اعتماد: اسمش را نیار، خودش را چرا
معروف است که ناصرالدین شاه یک شب از اردوی شکار دور افتاد و با کریم یا یکی دیگر از ملازمان طنازش آواره نخجیرگاه شد. شب شد و سرد بود و شاه و ملازمش چیزی در بساط نداشتند. مع الوصف شاه پرسید چیزی نداری بیندازیم روی خودمان؟ طرف گفت: «تصدق سرت بروم، اینجا تنها چیزی که هست یک جل خر است که...» جمله اش تمام نشده، شاه با توپ پر زد توی دهن ملازم بی فکرش که «احمق شاه کجا؟ جل خر کجا؟» جل خر را بعضی نسخ «پالان» ثبت کرده اند که فکر نکنم درست باشد بحث روانداز و سردی شب نخجیرگاه است که با جل مناسبتش بیشتر است تا با پالان.
شب به نیمه رسید و سرما حسابی بیداد کرد و شاه دید این تو بمیری از آن تو بمیری ها نیست. ناچار امر ملوکانه صادر کرد «آن چیزی را که گفتی، اسمش را نیار، اما خودش را بیار، بینداز روی ما...» به سبک امروز بخواهیم قصه را به فرجام برسانیم باید بگوییم ملازم در حالی که جل مورد نظر را روی اعلیحضرت می انداخت به دوربین نگاه کرد و خنده معنی داری کرد و هزار حرف نگفته اش را زد و رفت.
اما این قصه- که هیچ بعید نیست ساخته و پرداخته ذهن ملازمان و نوکران و پیشکاران باشد- اختصاص به یک شب و یک پادشاه و یک جل «اسمش را نبر» ندارد و در همه تاریخ ها و جغرافیاها تکرارشونده است. اتفاقا گاهی هم با اضطرار همراه نیست.
فی المثل هیچ اضطراری نیست که مدیران عالیرتبه، فیس بوک و توییتر داشته باشند و از خودشان جملات حکیمانه صادر کنند و عکس های دلفریب نشر دهند مع ذلک به طرقی که جزییاتش بر بنده روشن نیست «فیلترشکن» می خرند، روی کامپیوترشان نصب می کنند و در محیط هایی می روند که برای بقیه ممنوع و محدود است. فیلترشکن البته همان جل خر نیست اما به همان میزان اسمش را نبریم بهتر است.
اسمش را نبر، اما خودش را بیاور و کار ما را راه بینداز. چه کاری؟ نمی شود و با هیچ منطقی جور درنمی آید که ما شبکه اجتماعی فیس بوک را رسمی و دولتی فیلتر کنیم و به مردم بگوییم چیز خوبی نیست و خیری در آن نیست و بد و غربی و تهاجم فرهنگی است اما نصف بیشتر وزرا و مدیران ارشد- اعم از اصولگرا و اصلاح طلب و اعتدالی- در آن صفحه داشته باشند، استاتوس بگذارند، خردمندانه توییت کنند و بعضی وقت ها حرف های خیلی مهمی بزنند که خبرگزاری ها و تلویزیون ها از روی آن خبر بسازند و منتشر کنند. یعنی واقعا یک خردجمعی در این باره نمی تواند اجماع کند که این یک بام و دو هوا باعث خنده است یا این طرفی، یا آن طرفی قصه را از این حالت پارادوکسیکال درآورند؟
دستور صریح شرع و عقل است که «آنچه برخود می پسندی بر دیگران هم بپسند و آنچه بر خود نمی پسندی بر دیگران هم نپسند». هم در لسان حدیث آمده و هم ادیبان هوشیار ما روی آن تاکید کرده اند که «رطب خورده منع رطب چون کند؟» نمی شود همه تان فیس بوک و توییتر و غیره ذلک داشته باشید اما دسترسی اش را برای مردم محدود و ممنوع کنید. این کار نه با عقل جور درمی آید، نه با شرع.
سیاست روز : دولت سلطان محمود غزنوی
معاون اول رئیسجمهور:در دولت قبل درآمدهای ارزی کشور تمام شد و علاوه بر آن بدهی نیز به جا ماند.باید ببینیم انسان چه هنری میتواند داشته باشد که هم بتواند منابع ارزی را مصرف کند و هم بدهی بالا بیاورد؟
منظور ایشان از دولت قبل کدام یک از دولتهای زیر بوده است؟
الف) دولت مادها
ب) دولت شاه عباس
ج) دولت سلطان محمود غزنوی
د) دولت عشق آمد و من دولت پاینده شدم
نماینده تهران: خبر منتشر شده در رسانهها مبنی بر تجاوز ۶ معتاد به مواد افیونی و شیشه به دختری ۱۱ساله مورد تائید هیچ نهاد مرتبطی نیست.
به نظر شما کدام یک از اخبار زیر صحیح است؟
الف) دختر یازده ساله به شیشه خانه شش مرد معتاد سنگ زد و فرار کرد که البته این خبر مورد تایید هیچ نهاد مرتبطی نیست.
ب) دختر یازده ساله بعد از مصرف مواد افیونی به شش مرد معتاد تجاوز کرد که البته این خبر مورد تایید هیچ نهاد مرتبطی نیست.
ج) دختر یازده ساله اصولا وجود خارجی نداشت و رسانههای معاند و برانداز نشستند و برای خودشان قصه بافتند البته این خبر مورد تایید هیچ نهاد مرتبطی نیست.
د) همه چی آرومه و ما چقدر خوشحالیم و هرکس بخواهد تشویش اذهان عمومی کند چنان میزنیم توی دهنش که دندانهایش بریزد. البته این خبر مورد تایید تمام نهاد مرتبط هست.
عضو ستاد احیای دریاچه ارومیه:هوای آغشته به نمک بر اثر خشکی این دریاچه موجب افزایش فشار خون ساکنان اطراف دریاچه میشود.
به نظر شما "نمک" کدام یک از گزینههای زیر از هوای آغشته به نمک اطراف دریاچه ارومیه، "شور"تر است؟
الف) اظهارات همین عضو ستاد احیای دریاچه ارومیه
ب) سخنان برادر علی کفاشیان
ج) نقی معمولی
د) ستون طنز ننجون
شرق : نگویید مدرسه کپری بگویید عمقزی
معاون عمرانی وزیر آموزشوپرورش و رئیس سازمان نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس کشور به خبرگزاری فارس گفت: «بههیچعنوان مدرسه کپری در کشور نداریم». وی سپس گفت: «آنهایی که اعلام میشود، کلاس درس کپری است». به این فن پاسخ در خیلی قدیم میگفتند سفسطه، قدیم میگفتند پیچاندن، دانشمندان میگویند پیوند کوالانسی، ما که میگوییم شما اسمش را بگذار عمقزی فرقی نمیکند. مثل این میماند که دکتر به بیمار بگوید شما بههیچعنوان سرطان روده نداری.
آن چیزی که اعلام میشود سرطان خون است. یا بگویند ما بههیچعنوان زیر خط فقر مطلق نداریم. آنهایی که اعلام میشود زیر خط مطلق فقر است. یا شوهر به همسر بگوید من بههیچعنوان به تو خیانت نکردم و آنهایی که در فیسبوک اعلام میشود در حد تیک است. معاون عمرانی وزیر آموزشوپرورش و رئیس سازمان نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس کشور در ادامه گفت: «وجود کلاسهای کپری در کشور زاییده مشکلات اجتماعی، قومی، قبیلهای و خشکسالی است».اینطور که مشخص است، کلاس کپری هم زاییده ما مردم است. تا اینجا ما فکر میکردیم گاومان فقط دوقلو میزاید. امروز مشخص شد که خودمان هم کپرزاییم و دولت و مسئولان نقشی ندارند و نهایتا بهعنوان قابله در مراسم شرکت میکنند.
معاون گفت: «تصاویری داریم که بیشتر از ١٠ کلاس پیشساخته خالی داریم و جمعیت از آنجا کوچ کرده است».جمعیت اعلام کردند یعنی خوشی زد زیر دلمان کوچ کردیم؟ یا فقط یک کانکس گذاشته بودید بهعنوان مدرسه و میگفتید کپر زاییده خودتان است و باید خودتان بزرگش کنید؟ معاون عمرانی وزیر آموزشوپرورش و رئیس سازمان نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس کشور گفت: «در استان سیستانوبلوچستان تصاویری از کلاسهایی داریم که از اموال بیتالمال ساخته شده است و اکنون به علت کوچ جمعیت خالی مانده است».بله، واقعا مسئله اینجاست که وقتی بیتالمال را میشود تبدیل به تسهیلات کرد و چند نفر دانهدرشت شوند و بعد از هشتسال تازه پروندهشان رو بشود، اصلا چه کاری است که با بیتالمال چهارتا دانه کانکس خرید گذاشت وسط بیابان بعد هم منتش را گذاشت سر مردم؟ چهارتا کانکس بوده دیگه. آن تریلیهای پول که از کشور خارج شد و برنگشت اوکی بود و بیتالمال حرام نشد؟
کیهان: اعتماد
گفت: چه خبر؟!
گفتم: وزیرخارجه آمریکا گفته است باید اطمینان پیدا کنیم که ایران به دنبال تولید سلاح هستهای نیست.
گفت: یعنی بعد از 12 سال بازرسیهای گسترده و فراتر از پروتکل و نصب دوربین در مراکز هستهای کشورمان و... هنوز هم اطمینان پیدا نکردهاند؟!
گفتم: مشکل آنها برنامه هستهای ایران نیست، آنها از اقتدار ایران و گسترش انقلاب اسلامی وحشت دارند.
گفت: خبرگزاری آسوشیتدپرس از قول یک مفسر آمریکایی نوشته است؛ چطور انتظار داریم با وجود دشمنیها و اقداماتی که علیه ایران کردهایم، ایرانیها به ما اعتماد کنند ولی ما بعد از آنهمه بازرسی به ایران اعتماد نکنیم.
گفتم: چه عرض کنم؟! ماجرای این اعتماد کردنها شبیه ماجرای بانکها شده... که مردم به بانک اعتماد میکنند و پولهایشان را نزد آنها امانت میگذارند، اما بانکها حتی خودکار روی پیشخوان را هم با زنجیر میبندند که مبادا...!
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد