در حوزه شهرسازی چه مشکلاتی در کشور ما وجود دارد که حتی بارندگی مختصر و جزئی به آبگرفتگی معابر منجر میشود؟
به طور کلی، رویکردهای ما در حوزه شهرسازی باید اصلاح شود. در دنیا نیز اشتباهاتی مشابه آنچه ما در حوزه شهرسازی مرتکب شدهایم، وجود داشته است. پیش از دهه 1980 دیدگاه ما این بود که باید سیلاب را کنترل کنیم و مساله این بود که باید با سیلاب بهعنوان یک رویداد مضر مقابله کرد. بعدها به این نتیجه رسیدند که کنترل سیلاب با پیامدهایی همراه است و اساسا نمیتوان با پدیدههای طبیعی مقابله کرد و طبیعت را تحت کنترل قرار داد. به عبارت دیگر، بهتر است طبیعت را مدیریت کرد. بر این اساس دهه 1990، دهه مدیریت سیلاب نامگذاری شد. در همان دهه، استفاده از روشهای غیرسازهای مدیریتی در زمینه سیلاب مطرح شد.
اوایل قرن بیست و یکم، دیدگاه مدیریت سیلاب به همزیستی تطبیقی با سیلاب تغییر یافت. این نگرش در حوزههای دیگر مانند خشکسالی نیز مطرح است. در حقیقت باید سیلاب را به عنوان یک واقعیت بپذیریم و در ارتباط با مسائل طبیعی، رویکردی مشابه آنچه پیشینیان عمل میکردند، داشته باشیم. پیشینیان ما هیچ گاه در تلاش نبودهاند به حیطه طبیعت وارد شوند. ما باید نگاهمان را از رویکرد کنترلی به همزیستی تغییر دهیم. در شهرها مشکلات دیگری هم در این زمینه وجود دارد.
در گذشته همه زمینهای کشاورزی نفوذپذیر بودند و در نهایت روانآبهای سطحی 10 تا 20 درصد بارشها را تشکیل میداد. اکنون سطوح نفوذپذیر در سطح شهرها به 70 تا 100 درصد در بعضی مناطق، افزایش یافته است. بعضی مناطق شهر تهران صددرصد نفوذناپذیر است. حجم روانآبها در سطح شهرها با افزایش چشمگیری مواجه است و ما با دستکاری سیلاب را به شکل مصنوعی ایجاد کردهایم. از سوی دیگر تغییرات اقلیمی با پیامدهای مختلفی در دنیا همراه بوده است. در بعضی مناطق میزان بارشها افزایش یافته است و در بعضی مناطق دیگر با کاهش بارش مواجه بودهایم. تغییرات دمایی و وقوع توفانهای ناگهانی از دیگر پیامدهای تغییرات اقلیمی است. آنچه دانشمندان درباره آن به توافق رسیدهاند، این است که در اثر تغییرات اقلیمی شرایط حاد بیشتر میشود. به عبارت دیگر بارشهایی با شدت بالاتر و خشکسالیهایی با دوره طولانیتر خواهیم داشت. اکنون در شرایطی هستیم که بارشها از شدت بیشتری برخوردار است و این در حالی است که سطوح نفوذناپذیر در برابر بارشها کاهش یافته است. بنابراین باید مدیریت سیلاب با جدیت بیشتری مورد توجه قرار گیرد.
در چنین شرایطی که نفوذپذیری سطحی در شهرها کاهش یافته، چرا آبخیزداری به عنوان یکی از روشهای مناسب برای مدیریت سیلاب جدی گرفته نمیشود؟
آبخیزداری بیشتر در حوزههای برونشهری مطرح است. ما از یک سو با سیلابی مواجه هستیم که از بیرون شهرها وارد میشود و از سوی دیگر، با سیلابی که داخل شهرها تولید میشود. براساس آنچه پیش از آن اشاره شد، در داخل شهرها روانآبهای سطحی افزایش یافته است و آنچه در شهرها موجب نگرانی میشود سیلابهای داخلی است.
آیا میتوان با بهرهگیری از آبخیزداری در خارج شهرها خسارات ناشی از وقوع سیلاب را در شهرها کاهش داد؟
این روش میتواند در مدیریت سیلاب اثرگذار باشد. با بهرهگیری از فنون آبخیزداری میتوان دِبی آب را در ورودی شهرها کاهش داد، اما آنچه این روزها در شهرها دردسرساز شده، بمراتب جدیتر است و بیشتر به مسائل درون شهری مربوط میشود.
دکتر عرب : وقتی به حریم رودخانه تجاوز میشود، حتی با وقوع سیلابهایی که در مقایسه با سالهای گذشته شدت کمتری دارد، به طور طبیعی خسارتها افزایش |
در محدوده خارج از شهرها نیز باید در حوزه آبخیزداری به موضوعی با عنوان زمان تمرکز توجه داشته باشیم. آبخیزداری باید براساس مطالعات انجام شود. گاهی خیز سیلابها را به تاخیر میاندازیم، اما این تاخیر زمانی موجب همزمانی وقوع سیلابهای ایجاد شده در داخل شهرها میشود و در عمل شدت سیلاب بیشتر میشود. البته این موضوع همیشگی نیست و فقط گاهی اتفاق میافتد. منظور این است که اگر آبخیزداری به شیوهای صحیح انجام نشود، ممکن است مشکلاتی به همراه داشته باشد که خسارتها را افزایش دهد.
برای ساماندهی رودخانههایی که در محیطهای شهری وجود دارد، چه تدابیری اندیشیده شده است؟
یکی از مسائلی که در این زمینه مطرح میشود، مخاطرات و موضوع دیگر آسیبپذیری است. در گذشته تمرکز جمعیت در ارتفاعات بوده و در حاشیه رودخانهها جمعیتی ساکن نبوده است، اما اکنون به دلیل تجاوز به حریم رودخانهها حتی وقوع سیلابهای معمولی نیز ممکن است با پیامدهای بیشتری همراه باشد. اگرچه در سالهای اخیر به دلایل مختلف از جمله تغییرات اقلیمی و تغییر نگرشها در حوزه شهرسازی، دِبی سیلابها افزایش یافته، اما وقتی به حریم رودخانه تجاوز میشود، حتی با وقوع سیلابهایی که در مقایسه با سالهای گذشته شدت کمتری دارد، به طور طبیعی خسارتها افزایش پیدا میکند. بنابراین از یک سو موضوع ساماندهی فیزیکی مطرح میشود. روشها و راهکارهایی که در این زمینه مطرح است، چندان قابل قبول نیست.
از سوی دیگر، موضوع مدیریت ریسک مطرح است. ما باید حریم رودخانهها را آزاد کنیم؛ مسالهای که در شهر تهران وجود دارد، این است که در کنار رودخانه با استفاده از سازههایی، سطح رودخانه را کوچک و در کنار آن پارک احداث میکنند. مشکلی که ایجاد میشود، این است که رودخانه با این تغییرات خود را تطبیق نمیدهد و ممکن است در سالهای بعد موجب تخریب سازهها شود.
از طرف دیگر سرعت سیلاب افزایش پیدا میکند و در نتیجه میزان خسارتهایی که به پایه پلهای پایین دست وارد میکند، بیشتر میشود. از طرفی کاهش عرض رودخانه موجب کاهش نفوذپذیری آب میشود. وقتی به حریم طبیعت تجاوز میکنیم، باید این نکته را در نظر داشته باشیم که در نهایت، طبیعت حق خودش را پس میگیرد. مطلوب توسعه پایدار این است که به هیچ روشی به محیط زیست تجاوز نشود. محل تجمع مردم نباید در حریم رودخانهها باشد، چراکه در مواقع اضطراری لازم است جمعیت بسرعت تخلیه شود. حال اگر بنا به مصالحی چنین کاری انجام میشود، این پارکها باید به سامانههای هشدار سیل مجهز باشند.
به نظر شما شهرسازی تا چه اندازه باید تابع اصول علمی باشد؟
اساسا شهرسازی به روش علمی انجام میشود، اما باید متناسب با توسعه پایدار و حریم رودخانه رعایت شود. سعی کنیم طبیعت را به همان شکل حفظ کنیم. در نگاه جدید، روش علمی برای شهرسازی باید با رعایت اصل توسعه پایدار باشد. در این زمینه دو دیدگاه مطرح است؛ در گذشته به منظور مدیریت شهری از مصالح سخت مانند بتون، آهن و پلاستیک برای سطوح نفوذپذیر شهر استفاده میکردیم، اما براساس دیدگاه جدید گفته میشود خاک و گیاه از اصول زیربنایی است. امروزه حتی آسفالتها از نوع نفوذپذیر است یعنی باید از تبدیل آبهای سطحی به روانآب جلوگیری کرد. نگاهی که اکنون در مدیریت شهری تهران و در طرح جامع شهر وجود دارد، این است که آب را در مبدا کنترل و به داخل زمین هدایت کنیم تا به عنوان بخشی از آبخوانهای شهری مورد استفاده قرار گیرد.
در نگاه جدید نباید آب را به عنوان یک ماده مضر دفع کرد. در نگاه قدیم رویکرد ما این بود که برای جمعآوری آب و تصفیه فاضلاب باید تاسیسات بزرگ و متمرکز احداث شود، اما در نگاه جدید به دنبال تاسیسات کوچک و غیرمتمرکز هستیم. دیدگاه جدید در حوزه شهرسازی از نظر توسعه پایدار، جمعآوری آبهای شهری و مدیریت سیلاب بهتر است و موجب کاهش مخاطرات ناشی از وقوع سیلاب میشود. در این زمینه باید مسائل اجتماعی را نیز مدنظر قرار داد. باید همه دستگاهها از شهرداری و هواشناسی تا وزارت نیرو و شرکتهای آب منطقهای و حتی وزارت جهاد کشاورزی به عنوان نهاد متولی آبخیزداری در کشور و استانداری و فرمانداری همکاری داشته باشند. پیش از این تصور میشد این همکاری در اطلاعرسانی خلاصه میشود، اما اکنون این رویکرد مطرح است که سازمانها باید همکاری داشته باشند. با تغییر نگاهها باید به سمت مدیریت یکپارچه سیلاب، مدیریت کل چرخه آب و برنامهریزی جامع برای کاربری اراضی حرکت کنیم.
با توجه به شرایط کنونی شهر تهران میتوانیم بگوییم ممکن است اتفاقی مشابه آنچه سال 66 در شمال تهران پیش آمد را بار دیگر تجربه کنیم؟
در شهر تهران طی50 سال اخیر خسارت سیل در مقایسه با زلزله بیشتر بوده است. بنابراین از بعد تکرارپذیری سیلاب با مشکل مواجه هستیم. آبگرفتگی خسارت جانی ندارد، اما برای ساکنان شهرها محدودیت ایجاد میکند. در زمینه سیلاب با خسارتهای جانی هم ممکن است مواجه باشیم. وقوع سیلابهای رودخانهای با خسارتهای جانی همراه است.
اکنون تمرکز جمعیت و اقتصاد افزایش یافته و حتی سیلابهایی با شدت قبل با خسارتهای بالاتری همراه است. به عبارتی سرعت توسعه زیرساختها باید از نظر جمعیتی و اقتصادی همگام باشد. علاوهبر این در زمان بحران امدادرسانی مهم است و سازمانها باید هماهنگ باشند. سیل اخیر هم نشان داد این هماهنگی وجود ندارد.
فرانک فراهانی جم
دانش
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد