دولتها هیچگاه به دنبال قطع وابستگی و اتکا به اقتصاد تکمحصولی نبودند. پس از وقوع انقلاب که به لحاظ ایدئولوژیک دشمنیهای علیه ایران شدت گرفت، هرگاه دشمن خواست لطمه جدی به نظام سیاسی ایران وارد کند بهسراغ تکمحصول اقتصاد ایران یعنی نفت رفت.
تحریم نفت ایران در دوران جنگ منجربه این شد که نفت روی دریا و بشکهای یک دلار به فروش برسد.
پس از پایان جنگ و با وجود روی کار آمدن سه رئیسجمهور مختلف به نحلهها و سلیقههای متفاوت، اما هیچگاه اقتصاد ایران ترک عادت نکرد بلکه وابستهتر از گذشته، به پول نفت معتاد شد.
این اعتیاد سبب شد در روزگار میزان فروش و قیمت بالای نفت، حال اقتصادمان خوب باشد و به محض فشار دشمن و کاهش فروش نفت، حال اقتصاد وخیم شود.
در حقیقت اقتصاد ایران به علت تکمحصولی بودن، تاب آوری کمی در برابر مشکلات اقتصادی دارد.
مطرح شدن الگوی اقتصاد مقاومتی نیز دقیقا ناظر بر تابآوری اقتصاد ایران است. الگوی اقتصاد مقاومتی با تکیه بر ظرفیتهای داخلی و با نگاه به فرامرزها برای صادرات کالا تلاش میکند وابستگی دولت به نفت و شکنندگی آن را بر طرف کند.
توجه به ظرفیتهای داخلی در برخی دیگر از الگوهای اقتصادی نیزدیده شده است؛ مثلا در اقتصادهای سوسیالیستی، درونزایی و درون نگری اصول اصلیاش را شکل میدهد.
در اقتصادهای لیبرالی نیز برونزایی و بروننگری وجه غالب را تشکیل میدهند حتی در اقتصادهای موفق آمریکای لاتین در دهه 50 و 60، بحث درونزایی و دروننگری مولفههای اصلی اقتصاد توسعه بوده است. اما در این میان نوآوری الگوی اقتصاد مقاومتی توجه به ظرفیت درون و نگرش به بازارهای بیرون است.
در حقیقت شاه بیت الگوی اقتصاد مقاومتی، خرید کالای داخلی و کاهش واردات است. سال گذشته و در حالی که به علت شرایط تحریمی مبادله ارزی براحتی صورت نمیپذیرفت، بیش از 70 میلیارد دلار واردات کالا و خدمات به وقوع پیوسته است.
جالب آن که این میزان واردات، غالبا کالای مصرفی و لوکس بوده است و خبری از واردات فناوری و خط تولید و... نیست. در صورتی که فقط 20 درصد این میزان از واردات کاسته شود، بیش از 42 هزار میلیارد تومان، نقدینگی کشور به جیب تولیدکننده خواهد رفت. رقمی برابر با یک سال یارانه 76 میلیون نفر.
از سوی دیگر تولیدات کشور باید به سمت بهرهوری بالاتر حرکت کند. یعنی اگر تولید یک محصول در نهایت 50 تا 60 درصد ارزش افزوده ایجاد کند، میتوان با تغییر روند، این میزان را تا 3000 درصد افزایش داد.
امروزه محصولات و خدمات دانشبنیان در تمام دنیا، با ارزش افزوده حد اقل 3000 درصدی تولید میشود. یک مثال حداقلی در این بحث، گوشیهای تلفن همراه است که با مواد اولیهای حدود 20 دلار بیش از 300 دلار در دنیا به فروش میرسد.
ژاپن به عنوان پیشقراول اقتصاد دانش توانسته است با تولید فناوری به یک اقتصاد قدرتمند و بیبدیل در دنیا بدل شود.
ظرفیتهای انسانی ایران یعنی بیش از 10 میلیون جوان تحصیلکرده و دارای اندیشه پویا و خلاقیت، بزرگترین برگ برنده اقتصاد ایران برای حرکت به سمت اقتصاد دانش بنیان است.
نکته مهمتر این که اقتصاد ناشی از تولیدات دانشبنیان قابل تحریم نیست و این گونه تولیدات بسرعت بازارهای گستردهای در دنیا برای خود ایجاد خواهد کرد لذا هدایت اقتصاد ایران به سمت اقتصاد دانش نیز میتواند ارزش افزوده اقتصاد ایران را دهها برابر افزایش دهد. این لب کلام اقتصاد مقاومتی است؛ اقتصادی که تکمحصولی نیست.
سید محمد سادات اخوی - کارشناس اقتصادی
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد