند، مدام زیرچشمی نگاهش میکند و منتظر است ببیند کی آن گوشی را زمین میگذارد.
زن گاهی لبخند میزند، گاهی سگرمههایش را در هم میکند و معلوم نیست دوستانش آن سوی خط چه مینویسند. مرد تحملش را از دست میدهد و یکباره مثل فنر از جا بلند میشود و گوشی را از دست همسرش میقاپد و با تشر میگوید: بنداز کنار این گوشی لامصبرو... ببینم اصلا تو با کی داری چت میکنی؟
زن فریاد میزند: گوشی مثل مسواک شخصی است، تو حق نداری گوشی من را کنترل کنی.
مرد که از خشم دستانش میلرزد، میگوید: این حق من است بدانم تو با چه کسانی تو این گوشی حرف میزنی و با آنها بگو و بخند داری...
و همین موضوع بهانهای میشود برای یک مشاجره که به دعوا و قهری طولانی منجر میشود. اما بهراستی حد و مرز حریم خصوصی همسران کجاست و ما تا چه اندازه حق داریم از مسائل و روابط خصوصی شریک زندگیمان سر در بیاوریم؟
همه ما دوست داریم برای خود محدوده مشخص و ویژهای داشته باشیم که هیچکس به آن راهی نداشته باشد و این موضوع درست از زمان کودکی یعنی همان زمان که دلمان میخواست خودمان همه کارهایمان را به تنهایی انجام دهیم، نمود پیدا میکند. با وجودی که همه ما دوست داریم حریم امنی داشته باشیم، ولی خودمان تا چه حد برای محدوده و حریم شخصی دیگران حرمت قائلیم؟آیا حاضریم در مسائل شخصی افراد دخالت نکنیم و توقع نداشته باشیم همه مانند ما فکر کنند و رفتارشان مطابق میل ما باشد؟ چرا معمولا توقع داریم دیگران مانند ما بیندیشند، ولی خود ما هر طور میخواهیم رفتار کنیم؟
ولی واقعا ما در روابط با یکدیگر بویژه ارتباط زناشویی تا چه حد اجازه داریم به حریم شخصی یکدیگر نزدیک شویم؟ معنی حریم خصوصی چیست و چطور میتوانیم بهگونهای رفتار کنیم که علاوه بر اینکه به حریم یکدیگر احترام بگذاریم، بتوانیم از بودن در کنار یکدیگر هم لذت ببریم.
حریم شخصی چیست؟
حریم شخصی یعنی ما در ارتباط با دیگران و بویژه با شریک زندگیمان اجازه بدهیم افراد خودشان بتوانند در نهایت تصمیمهای مهم و نهایی زندگیشان را بگیرند و بیش از حد در کارشان دخالت نکنیم.
حجتالاسلام جواد گلی، کارشناس مسائل خانواده در این باره میگوید: حریم شخصی تابعی از مکان نیست، بلکه تابعی از تفکر خانوادگی و تفکر انسانهاست. یعنی مثلا ما فضای شخصی برای خودمان در نظر بگیریم که بتوانیم بدون حضور یکدیگر هم فضای خاص خودرا داشته باشیم.
وی میافزاید: در واقع حریم خصوصی یا شخصی در رابطه با زندگی مشترک به این معنی است که هر دوطرف، فرصتی برای خلوت و انتخاب به همدیگر بدهند، چون گاهی حتی بعضی مردان میخواهند در مورد همه مسائل شخصی همسرشان نظر بدهند، البته اینکه بخواهیم گاهی مطابق میل همدیگر رفتار کنیم اشکالی ندارد و میتوانیم در مورد یکدیگر نظر بدهیم، ولی نظری از موضع حمایت، پشتیبانی و همکاری، نه از موضع کسی که میخواهد همه چیز را تحت کنترل خود دربیاورد، حتی رنگ لباس همسرش را.
این یعنی وارد حریم خصوصی افراد شدن و اینکه به انتخابهای آنها احترام نمیگذاریم. بنابراین میتوان گفت حریم خصوصی به معنای احترام به انتخاب طرف مقابل است، انتخاب شغل، پوشش و ظاهر و... یعنی به نظر همسرمان احترام میگذاریم که این موضوع هم نافی حمایت و پشتیبانی از یکدیگر نیست.
حریم شخصی قبل و بعد از ازدواج
حجتالاسلام جواد گلی معتقد است: همه افراد پیش از ازدواج در حریم فردی و شخصی خود بهسر میبرند و بسیاری از مسائل آنها فقط به خودشان مربوط میشود و در اصطلاح عامیانه هر کاری میکنند، به نوعی فقط به خودشان ربط دارد و کمتر باید برای انجام کارهایشان پاسخگوی دیگران باشند. البته افراد در سنین نوجوانی و اوایل جوانی در مقابل خانواده مسئول هستند و باید در قبال کارهای خود پاسخگو باشند. ولی در حال حاضر با توجه به اینکه شاخص سن ازدواج بالا رفته، جوانها معمولا آزادترند و به این ترتیب زودتر به استقلال میرسند و معمولا کسی هم وارد حریم آنها نمیشود تا زمانی که ازدواج کنند. در این دوران خودشان تصمیم میگیرند کجا بروند، با چه کسانی بیشتر ارتباط داشته باشند و با چه کسانی کمتر.
وی تاکید میکند: قبل از ازدواج باید از این موضوع آگاه باشیم که ازدواج،آزادی عمل ما را محدود میکند ولی اصلا نباید از آن بترسیم و آن را نفی کنیم.
قائم مقام مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی تهران همچنین میگوید: باید توجه داشته باشیم که دوران مجردی هر چقدر طولانیتر شود، افراد سختگیرتر میشوند و سختتر ازدواج میکنند، چون سختتر میتوانند از خودخواهیهای خود بگذرند. افراد باید بدانند اگر قبلا خودشان بهتنهایی تصمیم میگرفتند، بعد از ازدواج باید با همفکری یکدیگر این کار را انجام دهند. بنابراین ما در آستانه ازدواج باید یاد بگیریم که با روحیه جمعی و مشورت و هماهنگی آشنا شویم؛ به همین خاطر هم هست که وقتی سن ازدواج بالاتر میرود افراد نمیتوانند با مشورت و حضور شخص دیگری برای زندگی خودشان تصمیم بگیرند و گاهی در این موارد دچار مشکل میشوند.
شکلگیری دوباره خانواده
با ازدواج، ما دوباره وارد فضایی میشویم که حریم خانواده در آن شکل گرفته، در قبال کارهایمان مسئول هستیم و باید در مورد آنها به شخص دیگری یعنی همسرمان هم پاسخگو باشیم و این موضوع ممکن است به مشکلات یا فرصتهایی در زندگی ما منجر شود.
یعنی در کارهایی مانند شرکت در بعضی ارتباطات اجتماعی، ارتباط برقرار کردن با گروهها و افراد خاص یا حتی انتخابهایی مثل انتخاب شغل، تصمیم برای ادامه تحصیل، انتخاب دوستان جدید و... همسر ما نیز باید در جریان باشد؛ ضمن اینکه حامی و پشتیبان ما در کارها و انتخابهایمان هم هست. اما این رفتارها گاهی شکل تهدیدآمیز به خود میگیرد، در این مواقع ما ازدواج را مانعی در برابر خود میدانیم. یعنی مثلا دوست داریم در گروهی در فضای مجازی فعالیت کنیم و با ادبیات مخصوص خودمان با دوستانمان حرف بزنیم و ارتباط برقرار کنیم، ولی فکر میکنیم نمیتوانیم.
پذیرش محدودیتها و مسئولیتها
حجتالاسلام گلی میافزاید: در واقع باید در نظر داشته باشیم که ازدواج حریم خصوصی و شخصی ما را محدود میکند؛ یعنی وقتی ازدواج میکنیم باید بپذیریم که در انتخابهای ما فرد دیگری هم سهیم است و این حق را هم خودمان باید برای او قائل باشیم. اما نکته مهم در چگونگی رعایت حد و حدود این حریم و محدودیتهاست.
شناخت صحیح از رابطه زناشویی
حجتالاسلام گلی میگوید: بعضی افراد تصور میکنند با ازدواج اصلا وارد حریم خصوصی همدیگر نمیشوند و حریم یکدیگر را مخدوش نمیکنند. هر کسی هر کاری خواست میتواند انجام دهد و ربطی هم به دیگری ندارد و زن و شوهر نباید هیچ مزاحمتی برای یکدیگر داشته باشند.
وی تاکید میکند: فراموش نکنیم که به این ترتیب هیچ زندگی و خانوادهای شکل نمیگیرد، زیرا ما نمیتوانیم بگوییم ازدواج میکنیم، ولی همچنان هر کاری میخواهیم بهتنهایی انجام میدهیم، یعنی هر کدام طبق نظر خود عمل میکنیم، اصلا معنای ازدواج این نیست که هر کس راه خود را برود. در واقع زوجین حتما باید قبل از ازدواج از شرایط ورود به رابطه زناشویی مطلع باشند و بدانند که در هر صورت زندگی مشترک، محدودیتهای خاص خود را دارد و در واقع همسر ما حق دارد همانطور که شریک زندگی ماست همراه ما هم باشد.
لزوم تغییر سبک زندگی
توجه داشته باشیم که ازدواج مرحلهای مهم از زندگی است که فرصتهای جدیدی پیشروی ما باز میکند، اما این فرصتها تا چه اندازه، بر چه اساسی و با چه شاخصهایی به دست میآید؟
حجتالاسلام گلی در این باره میگوید: همانگونه که در زندگی مشترک حتما در بعضی حوزهها با محدودیتهایی مواجه هستیم، در بسیاری از موارد هم این ارتباط برای ما نقش حمایتکننده و پشتیبان را خواهد داشت، حمایتی که قبل از آن تجربهاش نکردهایم. ازدواج همانگونه که برای ما فرصتهایی ایجاد میکند، گاهی نیز آزادی عمل ما را محدود میکند. برای اینکه بتوانیم بهتر این حمایتها و محدودیتها را در کنار هم بپذیریم، باید از قبل خودمان را برای ورود و پذیرش این شرایط آماده کنیم.
این کارشناس مسائل خانواده تاکید میکند: دو نفر که میخواهند با یکدیگر زندگی مشترکی را آغاز کنند، در واقع باید بپذیرند که ناچارند سبک زندگیشان را تغییر دهند .یعنی یک فرد مجرد پیش از ازدواج قطعا آزادی عمل بیشتری در ارتباطات خود دارد، برای بودن در کنار دوستان و مسافرت رفتن، ساعتهای طولانی در فضای مجازی بودن، انتخاب شغل و... در صورتی که با ازدواج طبعا نوع اینگونه فعالیتها باید تغییر کند و با رعایت ضوابط جدیدی که لازمه یک زندگی زناشویی و ارتباط دو نفره است، همراه شود.
همراهیهای تهدیدآمیز
اما شکل تهدیدآمیز ارتباط زناشویی این است که زوجین بعد از ازدواج، مانع حرکت و پیشرفت و تلاش یکدیگر شوند و اصولا هیچ حریم خصوصی را برای همدیگر قائل نشوند. قائم مقام مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی تهران با اشاره به این مطلب میافزاید: همراهیهای تهدیدآمیز زمانی است که زوجین هیچگونه فضای شخصی برای یکدیگردر نظر نمیگیرند، یعنی مثلا مردی اجازه ندهد که همسرش در هیچ زمینهای بدون او تصمیم بگیرد؛ طوری که هیچ تجربهای در زندگی برای خود شخص و بدون حضور همسرش باقی نماند. اینگونه رفتارها را در واقع میتوان تهدیدی دانست که باعث شود فرد احساس کند پیش از ازدواج از آرامش و آزادی عمل بیشتری برخوردار بوده است. در این میان، تنها چیزی که میتواند رابطه ما را با حفظ حریمهای خصوصیمان بالا ببرد، شاخص اعتماد است.
تاکتیک به جای تکنیک
حجتالاسلام گلی میگوید: ما با ورود به زندگی زناشویی باید با مهارتهایی از جمله مهارت مشارکت و همکاری و تشریک مساعی با یکدیگر آشنا شویم. زیرا در زندگی زناشویی برای انجام هر کاری باید بتوانیم طرف مقابل را هم متقاعد کنیم یا خودمان متقاعد بشویم. ولی معمولا ما ایرانیها همانگونه که در ورزشهای انفرادی مثل کشتی موفقتر ظاهر میشویم، در همکاری کردن با طرف مقابل خود در رابطههای صمیمی هم نمیتوانیم خیلی موفق باشیم. چون بیشتر در «تکنیک» موفق هستیم تا «تاکتیک ». در تکنیک، افراد (دو نفر در رابطه) تصمیمگیرنده نیستند و خود شخص تصمیم میگیرد. مثل رانندگی که یک شخص خود به تنهایی میراند. در ورزشهای انفرادی همیشه یک نفر تصمیمگیرنده است. در ازدواج نیز ما باید از روحیه شخصی و یک نفره به روحیه جمعی و تصمیمات دو نفره برسیم که این خود بخشی از تغییر در سبک زندگی مجردی به متاهلی است. یعنی ما از تکنیک به سمت تاکتیک حرکت میکنیم. بنابراین باید توان متقاعد کردن طرف مقابل را داشته باشیم بهعلاوه اینکه انعطاف داشته باشیم و بتوانیم استدلالهای همسرمان را هم بپذیریم و سازگاری بیشتری با او داشته باشیم.
مهارت تشریک مساعی و احترام به طرف مقابل
وقتی ما در دوران مجردی عادت کرده باشیم به تنهایی برای همه چیز تصمیم بگیریم، معمولا نمیتوانیم طرف مقابل خود را بخوبی درک کنیم و به نظر و حریم خصوصی او هم احترام بگذاریم، یعنی ما دوست داریم به اصطلاح حرف خودمان را به کرسی بنشانیم و توقع هم داریم طرف مقابل هم حرف ما را بپذیرد. البته این موضوع در مردان بسیار بیشتر است چون احساس میکنند مدیریت زندگی با آنهاست و دیگران هم باید مطیع فرمان آنها باشند.
حجتالاسلام گلی میگوید: بهترین کار برای حفظ حریم زناشویی این است که ما پیش از ازدواج و در واقع از دوران نوجوانی و حتی پیش از آن با مهارتهای مختلف همکاری و پذیرش نظر دیگران، صحبت کردن و گفتوگوهای سازنده و درست و احترام به حریم آنها و مرز بین صمیمت و دخالت آشنا شویم.
در واقع از لحاظ فطری، انسانها نیاز دارند مستقل باشند و خودشان تصمیم بگیرند و حریم خصوصی هم داشته باشند و این خواستهای است که ما از کودکی با آن آشنا هستیم. حتی در مورد یک کودک دو ساله هم ممکن است در بعضی از واکنشهایش نسبت به اتفاقات اطرافش بتوانیم این موضوع را ببینیم که او هم دوست دارد انتخابهای خودش را داشته باشد.
احترام متقابل
معمولا مشکل در ارتباط زمانی بهوجود میآید که ما به انتخاب یکدیگر احترام نمیگذاریم. هیچ اشکالی ندارد که همسران گاهی به یکدیگر اجازه بدهند خودشان انتخاب کنند و مسئولیت انتخابهای غلط خود را هم بهعهده بگیرند.
جواد گلی، کارشناس مسائل خانواده میافزاید: حریم خصوصی به این معنی نیست که ما اجازه ندهیم افراد خودشان مستقل تصمیم بگیرند. انتخاب، حق هر زن و شوهری است و ما باید این را بپذیریم ولی این موضوع به این مفهوم نیست که ما در انتخابهای خود و شیوه زندگی کردنمان کاملا آزاد باشیم و شیوه زندگی کردن و وقتگذرانیهایمان در زندگی زناشویی مانند زمان مجردی باشد و خودمان به تنهایی در زندگی تصمیم بگیریم، زیرا ازدواج در واقع یعنی رفتن به سمت زندگی جمعی و جمعی تصمیم گرفتن.
راهکارهای عملی
حجتالاسلام گلی میگوید: در واقع در زندگی زناشویی برای اینکه بتوانیم حریم یکدیگر را حفظ کنیم، باید بپذیریم که همسر ما حق دارد تصمیماتی بگیرد و در تصمیمگیریهای مهم زندگی او هم صاحب اختیار است. حتی ممکن است این تصمیمات از نظر ما غلط باشد، ولی او حق دارد خودش تصمیم بگیرد و خودش هم هزینه تصمیماتش را بپردازد. اما در برخی از عرصههای زندگی هم ممکن است دستورات او تحول زیادی در زندگی مشترک بهوجود بیاورد که در این مواقع باید با حوصله تلاش کنیم که طرف مقابل را متقاعد کنیم و علاوه بر آن استدلالهای طرف مقابل را هم بپذیریم.
به گفته وی، در واقع بخشی از موضوع حریم خصوصی به مناسبات و ارتباطات و انتخاب شیوههای ارتباطی افراد برمیگردد که معمولا در زندگیهای امروزی (بویژه در مورد زوجهای جوان) مشکلاتی را ایجاد کرده؛ اینکه زوجین میخواهند خودشان ارتباطات شغلی و کاری خود را انتخاب کنند، اما همسرشان گاهی از این کار گلهمند هستند، بنابراین حفظ حریم خصوصی در زندگی مشترک تا زمانی ارزشمند است که به کیان و اعتبار زندگی آسیبی وارد نکند.
ایجاد اعتماد در فضاهای مجازی
امروزه استفاده از فضاهای مجازی نیز گاهی مشکلاتی بهوجود میآورد که ریشه اغلب آنها را میتوان در نداشتن اعتماد به یکدیگر دانست. فرض کنید همسر شما در فضاهای مجازی زیاد فعالیت دارد یا در گروههایی از دوستان مجازی خود عضو است. اگردر این فضا اعتماد حاکم باشد لزومی برای کنترل دو طرف وجود ندارد. یعنی اگر شاخص اعتماد صحیح حاکم باشد و همسران به یکدیگر اعتماد داشته باشند، آنوقت درصدد کنترل و نظارت و وارد شدن در تمام حریمهای خصوصی یکدیگر برنمیآیند. یعنی اندازه نگه میدارند و صبر میکنند و زمانی وارد حریم همسر خود میشوند که بخواهند به کمک او بیایند و خود او هم تمایل داشته باشد.
اما گاهی همسران به خود اجازه میدهند که حتی موبایل و ایمیل طرف مقابلشان را هم کنترل کنند. در این مواقع اگر اعتماد بر ارتباط حاکم باشد، مشکلات به حداقل میرسد و اصلا لزومی به انجام اینگونه کارها نیست. در واقع ما در این مواقع باید تا جایی که ممکن است اعتماد همسر خود را از طریق مشارکت دادن او با فضای شخصی خود ثابت کنیم؛ یعنی اگر زوجین در فضای مجازی در گروههایی عضو هستند، هیچ مانعی ندارد که همسرشان را هم در آن گروهها عضو کنند و او را هم در اینگونه کارها مشارکت بدهند. موبایل یا ایمیل خود را (البته نه از سر اجبار و ترس) در اختیار همسرشان قرار بدهند و اگر احساس میکنند که او به این ترتیب احساس اطمینان بیشتری خواهد کرد و زندگی بهتری خواهند داشت،آن را از او دریغ نکنند.
بعداز این اعتمادسازی، نگرانی طرف مقابل هم کمتر میشود زیرا با ایجاد چنین فضایی دیگر مشکلی پیش نخواهد آمد. ولی اگر با رعایت تمام این موارد، باز هم همسرمان در این خصوص مشکل داشته باشد بهتر است از یک مشاور کمک بگیرد تا راهنماییهای لازم را در اختیارش قرار دهد.
کارآگاه یکدیگر نشویم
در واقع ما برای افزایش اعتمادآفرینی باید رفتار صادقانهای داشته باشیم. بهطور کلی در زندگی زناشویی ما اجازه نداریم فضای خصوصی یکدیگر را کنترل کنیم. ولی اگر فضایی بهوجود بیاید که یک طرف بیش از حد به سوی کنترل و تجسس کارهای طرف مقابل برود، فضا بهگونهای میشود که افراد کمکم از هم دور میشوند.
بهترین کار برای اینکه چنین شرایطی پیش نیاید این است که با تجسسهای بیهوده، فضای پلیسی ایجاد نکنیم و بهجای آن فضای عاطفی را دامن بزنیم و حق انتخاب را هم از همسرمان نگیریم و به جای هرگونه مداخله با هم همکاری کنیم.
فراموش نکنیم زندگی زناشویی آزمونی است که باید به کمک هم در آن موفق شویم، نه اینکه فقط بخواهیم با یکدیگر زندگی کنیم. چگونه زندگی کردن هم بسیار مهم است. ما نباید به هر قیمتی با یکدیگر زندگی کنیم؛ بلکه باید تلاش کنیم از صد نمره حداقل نمره 51 را کسب کنیم؛ زیرا در غیر این صورت موفق نبودهایم و چهبسا از لحاظ عاطفی سالهاست که از یکدیگر جدا شدهایم.
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد