خودتان را تعریف کنید.
در کار بسیار جدی و بداخلاق اما...
اما چه؟
سعی میکنم احترام همه را هم داشته باشم.
دنیامالی یعنی چه؟
به زبان ترکی یعنی همه دنیا را داشتن.
بچه بودید دوست داشتید چه کاره شوید؟
مهندس ساختمان.
اهل ورزش هم بودید؟
بسیار.
چه ورزشی؟
شنا، فوتبال و قایقرانی.
قایقرانی و مدیریت شهری چه شباهتهایی
با هم دارند؟
شباهت ندارد، تفاوت دارد.
تفاوتشان چیست؟
در ورزش شما با جوانان طرف هستید، در این حوزه، کار با عواطف و احساسات است؛ اما فضای مدیریت شهری کالبدی و زیربنایی است.
از ورزش به سمت مدیریت رسمیرسیدید یا بالعکس؟
هیچ کدام.
پس از کجا به کجا رسیدید؟
ما هرچه بلدیم از حضور هفت، هشت ساله در جنگ است.
در قایقرانی میشود مدال المپیک گرفت؟
بله.
چطوری؟
با یک برنامهریزی جامع.
چه موانعی هست؟
ما کشور کمآبی هستیم.
دریا که داریم.
دریا مناسب کار قایقرانی نیست، برای قایقرانی هم نیاز به آبهای آرام و شیرین است.
بالاخره اصلاحطلب هستید یا اصولگرا؟
اصلاحطلبی که در دلش اصولگرایی نباشد و اصولگرایی که میل به اصلاح نداشته باشد، ناقص است.
گفتند از فهرست اصلاحطلبها وارد شورا شده اما به قالیباف رای داده؟
نه من در فهرست قالیباف هم بودم.
چون در فهرستش بودید به او رای دادید؟
نه، در انتخاب شهردار گرایش سیاسی برایم مهم نبود.
چه چیزی مهم بود؟
توانایی فرد برای من اصل اساسی بود.
بزرگراه را دوست دارید یا کوچه باریک؟
کوچه باریک. آدم احساس صمیمیت و درونگرایی میکند.
تهران شهر خوبی برای زندگی است؟
بسیار.
از چه لحاظ؟
از بسیاری از کلانشهرهای دنیا زیباتر است.
این را به عنوان یک شهروند میگویید دیگر؟
بله، به عنوان یک عضو شورای شهر که هنوز تکالیف انباشته شده بسیار داریم.
ماده 100؟
قانون.
پاساژ علاءالدین؟
متخلف.
مرتضیگرد؟
آسیبهای اجتماعی.
تراکم؟
خیلی بد.
پول؟
بد نیست.
چقدر حقوق میگیرید؟
پنج میلیون.
کار اقتصادی هم میکنید؟
نه بلد نیستم.
محمد جواد ظریف؟
سردار دیپلماسی ایران.
مدیریت شهری؟
ناقص.
الهه راستگو؟
خواهر خوبم.
سیروس قایقران؟
همیشه جاوید.
بهترین محله تهران؟
هرکدام از محلهها به دلیل یک ویژگی شاخص هستند، اما خیابان ایران را دوست دارم.
بدترین محله تهران؟
اجازه بدهید بهدلیل اینکه عضو شورای شهر هستم، نگویم.
درآینه چه میبینید؟
مشتی مو و صورتم!
با خودتان چه میگویید؟
من اهل حرف زدن جلوی آینده با خودم نیستم.
اسمتان را سرچ میکنید؟
نه مگر خودم را گم کردهام؟
برای اینکه بدانید در مورد خودتان چه نوشته یا چه گفتهاند؟
مهم نیست دیگران چه میگویند. مهم آن است که انسان خودش باشد.
سالی چند بار مصاحبه میکنید؟
زیاد اهل مصاحبه نیستم، اما اهالی رسانه از دوستانم هستند.
مصاحبههای خودتان را در روزنامه میخوانید؟
نه، مگر اینکه برداشت اشتباهی از حرفهایم شده باشد.
اگر شهردار بودید.
خدا نکند، کار سختی است.
اگر رئیسجمهور بودید؟
با مرور کارنامه برخی روسای جمهور، میبینم بهتر از برخیشان میتوانم کشور را اداره کنم.
اگر دستفروش بودید؟
جایی را انتخاب میکردم که بیشترین مشتری را داشته باشد.
آخرین باری که گل خریدید؟
برای تولد خانمم بود.
فال چطور؟
فکر کنم سر یکی از چهارراهها، سه سال قبل.
دوست داشتید هنرپیشه بودید؟
سخت است؛ تواناییهایی میخواهد که در وجود من نیست.
مهمترین چالش این روزهای شورای شهر؟
انتخاب رئیس شورا.
مسجد جامعی بهتر ریاست میکرد یا چمران؟
احمد مسجدجامعی خیلی خوب بود. چمران هم شورا را در این مدت خوب اداره کرده است. بالاخره تضارب آرا از برکات شوراست.
اگر صبح ببینید جلوی خانهتان یک چاله عمیق درست شده است؟
من چون مدیر اجرایی بودم، با چال و چوله زیاد سرکار دارم.
کارتنخوابها؟
(آه میکشد) آدم دلش میگیرد.
چرا؟
ما باید به جامعه خود و آدمهایی که در آن زندگی میکنند، حساس باشیم.
آخرین بار که آه کشیدید؟
همین حالا. قرار بود مصاحبه کوتاه و پینگپنگی باشد!
خیلی نمانده، بزرگترین کمبود تهران؟
حوزه حمل و نقل عمومی.
اگر حالا خودتان را روی یک نیمکت روبهروی ساحل تصور کنید، توی ذهنتان چیست؟
لایتناهی. آبی عمیق.
از کار کردن خسته نمیشوید؟
خستگی فیزیکی چرا، اما روحی و روانی نه.
پاییز؟
زردی و ریزش برگها، فصل زیبایی است.
اوج عصبانیت شما؟
صلوات میفرستم.
کی عصبانی میشوید؟
زمانی که دیگران نسبت به تعهدی که دادند، درست عمل نمیکنند.
آخرین بار برای چه کسی دعا کردید؟
برای محمدرضا قادری قهرمان دوچرخهسواری و دخترم که دچار سرطان است.
آخرین باری که به کسی گفتید دوستت دارم؟
دختر بزرگم که سرطان دارد.
مگر دخترتان حالشان خوب نشده بود؟
پس از درمان اولیه، پزشکان گفتند اگر پنج تا هفت سال بیماری بازنگردد، بهطور قطعی بیماری بهبود یافته، اما دقیقاً بیماری دخترم در سال پنجم برگشت.
آخرین باری که گریه کردید؟
هفته پیش صحن امام رضا(ع).
آخرین باری که کسی را کتک زدید؟
تا حالا اینکار را نکردهام.
پس کتکخور بودید؟
بیشتر بازی کودکانه بود.
آخرین بار که از کسی کتک خوردید؟
آخرینش را یادم نیست، اما یکی از جالبهایش قبل از انقلاب، بازی ملوان و استقلال بود که یکی از تماشاگران به داور چیزی گفت و من اعتراض کردم؛ یک کتک حسابی از آن تماشاگر خوردم.
واکنش اهل خانه چه بود؟
پدرم همیشه توصیه میکرد که دعوا نکن و اگر دعوا کردی و کتک خوردی، من هم تو را خواهم زد؛ به خاطر همین از دعوا پرهیز میکردم.
در گذشته کاری کردهاید که اگر برگردید انجام نمیدهید؟
بله طبعا، اما واقعاً خاطرم نیست. شاید اگر برگردم به آن دوران، قدر جوانی و نوجوانیام را بیشتر بدانم.
اگر همین امشب بگویند تا شب زندهای؛ مهمترین کاری که میکنی؟
سعی میکنم با دعا و خلوت با خدا و حلالیت طلبیدن وقت را بگذرانم.
یک نفر که دوست داری از آن حلالیت بطلبی؟
مدیون کسی نیستم.
آخرش چه میشود؟
امیدوارم عاقبت به خیری شود.
اهل سفر هستید؟
بله بسیار.
کجا دوست دارید بروید؟
بیشتر دوست دارم کشورهایی که پیشینه فرهنگی دارند، بروم؛ نپال و کشورهای آفریقایی مانند کنیا و کشورهایی که تمدن دیدنی دارند. من سه هفته قبل از زلزله نپال آنجا بودم. به نظرم کشور بسیار زیبایی بود.
معلوم است سفر خارجی زیاد میروید
بهدلیل مسئولیتهایی که دارم، هر سال شش تا هفت بار سفرهای خارجی میروم.
در داخل ایران چطور؟
همه جای ایران را دوست دارم. دریا، کویر، جنگل، کوه، جنوب، شمال، غرب و شرق، همه جای ایران
زیباست.
آخرین سفرتان؟
به مقصد کاشان بود و کویر. زمانی که رسیدیم، باران شدیدی آمد که بسیار دلچسب و خاطرهانگیز شد. معمولا در کویر باران نمیآید و ما این شانس را داشتیم که باران زیبای کویری را ببینیم.
چه سوالی دوست داشتید از شما بپرسم که نپرسیدم؟
روحیه پرسشگری رسانهها را دوست دارم و باید در جامعه فراگیرتر شود.
نورا حسینی - چمدان
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد