چندی پیش کارآگاهان جنایی استان لرستان در تماس تلفنی از سوی یکی از بیمارستانها در جریان مرگ مشکوک پسر جوانی قرار گرفتند. بهدنبال این تماس اکیپی از کارآگاهان جنایی استان لرستان وارد عمل شده و راهی بیمارستان مورد نظر شدند. با حضور در بیمارستان با جسد پسر جوانی مواجه شدند که لحظاتی قبل وبهرغم تلاش کادر درمانی جان خود را از دست داده بود. در تن پیمایی متخصصان پزشکی تیم بررسی صحنه جرم علت اولیه مرگ اصابت جسمی نوک تیز مانند چاقو به قفسه سینه و بازوی قربانی اعلام شد.
سرنخهایی برای جنایت
جنازه پسر جوان با دستور بازپرس جنایی به پزشکی قانونی منتقل و تحقیقات از کادر درمان آغاز شد. در تحقیقات یکی از پرسنل کادر درمان اطلاعاتی را در اختیار کارآگاهان قرار داد: «زمانی که مقتول را به بیمارستان انتقال دادند هنوز زنده بود. خون زیادی از او رفته بود و به سختی میتوانست نفس بکشد. لحظاتی قبل از مرگ درحالی که به سختی میتوانست صحبت کند گفت درگیری روبهروی دانشگاه بوده است. او میخواست اسمی را بگوید اما فرصت نکرد.» در بازرسی بدنی از مقتول هویت او بهدست آمد؛ قربانی پسر 22 سالهای به نام پژمان بود.
هویت عامل جنایت
بررسیها نشان میداد که قربانی این پرونده توسط سرنشینان خودروی 405 به بیمارستان انتقال داده شده و سرنشینان خودرو که پسران جوانی بودند به طرز مرموزی از بیمارستان متواری شدهاند. با آنکه هیچ ردی از متهمان در دست نبود، کارآگاهان جنایی در تحقیقات میدانی از شاهدان ماجرا موفق شدند شماره پلاک خودروی 405 را بهدست آورند و به این ترتیب هویت متهم این پرونده به نام امین بهدست آمد.
در بررسیها مشخص شد که امین در کار خرید و فروش مواد مخدر است. با بهدست آمدن هویت متهم بررسیها برای دستگیری تنها مظنون پرونده ادامه داشت تا اینکه مخفیگاه پسر جوان شناسایی و در عملیاتی ویژه امین دستگیر شد.
کارآگاهان جنایی در بازرسی از خودروی متهم، موفق شدند چاقوی آغشته به خونی را کشف کنند. چاقو به آزمایشگاه جنایی ارسال شد و آزمایشات نشان میداد که خون موجود روی چاقوی کشف شده متعلق به قربانی پرونده است. ازسوی دیگر در مواجهه شاهدانی که در بیمارستان حضور داشتند با امین؛ آنها اظهار کردند که پسر جوان یکی از سرنشینان خودروی پژو 405 بوده است.
امین که در مراحل اولیه تحقیقات منکر جنایت بود، زمانی که برای تحقیقات در مقابل افسر پرونده و با مدارک بهدست آمده پلیسی در مراحل تحقیقات مواجه شد به ناچار لب به اعتراف گشود و از انگیزه خود درخصوص قتل پژمان پرده برداشت.
او به پلیس گفت: «مدتی بود که با پژمان اختلاف داشتم و هر دفعه که همدیگر را میدیدیم باهم کلکل میکردیم. تا اینکه روز حادثه پژمان سراغم آمد و باهم به قهوهخانه رفتیم. بعد از کشیدن قلیان از قهوهخانه بیرون آمدیم. او سر صحبت را باز کرد و به من گفت چرا برای دوست پنهانیاش مزاحمت ایجاد میکنم. من هم به او گفتم تعصبت الکی است و اگر نامزد یا همسرت بود حرفت را قبول داشتم اما سهیلا تنها دوستت است و دلیلی ندارد خودت را ناراحت کنی.»
پسر جوان ادامه داد: «پژمان دست بردار نبود، او مدام به من گیر داد و باهم درگیر شدیم. نمیدانم چه شد که دست به جیب شدم و با چاقویی که همراه داشتم به پژمان چند ضربه زدم. به خودم که آمدم متوجه کاری که انجام داده بودم شدم. به کمک دوستانم او را سوار ماشین کرده و به بیمارستان انتقال دادیم. قصد من کشتن نبود به همین دلیل هم بعد از درگیری او را به بیمارستان بردیم. اما متاسفانه او جانش را از دست داد. با این کار زندگی خودم و پژمان را نابود کردم، آن هم به خاطر موضوعی که واقعا مهم نبود.»
در تحقیقات مشخص شد که محل درگیری مقابل دانشگاه بوده و قربانی پرونده زمان مرگ با اعلام این مطلب قصد داشته سرنخهایی در اختیار کارآگاهان قرار دهد. متهم جوان پس از اعتراف به قتل با قرار بازداشت موقت روانه زندان شد.
هلیا نصرتی / تپش (ضمیمه چهارشنبه روزنامه جام جم)
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد