داستانکهایش روایتگر زندگی همسایهها و آشناها و گاهی اوضاع و احوال خودمان باشد و در مجموع بذر امید و توکل در دلمان بنشاند. با این همه اوضاع و احوال سینمای اجتماعی ما روبهراه نیست.
گاهی لودگی و هتاکی بیش از حد و مواقعی سیاهی و تباهی و جلوهگری بیش از حد تماشاگر این آثار را میراند...
فرزند رسول ملاقلیپور، کارگردان فقید فیلم «میم مثل مادر» در اولین اثر سینمایی خود سراغ ژانر اجتماعی رفته است. علی ملاقلی پور پیش از این نیز در سینما حضور داشت و در کنار پدرش مرحوم رسول ملاقلیپور به دستیاری میپرداخت.
پس از آن او در کنار همنسلانش مانند هومن سیدی و بهرام توکلی قرار گرفت و در فیلمهای آنها دستیار اول بود.
چنانچه در اولین فیلم ملاقلیپور نیز بهرام توکلی در نقش مشاور کارگردان ظاهر شده است. «قندون جهیزیه» در سی و سومین جشنواره فیلم فجر در بخش بینالملل حضور داشت و سیمرغ بلورین بهترین استعداد جوان را از آن خود کرد.
قندون جهیزیه اما داستان زندگی پرتلاطم زوجی جوان به نام عطا و معصومه را بیان میکند. موعد اجاره آنها پایان یافته و به نظر میرسد مالک نیز سر سازش ندارد و یکباره اجارهبها را سه برابر کرده است.
با این همه عطا، مرد بنگاهدار را مجاب میکند که میخواهد با شرایط تازه کنار بیاید. چرا که او به هیچ وجه قصد ترک خانه و مجتمع مسکونی را ندارد...
اجارهنشینهای داریوش مهرجویی، حرف دل تمام مستاجرها بود و برای همین به یک طرزفکر اجتماعی تبدیل شد. تمام شخصیتهای فیلم اجارهنشینها معادل اجتماعی داشتند و تماشاگران خود را به جای آنها گذاشتند و نتیجه آن ماندگاری این فیلم بود.
قندون جهیزیه در اصلیترین انگاره داستانش قضیه مسکن و این معضل و سپس برخی مصائب رسانهای و سینمایی را هدف قرار داده که بعید به نظر میرسد به نیت خود رسیده باشد.
رابطه مالک و مستاجر در قندون جهیزیه البته مابهازای اجتماعی پیدا میکند و این مهم امتیاز فیلم است.
رگههای طنز معقول اجتماعی و فردی نیز پیشبرنده فیلم است اما در مجموع، قندون جهیزیه ادعاهای زیادی در حرفهای سازندهاش داشت که عمدتا نشات گرفته از حضور نیافتن این فیلم در بخش اصلی جشنواره فیلم سال گذشته بود.
قندون جهیزیه فیلمنامه تله تئاتری دارد و تا حدی شلوغ هم هست. به همین دلیل هم رابطه نقشهای مکمل در فیلم بشدت پراکنده، غیرقابل فهم و بیمورد از کار درآمده است.
در واقع تماشاگر انتظار دارد که این همه کاراکتر به هم وصل شوند و از برخوردها نتیجهای حاصل شود که پیشبرنده داستان اصلی باشد.
در این میان حتی کاراکتر مالک نیز فدای غافلگیری سکانس پایانی شده است. این کاستیهای فیلمنامه ملاقلیپور باعث شده داستان در موارد متعدد رها شود.
بازیها در قندون جهیزیه عادی و البته گاهی صمیمی است. نگار جواهریان متوسط و صابر ابر مانند فیلمهای اخیرش بد ظاهر شده است.
این دو در نقش عطا و معصومه به در و دیوار میزنند تا زندگی را جلو ببرند و در این میان بهنظر میرسد زن ماجرا فهمیدهتر است و راهکارهایش موجهتر. داستان فیلمبرداری در منزل آنها نیز بامزه اما ناقص از کار درآمده است.
لوکیشن فیلم قندون جهیزیه شلوغ اما جالب توجه است. اما همین امتیاز برخی مواقع باعث شده باز مقوله تلهفیلمی این اثر به چشم بیاید.پیش از این نیز تماشاگر، فیلمهایی شلوغ مستقر در یک مجتمع مسکونی را دیده بود.
سریالهای تلویزیونی و فیلمهای سینمایی زیادی با این نوع لوکیشن ساخته شدهاند که عمدتا با کمدی کلامی و لفظی داستانشان را پیش میبردند. قندون جهیزیه فیلمی در همین سطح است و در مجموع اثری سهل و ممتنع بهنظر میرسد.
مهدی تهرانی - قاب کوچک
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد