خواننده‌ای که در مقابل سرزنش‌های پدرش ایستاد

حمید عسگری خواننده مطرح این روزهای موسیقی کشورمان است که با آلبوم «دل‌بریده» در سال 86 به صورت حرفه‌ای وارد عرصه موسیقی شده و تا کنون در این حوزه فعالیت می‌کند؛ به بهانه انتشار آلبوم اخیرش به نام «عشق» با گفتگو با او پرداختیم.
کد خبر: ۸۳۴۳۵۵
خواننده‌ای که در مقابل سرزنش‌های پدرش ایستاد

از خودتون برامون بگید متولد چه ماهی و چه سالی هستید؟من متولد 20 مهر 1357 و فرزند دوم خانواده و اصالتا جنوبی هستم،‌ بزرگ‌شده اصفهان و ساکن تهران و 4 سال از متاهل‌بودن من می‌گذرد.

با توجه به زیاد شدن ترانه‌سرایان، برخی از خوانندگان در حرفه خود با ترانه‌سرایان خاصی همکاری می‌کنند؛ شکل‌گیری ترانه‌های شما به چه صورت است؟

90 درصد ترانه‌هایم را خودم می‌گویم و به نظر من ترانه‌ها باید از دیدگاه خود خواننده باشد ولی متاسفانه مدتی است که چیزی نمی‌نویسم و البته ناگفته نماند با تعداد زیادی از ترانه‌سرایان همکاری کرده‌ام. به طور مثال: علی ایلیا، زهره زمانی، علی بحرینی، امیر بامشاد و برخی از دوستان دیگرم.

با کدام یک از قطعه‌هایتان ارتباط بیشتری برقرار کرده‌اید؟

من تمام قطعه‌هایم را دوست دارم و با تمام آن‌ها ارتباط برقرار کرده‌ام البته با برخی از آثارم بیشتر و با برخی کمتر.

برخی از خوانندگان برای اجرای ترانه‌های خود، فضای دکور یا اجرای خود را تغییر می‌دهند، شما در این‌باره فعالیت داشته‌اید؟

افرادی این کار را می‌کنند که در آثارشان از ترانه‌های فانتزی استفاده می‌کنند، ولی موسیقی من کاملا احساسی است و اگر یک شیئی خارجی را وارد صحنه کنید تاثیر منفی بر مخاطب می‌گذارد، این نوع ترانه‌ها در راستای احساس مردم است و ما بر لبه تیغ راه می‌رویم.

برای کنسرت پیش رو قطعه جدیدی را آماده کرده‌اید؟

فرصت کافی برای قطعه جدید نداریم و فکر می‌کنم مخاطبانم علاقه بیشتری به شنیدن ترانه‌های آلبوم جدیدم نشان دهند.

اکثر ترانه‌ها با مضمون عشق وارد بازار موسیقی می‌شوند، شما تا به حال نخواستید که مضمون ترانه‌هایتان را تغییر دهید؟

در همه جای دنیا 99 درصد ترانه‌های ساخته شده با مضمون عشق است، به نظر من پیام موسیقی عشق است و هر خواننده‌ای نسبت به نوع صدای خودش سبک خود را انتخاب می‌کند. برخی از صداها نمی‌تواند با ترانه‌های اجتماعی هماهنگ شود و تاثیر منفی می‌گذارد.

آیا تفاوتی در بین ترانه‌هایتان با دیگر ترانه‌سرایان ایجاد کرده‌اید؟

موضوعیت کل آثار من عشق است ولی با این تفاوت که ما از دیدگاه دیگری به این موضوع یعنی «عشق» نگاه می‌کنیم، در واقع می‌توان گفت، با دید مثبت درباره عشق می‌خوانیم.

برخی از همکاران شما درباره مافیای موسیقی صحبت می‌کنند؛ شما از مدتی که در این عرصه فعالیت می‌کنید با چه مشکلاتی روبرو شده‌اید؟

10 سال است که در این حرفه فعالیت می‌کنم و چیزی به عنوان مافیای موسیقی ندیدم، در این حرفه فقط با کمبود سالن روبرو هستیم، در کل تهران فقط 3 سالن وجود دارد که سالن برج میلاد به صورت اختصاصی در اختیار کنسرت‌های سنتی است، در نهایت دو سالن برای خوانندگان پاپ قرار می‌گیرد؛ سالن میلاد نمایشگاه و سالن وزارت کشور که متاسفانه سالن وزارت کشور هیچ استانداردی ندارد و حتی پارکینگی برای هنردوستان تعبیه نشده است، با این وجود تنها یک سالن برای اجرا باقی می‌ماند که آن هم برای این تعداد خواننده فعال بسیار کم است.

رشته تحصیلی شما با حرفه فعلی هماهنگ است؟

خیر، من کارشناسی مدیریت صنعتی خواندم و از روی علاقه به خوانندگی روی آوردم.

از چه زمانی به این نتیجه رسیدید که خواننده شوید؟

زمانی که 10 ساله بودم، به این نتیجه رسیدیم که می‌توانم خواننده شوم، کودکان هم سن و سال من با دیدن توپ به ذوق می‌آمدند ولی من با شنیدن موسیقی یا دیدن ساز به وجد می‌آمدم و صداها، سازها و انواع موسیقی‌ها را با جزئیات و دقت زیادی بررسی می‌کردم، در دوره دبیرستان یک گیتار خریدم و از همان موقع شروع به آموختن موسیقی کردم و ناگفته نماند به همراه جمعی از دوستانم گروهی را تشکیل دادیم و برای 200 الی 300 نفر موسیقی اجرا می‌کردیم.

در خانواده برای انتخاب این حرفه مورد سرزنش یا تشویق قرار گرفته‌اید؟

بله. در خانواده‌ام پدرم بسیار با این رشته مخالف بودند و من را بابت انتخاب این حرفه سرزنش می‌کردند، هنوز هم در هیچ کدام از کنسرت‌هایم حضور ندارد و کاملا در این مورد بی‌تفاوت است ولی برخورد مادرم در این مورد برعکس بود و هست.

فشارهای زیاد کاری در این حرفه باعث دلخوری خانواده نمی‌شود؟

مطمئنا در چنین شرایطی زندگی کردن سخت است ولی همسرم با این شرایط کنار آمده است و در بسیاری از کارها با من همکاری می‌کند.

جوانان زیادی هستند که علاقه‌مند به این حرفه هستند. تا به حال شده بخواهید به جوانان با استعداد کمک کنید تا بستری برای موفقیت‌شان باز شود؟

روحیه کمک کردن در وجود همه هست. ولی جوانان با استعداد در جامعه کم دیده می‌شوند، شاید هم جوانانی با استعداد ویژه کم داشته باشیم، ولی مسئله اینجاست که آیا تمامی هنرمندان و خوانندگان با کمک افراد مشهور و موفق راهنمایی شده و به این جایگاه رسیده‌اند؟

جواب منفی است مسلما برای رسیدن به این جایگاه تلاش‌های بسیاری انجام داده‌اند، یک مثال کوچک می‌زنم.

روزی یک شخصی نامه‌ای به ناصر حجازی نوشت که مضمون نامه در رابطه با پسرجوانی بود که در شهرستان خود به بهترین دروازه‌بان شهرت داشت، از ناصر حجازی درخواست داشتند تا بهترین دروازه‌بان شهر خودشان را به تیم استقلال بیاورد، بهترین دروازه‌بان در منطقه‌ای کوچک شاید در قیاس با جامعه بزرگ کمرنگ دیده شود مگر این که شخص دارای استعدادهای شگرف باشد تا در جامعه بزرگ درخشان شود.

در عرصه موسیقی این روزها، 10 تا 12 نفر خواننده‌ای با فعالیت‌های همیشگی هستند که سالیانه چندین کنسرت برگزار می‌کنند و این یعنی از بین هر 8 میلیون نفر 1 نفر به این جایگاه می‌رسد و تمامی این موضوعات نشان دهنده تلاش و کوشش افراد موفق است.

با کدام خواننده ارتباط بیشتری برقرار می‌کنید؟

با پینک فلوید از نظر کاری ارتباط بیشتر برقرار می‌کنم.

اهل مطالعه هستید؟

مطالعه کردن را بسیار دوست دارم ولی با کمال تاسف چند سالی است که کتاب نمی‌خوانم، ولی با دیدن فیلم‌های خوب کتاب‌ نخواندن را جبران می‌کنم، البته این حرف‌ها توجیهی شیک برای نخواندن کتاب است؛ در گذشته همیشه کتاب می‌خواندم ولی متاسفانه این روزها خیلی کمتر کتاب می‌خوانم.

پس رابطه خوبی با فیلم و سریال دارید، با مسافرت چطور؟ اهل مسافرت هستید؟

بله من فیلم زیاد می‌بینم و اهل مسافرت هستم.

شوخ طبع چطور؟

خیلی اهل شوخی نیستم و البته خیلی هم رفتار خشکی ندارم در حد تعادل هر دو خصلت را دارم.

در کودکی شیطنت داشتید؟ یکی از خاطرات کودکی‌تان را هم برایمان تعریف کنید؟

شیطنت‌هایم آنقدر زیاد نبود که کسی را آزرده خاطر کند،‌ فقط یک بار زنگ همسایه را زدم و فرار کردم، این تنها شیطنت من در کودکی‌ام بود.

تا به حال فکر کردید که اگر خواننده نمی‌شدید به چه شغلی روی می‌آوردید و آیا به غیر از خوانندگی به شغل دیگری هم مشغول هستید؟

من از دوران دبیرستان به این فکر می‌کردم که وارد حوزه موسیقی شوم و در همان دوران هدف خودم را تعیین کرده بودم و نمی‌توانم به جز موسیقی به چیز دیگری فکر کنم و تنها شغل من خوانندگی است و شغل دیگری ندارم.

با توجه به این که همه افراد جامعه از اتفاقات دور و اطرافشان تاثیر می‌گیرند، در زمانی که حالتان زیاد خوب نیست و ناراحتید چه واکنشی دارید؟

ترجیح می‌دهم تنها باشم و معمولا هم این طور می‌شود. فکر می‌کنم تا خودم را پیدا کنم.

حرف آخر؟

آرزوی موفقیت برای همه.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها