شنبه 17 مرداد روز خبرنگار است. روزی که به مناسبت گرامیداشت شهادت مظلومانه محمود صارمی در مزار شریف به دست طالبان، نامگذاری شد.
خبرنگاری را بسیاری یک شغل می دانند که برای کسب درآمد جهت گذران زندگی و هزینه های خانوادههاست اما به زعم من این تصور ابتدایی از این حرفه است.
خبرنگاری نه یک شغل بلکه هنر است. فارغ از اینکه یک خبرنگار ماهیانه از این شغل به چه میزان کسب درآمد می کند باید بگویم مؤلفه هایی که برای یک شغل در نظر گرفته می شود برای حرفه خبرنگاری صدق نمی کند.
زمانی که فردی احساس کند یک شغل کفاف زندگی روزمره اش را نمی دهد آن را رها می کند. زمانی که مشخص بشود که مشّقات یک حرفه از مزایای آن بیشتر است فرد آن را رها می کند و زمانی که احساس شود به واسطه داشتن شغلی فرد یا افراد مشغول در آن باید شبانهروز در خدمت نهاد یا سازمان خود باشند بطور قطع آنها به تدریج فرسوده شده و از آن کناره گیری می کنند . بالاخره اینکه اگر کسی متوجه شود شغلی که او دارد ممکن است جانش را به خطر بیندازد بدون شک از آن گریزان خواهد شد اما در هنر خبرنویسی و خبرنگاری چنین نگاهی حس نمی شود یکی از نمونه های بارز آن شهادت صارمی مظلوم، به دست تروریستهای طالبان بود.
امروزه خبرنگاران از درآمد کافی برای تامین زندگی برخوردار نیستند، بسیاری از آنها فاقد بیمه هستند بسیاری بصورت شبانهروزی سرگرم اطلاع رسانی هستند که بالطبع این مسئله بر زندگی روزمره و عادی آنها در کنار خانواده تاثیر می گذارد تعداد معدودی از خبرنگاران از مسکن شخصی برخورار هستند با این وجود آنها با عشق و علاقه به کار خود در امر خطیر اطلاع رسانی ادامه می دهند. این موارد نشان می دهد که خبرنگاری با مولفه هایی که برای یک شغل بر شمرده می شود تطابق ندارد.
بدون شک با اوصافی که گفته شده خبرنگاری هنری آمیخته با عشق است. همچنین هنر از آن جهت برای خبرنگاری برازنده است که تابع آموخته های آکادمیک صرف نیست. یعنی اینطور نیست که کسی که در دانشکده ارتباطات و روزنامهنگاری درس خوانده الزاما خبرنگار موفقی است بلکه علاوه بر شمی که دارندگان این شغل باید از آن برخوردار باشند از ظرافتهایی نیز باید بهرهمند باشند تا بتوانند به نحو احسن از عهده آن بر آینده که این ظرافتها نهفته در یک هنر است.
امروزه در جامعه ما، بسیاری از روزنامهنگاران و خبرنگاران موفق از میان کسانی هستند که دوره های درسی خبرنگاری را نگذراندهاند بلکه به واسطه علاقه ای که آنها به این هنر داشتند به سوی آن جذب شده اند و به همین دلیل یعنی اختیاری بودن انتخاب این شغل، آنها را در مرتبه های بالاتر در این هنر قرار داده است. این افراد با ورود به این حوزه و آموزش برخی از فنون و مقدمات و پایه های آن، جسارتهایی را کسب می کنند که بیشتر در حوزه هنر قابل تفسیر است تا در حوزه فرهنگی.
موارد فوق برای معرفی خبرنگاری بعنوان یک هنر، زمانی پیچیده تر می شود که بدانیم در کشور ما یک خبرنگار علاوه بر رسالت اطلاع رسانی، وظیفه خطیر دیگری نیز بر عهده دارد و آن اینکه گزک دست بدخواهان منافع ملی ندهد و به خوبی از دست آوردهای نسل های گذشته مراقبت کند.
حسین امیری
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
مطلب بسیار خوبی است اما كو گوش شنوا......
البته مقصر خود ما خبرنگاران هستیم كه این اجازه را میدهیم
علتش اینكه تعداد زیادی خانم وجوانان كم یا بدون تجربه ودنبال شهرت میباشد
انها اجازه دادن به بعضی از مدیران روزنامه های تازه تاسیس بویژه اقتصادی
از انها سو استفاده كنند آن هم چند منظوره
این امر باعث خراب شدن اسم خبرنگار و بی اهمیت جلو دادن این حرفه پر خطر.
در اروپا استاندار سنوات خدمت خبرنگار 15 سال است اما در ایران تا زمانیكه بتوانند ازش كار بكشند. خبرنگاران چندین روزنامه دارای شكایات زیادی از مدیران كه انباشته شده در وزارت كار و كسی توجه نمیكند
نبود اتحادیه صنفی مزید بر علت است
یكی چب است دنبال كار مدیران و دومی راست است دنبال بالا رفتن مدیران به سمت سمتهای بالاتر
هیچكدام از دو انجمن دنبال كار خبرنگاران به صورت حرف ای نیستند هركجام به نوعی به جامعه خبرنگاری ظلم میكنند
حال شما این رشته را حرفه یا هنر یاعشق بنامید چه فرقی میكند كسی توجه نمیكند
بویژه خیلی ها خبرنگار را مزاحم باج خواه نادان مینامند تازه خیلی اگر احترام بگذارند میگویند شغلی پیدا نكرده خبرنگار شده
شما توجه كنید در یك كنفرانس خبری یك سوال چند بار تكرار میشود این نشانه غیر حرفه ای بودن آنها است كه بقیه را ......
ببخشید اطاله كلام شد
اما این گوشه كوچك از تجربه بیش از 32 سال خبرنگاری
ع ج ع