روز گذشته هم وزیر بهداشت به همین موضوع اشاره کرد و گفت: بیمهها زیر بار حمایت از برخی بیماریهای مزمن مثل بیماریهای مزمن روانی و برخی سوختگیها نمیروند.
بیماری مزمن، بیماریای است که فرآیند درمان آن بسختی و کندی انجام میشود. در عین حال، بیماری نیز همراه با درد و ناراحتی مداوم است و درمان آن نیز هزینههای زیادی میطلبد.
بسیاری از بیماریها در صورت رسیدگی نشدن و تحت درمان قرار نگرفتن، میتوانند تبدیل به بیماری مزمن شوند، اما معمولا بیماریهای خاص، صعبالعلاج و بسیاری از بیماریهای نادر، پتانسیل بالایی برای مزمن شدن دارند.
در صورتی که حمایتهای بیمهای را از بیماریهای مزمن بردارید، بسیاری از بیماران مزمن به تنهایی قادر به تامین هزینههای سرسامآور درمان نیستند؛ آن هم وقتی قرار باشد فردی تا پایان عمر تحت درمان مداوم قرار بگیرد.
این وضعیت موجب شده که خیلی از این بیماران از ترس هزینههای هنگفت درمان، به طور کلی درمان را رها کنند. به طور مثال، هماکنون بسیاری از بیمارانی که در حادثههای اسیدپاشی آسیب میبینند به دلیل هزینههای طولانی و سرسامآور درمان را نیمهتمام رها میکنند.
آنطور هم که ایسنا به نقل از حسن هاشمی گزارش داده است، این مقام مسئول به مشکلات سایر بیماریهای مزمن هم اشاره کرده و گفته است: بیماران مبتلا به «ای بی» که از بدو تولد بدنشان تاول میزند و اندامهایشان به هم میچسبند و گرفتاریهای زیادی برای خودشان و خانوادههایشان ایجاد میکند، باید از طریق «سمن»ها و انجمنها مشکلاتشان پیگیری شود. آنها باید جلو بیفتند و ما در وزارت بهداشت و خیرین نیز کمکشان کنیم. در مورد سایر بیماران از جمله اوتیسم نیز باید این اتفاق رخ دهد.
از سوی دیگر، ضعف پوششهای بیمهای برای بیماران مزمن، نشان میدهد که بیمهها، کارکرد اجتماعی خود را از دست دادهاند. یعنی در حالی که شهروندان حق بیمه پرداخت میکنند تا خیالشان بابت بیماریهای احتمالی راحت باشد، اما هماکنون نوع پوششهای بیمهای به شیوهای است که بیمهها از این کارکرد اجتماعی خود دور شدهاند و حتی در شرایط ابتلا به بیماریهای ساده هم نمیشود چندان روی بیمهها حساب باز کرد، چه برسد به بیماریهای مزمن.
افزایش تعرفهها حساب شده نبود
با افزایش تعرفههای پزشکی در سال گذشته، قرار شد بیمهها نیز از تعرفههای جدید حمایت کنند تا همه بار درمان به دوش بیماران مزمن نیفتد، اما شهلا میرگلو بیات، عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس در گفتوگو با جامجم تاکید میکند که یکی از عمده مشکلات این است که بیمهها زیر بار تعرفههای جدید درمان بیماریهای مزمن نمیروند و حاضر نیستند که سهم خود را پرداخت کنند.
به گفته این نماینده مجلس، بتازگی برای بیماران مزمن کلیوی هم اینگونه مشکلات بیشتر شده است. مثلا برای بیمارانی که پیوند کلیه انجام دادهاند، داروهای آنها بسیار گران و کمیاب شده است و در این زمینه نیز بیمهها چندان حمایتی از این بیماران مزمن به عمل نمیآورند.
میرگلو بیات تاکید دارد که چون افزایش تعرفهها در سال گذشته حساب شده نبود، این کار باعث شده که بسیاری از بیماران و بخصوص بیماران مزمن مجبور باشند که برای ادامه فرآیند درمان، روی جیب خود حساب باز کنند.
بیشترین افزایش هزینههای درمانی برای بیماران مزمن، به اعتقاد این نماینده مجلس در بخش درمان سرپایی اتفاق افتاده است، جایی که هم هزینه ویزیت و هم هزینههای خدمات پاراکلینیکی بیشتر شده است؛ به گونهای که امسال هزینههای تصویربرداری و آزمایشهای پزشکی، حدود سه برابر شده، اما بیمهها نتوانستهاند به تعهدات خود عمل کنند و بیماران مزمن در این زمینه دست تنها ماندهاند.
این نماینده مجلس خاطرنشان میکند که بسیاری از بیماران و بخصوص بیماران مزمن، بیش از 70 درصد هزینههای خدمات سرپایی را از جیب خود پرداخت میکنند و اوضاع اصلا برای بیماران مزمن مساعد نیست.
مدیریت درستی روی بودجهها اعمال نمیشود
سال گذشته، بودجههای زیادی صرف اجرای طرح تحول سلامت شد تا چالشهای نظام سلامت برطرف شود و حداقل رنج بیماران مزمن کاهش یابد.
اما احمد آریایینژاد، عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس در گفتوگو با جامجم تاکید میکند که مدیریت درستی روی این بودجهها اعمال نشده است، وگرنه باید هم اکنون بیماران مزمن به درمانهای ارزان و باکیفیتتری دسترسی داشتند.
به باور این نماینده مجلس، وزارت بهداشت در سال گذشته، تمرکز اصلیاش را فقط روی مبحث درمان گذاشت، در حالی که اگر بر پیشگیری و نظام ارجاع بیمار تاکید میکرد، هم اکنون هم بار بیماریهای مزمن در جامعه کمتر میشد و هم با صرفهجویی در منابع، هزینههای درمان بیماران مزمن نیز تامین میشد.
آریایینژاد تاکید دارد که هم برای بیماران سوختگی و هم برای بیماران مبتلا به اختلالات روانی، هزینههای درمان بسیار زیاد است و خیلی از خانوادههای این بیماران مزمن نمیتوانند براحتی از پس هزینهها بربیایند.
در گذشته اینطور بود که داروی بیماران مبتلا به اختلالات روانی در خانههای بهداشت و سایر مراکز بهداشتی سهمیهبندی میشد و در اختیار این بیماران قرار میگرفت، اما به گفته آریایینژاد، حالا همین تسهیلات هم حذف شده است و اهم هزینههای درمان به دوش خود این بیماران مزمن افتاده است.
با توجه به شرایط فعلی، به نظر میرسد که تمرکز بیشتر وزارت بهداشت و بیمهها برای رفع مشکلات درمانی بیماران مزمن و در اولویت قرار دادن پیشگیری برای جلوگیری از شیوع بیماریهای مزمن، راهحلهای کارشناسی است که میتواند بار درمانی و بار اجتماعی بیماریهای مزمن را در جامعه کاهش دهد.
کارکرد اجتماعی بیمهها تحلیل رفته است
اگر نیم نگاهی به کارکرد بیمههای تکمیلی بیندازید، یعنی همین بیمههایی که برای پوشش درمانی بیشتر، کلی هزینه صرف آن میکنیم، میبینید که حتی در این بیمهها نیز ارائه خدمات به مشتری، با نقصهای فراوانی روبروست.
ماهیت و فلسفه اصلی بیمه ها، اعم از بیمههای پایه و بیمههای تکمیلی این است که انسان برای مقابله با حوادث احتمالی آینده، خیالش راحت باشد و حداقل دلش به این گرم باشد که در مواقع بحران، نهاد و سازمانی هست که به داد انسان برسد.
دلگرمی، امنیت، آسایش و آرامش روانی، از جمله مهمترین کارکردهای اجتماعی بیمههاست که البته این روزها، ایفای چنین نقشی از سوی بیمهها بسیار کمرنگ شده است.
همانطور که گفتیم، این اتفاق حتی برای بیمههای تکمیلی درمان نیز مصداق دارد، بیمهای که انتظار داریم در برابر پولی که ماهانه پرداخت میکنیم، پاسخگو باشد و در زمان مورد نیاز، به کمک بیماران بیاید.
اینکه هم برای بیمه پایه و هم برای بیمه تکمیلی، حق بیمه پرداخت کنیم و باز هم نگران باشیم که مبادا در روز حادثه، این بیمهها به کارمان نیاید، همین دلچرکین بودن و نگرانی، خودش نشان میدهد که بیمهها نتوانستهاند به کارکردهای اجتماعی خود عمل کنند و در این بین، شاید بیماران مزمن، بیشترین قربانی این ناامنی باشند، زیرا هم درمانشان گرانتر است و هم طولانیتر.
گروه جامعه - امین جلالوند
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد