ماه عسل بیایراد نیست، گاهی سوژههایی پررنگ و گاهی کمرنگ میشوند، گاهی اشک بر چشمان مخاطب میآورد، ولی با این همه یک جریان جدید در برنامهسازی تلویزیون بهشمار میرود و طرحی نو بر سپهر فلکگونه سیما محسوب میشود؛ آنجا که عقل و احساس را کنار هم می گذارد و مخاطب را به سمت نتیجهگیری ذهنی از آنچه نشان داده و گفته شده سوق میدهد.
حرکت ماه عسل روی این لبه باریک، میان احساسی عمل کردن و واقعیبودن، مجال برای کشیدن شمشیر تیز انتقادات بیرحمانه را هم فراهم میکند و چون چنته نقادان از منطق و استدلال خالی است، بناچار بازار تهمت و افترا را گرم میکنند و هر روز، شایعه بر شایعه، بر سنگینی انتقادات خود میافزایند.
روزی بحث از دستمزد میلیاردی میشود، گاهی شبکههای اجتماعی مملو از جوکهای انتقادی و بیمارگونه علیه ماهعسل میشود که مجری آن دربهدر بهدنبال بیچارههای این سرزمین است تا وادارشان کند به قیمت معرفی در تلویزیون، چوب حراج به داشتههایشان بزنند و بعضی وقتها هم ایرادهای بنیاسرائیلی همچون شباهت دکور برنامه با صحنهآرایی فلان خواننده فرنگی را برسر زبانها میاندازند و گاهی هم بهدلیل حضور افرادی که مشاغل خاص دارند وارد حریم شخصی آنها میشویم و آنچه در این بین قربانی میشود، حقیقت نابی است که در ماه عسل تلألو دارد.
برنامه ماه عسل نه مصداق آن جملهای است که میگوید «هرگاه کسی بدبختی را به مردم نشان دهد تا خدا را شکر کنند که آنگونه نشدهاند» است و نه گروهش را با ساز و برگ روانه کرده تا مصیبتدیدگان را به دام اندازند، جرم او فقط به راه انداختن موجی نو از برنامهسازی زنده در تلویزیون است و هم، جواب ندادن به انتقادهای خالی از استدلال و بیمنطق، او میکوشد راه خودش را برود و البته شاید این به مذاق برخی خوشنیامده یا آینده خود را در این جایگاه در خطر دیدهاند که انواع حملات و شایعات را علیه او و گروه سازنده ماه عسل به راه میاندازند و از آلودن دامان خود به هیچ تهمتی اباندارند.
منتقدان به زمان طلایی برنامه ماه عسل ایراد میگیرند که چرا این زمان در اختیار ما یا دیگران نیست و اصلا چرا بودجه برای این کار اختصاص یافته غافل از اینکه ماه عسل برنامهای نیست که از دهها سال قبل شروع به پخش کرده باشد، این زمان طلایی در اختیار بسیاری افراد بوده و هست و فقط هم شبکه سه نیست که چنین فرصتی را در اختیار دارد، دهها شبکه دیگر هم هستند که اگر طرح و برنامهای جامع به آنها ارائه شود این فرصت را در اختیار برنامهسازان قرار میدهند، بنابراین اعتراض به دلیل زمان پیش از افطار، سخنی به گزافه است.
از دیگر سو، هزینهها و دستمزدهای میلیاردی که بدون هیچدلیل و مدرکی عنوان میشوند و به مدد شبکههای متعدد اجتماعی، همچون سیلی خروشان، در کسری از ثانیه در سراسر کشور پخش میشوند هم انتقادی نابجا و ناجوانمردانه است، چه اینکه چنین دستمزدهایی اصولا در برنامههای تلویزیونی بیسابقه و خالی از هرگونه منطقی است و مدیران تلویزیون هیچگاه چنین تصمیمهایی نمیگیرند.
به عبارتی میتوان گفت تیغ انتقادات غیرمستند علیه ماه عسل هرچند این روزها تیز و برنده به نظر میرسد و برق آن چشم منتقدان را گرفته اما چنان بیپایه و اساس جلوه میکنند که زنگزدگیشان در نظر مخاطب فهیم آشکار است.
شایعه پراکندن آسان است و بسیاری آن را باور میکنند، اما زدودن دروغها و نیرنگها کاری بس دشوار و زمانبر است و شاید تا سالها حتی پس از اثبات اشتباه بودنشان، در ذهن برخی وجود داشته باشد، اما نگاهی به عمق ماجرا و باور آنچه میبینیم، میتواند به درک صحیح حقیقت کمک کند.
صدرالدین فلاح - جامجم
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگو با امین شفیعی، دبیر جشنواره «امضای کری تضمین است» بررسی شد
با سلام حضور شما
بی شك اجرای برنامه ماه عسل از شروع تا حال ، دارای فراز نشیب های بسیاری بوده است كه صد البته ارزش معنوی برنامه بیشتر در جهت فراز بوده است تا فرود. شاید بی تعارف باید گفت كه ماه عسل برنامه ای بود كه دل خیلیها را برد و آنها را مجذوب در این برنامه پر محتوا نمود .بنده نیز مثل خیل میلیونی فارسی زبانان مشتاق رمضانی می بودیم كه ماه عسل رنگ و بویی تازه و نو به آن میداد و نسیم ماه خیر و بركت بر رخسار روزه داران و غیره روزه داران در زمان اجرای قبل از اذان مغرب انرژی مضاعفی را به آنها هدیه میداد . اجرای خوب احسان علیخانی بدون هیچگونه اغراقی در جذب مخاطبین تاثیر مستقیم داشت و دلیل آن بی پیرایه بودن در كلام و از جنس مردم سخن گفتن بود .رفتار فیزیكی احسان در برنامه یكی دو سال قبل مانند در آغوش گرفتن شخصی كه بعلت بیماری های پوستی گوشه گیر شده بود و شاید دیدن آن چهره برای مردم كوچه و خیابان وحشت آور بود مانند باران رحمتی بود بر دلهای اكثریت بیندگان، كه اوج رفتار انسانی یك شخص را در قاب تلویزیون به تصویر كشید . و دیگر مسئله بارز این برنامه تلویزیونی حمایت از مرحوم پاشایی بدون هیچگونه انگیزه خاص بود كه او را از دریچه قاب ماه عسل به اكثریت جامعه جوان كشورمان معرفی نمود كه نمود عینی این مسئله را در زمان تشیع جنازه مرحوم پاشایی شاهد بودیم و این مسئله به یقین ارتباط مستقیم به شخصیت آقای علیخانی پیدا می نمود .همانطور كه دیدیم در سالی كه آقای علیخانی برنامه را اجرا نمیكرد خیل عظیم بینندگان دور اجرای ماه عسل را خط كشیدند و عطایش را به لقایش بخشیدند.
ولی متاسفانه در برنامه امسال به طرز قابل ملموسی كیفیت اجرای برنامه پایین آمده است و دیگر جذابیت نشستن تمام وقت زمان اجرای این برنامه برای علاقه مندان این برنامه كسل آور شده است (بجز اجرای برنامه گروه 23 نفر) . ریتم اجرا ، نوع دعوت مهمانان و تعداد آنها و كیفیت محتوای مطالب به شدت افت كرده است .لذا باید در نظر داشت كه چنانچه این روند با همین كیفیت ادامه یابد ریزش تماشاگران و علاقه مندان این برنامه خوب تلویزیونی را به دنبال خواهد داشت .
با آرزوی موفقیت روز افزون برای شما
ممنون از مطلبی كه نوشتید تا حد زیادی با نوشته های شما موافقم ولی چرا قبول نمیكنید كه به نسبت سالهای گذشته سوژه های برنامه ماه عسل افت محسوسی داشته است اون از شب اولی كه با اثبات عشق از راه خودآزاری شروع شد و اون از چند شب قبل كه مشاغل مانكن و پوزر عروس صحبت شد. همه این مشاغل همیشه وجود داشته همه هم میدونند ولی اینكه رسانه ملی یهویی علاقه مند شد به این موضوعات جای بحث داره در حالی كه توی همین رسانه ملی انتقاد میشه از این مشاغل و ... خوبه كه آدم به خودش نهیب بزنه و نعمت های بی شمار خدا رو پیش چشم داشته باشه اما این همه موضوع نیست. شما اشاره ای نكردید كه چرا در سالهای گذشته انقدر انتقادات به برنامه ماه عسل زیاد نبود و چرا امسال انقدر شدت گرفته ؟؟ میدونید چرا ؟؟ چون گرانی بیداد میكنه فساد اقتصادی مسئولین بیداد میكنه چون فاصله طبقاتی زیاد شده خیلی زیاد. حقوق من با نفر بغل دستی 3 میلیون فرق داره چون طرف پارتی داشته. مردم دردهای خودشونو دارن و این دردها كم نمیشه و انتظار دارن تلوزیون كه تماشا میكنن ذره ای درنگ كنن و سرگرم بشن برای همینه كه خندوانه محبوب شده توی این روزها كه مردم رو كمی از حالی كه دارن به حال خوب ببره قصه های ماه عسل قصه 70 درصد مردم این كشوره و برای كسی كه سر تا پا درده از درد صحبت كردن فقط غمگین ترش میكنه. سوژه های ماه عسل امسال خیلی ضعیف بوده و تا حالا بغیر از چند مورد بقیه چنگی به دل نمیزدند و بریم به اون 30 درصد مرفه جامعه كه مطمئنم خودتون هم میدونید از این 30 درصد تنها 2 یا 3 درصدشون تلویزیون دولتی رو نگاه می كنند بقیه ماهواره دارن نگاه میكنند. البته منظور من صرفا در مورد برنامه های ماه رمضان هست و در مورد ماهواره نیست چون درصد نفوذ ماهواره بیش از 80 درصد در جامعه ایرانه. حالا با این تفاسیر به نظر شما انتقادات به برنامه ماه عسل منطقی هست یا خیر ؟؟