روی دیگر سکه مقاومت

7 ابتکار جهادگران در جنگ تحمیلی

ویرانی، نابودی و آوارگی؛ اینها پرتکرارترین مفاهیمی است که وقتی به جنگ فکر می‌کنیم در ذهنمان نقش می‌بندد؛ هشت سال پر ماجرا در جنگی که به کشورمان تحمیل شد، چاره‌ای جز مقاومت برایمان باقی نگذاشته بود. آن هم در شرایطی که باید به تنهایی ایستادگی می‌کردیم. ما در یک سوی جبهه نبرد بودیم و بعثی‌های تا بن دندان مسلح شده از سوی استکبار جهانی در سوی دیگر.
کد خبر: ۸۳۸۰۷۱
7 ابتکار جهادگران در جنگ تحمیلی
در چنین اوضاعی دو راه پیش روی ما بود؛ راه اول تسلیم شدن و واگذار کردن آب و خاک میهنمان به دشمن و راه دوم مقاومت با کمترین امکانات تا پای جان. ما راه دوم را انتخاب کردیم. تجربه نشان می‌دهد معمولا در چنین شرایطی ذهن‌های خلاق به کار می‌افتد و دست‌های توانا دست به کار می‌شوند تا رویش‌هایی ققنوس گونه از خاکستر جنگ سر برآورد. آنچه در ادامه می‌خوانید مروری است بر هفت ابتکار شاخص ایرانیان در طول جنگ تحمیلی که موجب به دست‌آمدن پیروزی‌هایی در جبهه‌ها برای کشورمان شد.

شاهکار مهندسی جنگ

اگر امروز شاهد ساخت پل‌ها و سدهای عظیم در کشور هستیم و می‌بینیم فناوری احداث این سازه‌ها در کشور بومی شده است، باید ردپای آن را در دوران جنگ جست وجو کنیم؛ زمانی که برای عبور تجهیزات و نفرات از رودخانه‌های عظیم باید پلی محکم در کمترین زمان ممکن ساخته می‌شد.

«پل خیبر» ـ که جزو شاهکارهای مهندسی جنگ است ـ پلی شناور به طول 14 کیلومتر بود که روی هور احداث شد. منطقه عملیاتی خیبر در شرق رود دجله و داخل هور الهویزه واقع بود. مهندسان برای شناور نگه‌داشتن پل از مواد پلیمری استفاده کردند و در طول مسیر قطعات یدکی به پل اصلی متصل شد تا چنانچه پل مورد بمباران هواپیماهای دشمن قرار گرفت، روند تعمیر و بازسازی آن در کوتاه‌ترین زمان، ممکن باشد. به این ترتیب از تلفیق فوم و فایبرگلاس که استحکام پل را در مقابل حملات بی‌امان دشمن بالا می‌برد، استفاده شد. با توجه به شرایط خاص جنگی، پل‌های نمونه در یکی از کارگاه‌های متعلق به کمیته فنی دفتر مرکزی جهاد سازندگی ساخته شد. سپس قطعات ساخته شده برای بررسی و انجام آزمون‌های لازم به دریاچه مجموعه ورزشی آزادی تهران انتقال داده شد تا زیر نظر فرماندهان نظامی، همه چیز پیش از مرحله عملیات در تهران مورد بررسی قرار گیرد. در اینجا به سفارش سپاه قرار شد جهاد سازندگی 30 کیلومتر از این نوع پل را در مدت 5/2 ماه بسازد و تحویل دهد. با هماهنگی میان وزارتخانه‌های صنایع سنگین، صنایع بازرگانی، جهاد و سپاه مراحل ساخت این پل پیش رفت.

سرانجام پل خیبر در قطعاتی به ابعاد 3 در 5 متر با سطحی مقاوم از پروفیل و محفظه‌ای از پلی اورانان فوم که با فایبرگلاس پوشیده بود، ساخته شد. هر قطعه از این پل 1200 کیلوگرم جرم داشت. از این پل در رودهایی با آبدهی حداکثر دو متر مکعب بر ثانیه استفاده می‌شد و می‌توانست تا شش تن جرم را روی خود تحمل کند. سبک بودن این پل، ویژگی قابل توجهی بود که در لحظات بحرانی جنگ به کار می‌آمد.

عملیات خیبر با بهره‌گیری از همین پل‌ها و فداکاری رزمندگان به پیروزی رسید. هدف این عملیات که سوم اسفند 1362 آغاز شد، تصرف و تامین جزایر مجنون و بخشی از هورالهویزه بود و ضمن آزاد‌سازی جزایر مجنون و چند روستای منطقه، حداقل 50 حلقه چاه نفتی تصرف شد.

قایق مرداب رو

یکی از مشکلاتی که رزمندگان هنگام قایقرانی در آب‌های خوزستان با آن مواجه می‌شدند، گیر کردن نی و گیاهان آبزی مرداب‌ها در لابه‌لای پره‌های موتور قایق‌‍‌ها بود. اینجا بود که رزمندگان خلاق دست به کار شدند و قایق‌هایی طراحی کردند که با ملخ چوبی و از طریق جابه‌جایی هوا کار می‌کرد. این روش باعث شد قایق‌هایی در اختیار داشته باشند که هم روی نی و هم روی آب با سرعت پیش می‌رفتند. برای چنین طراحی‌‌ای به موتوری نیاز بود که لزوما از آب برای خنک شدن استفاده نکند. از این‌رو رزمندگان ابتکار جالب توجهی به خرج دادند و از موتور فولکس قورباغه‌ای در این قایق‌ها استفاده کردند که برای خنک شدن به آب احتیاج نداشت و با هوا خنک می‌شد. پس از آن قایق‌های بزرگ‌تری با نصب موتور هواپیما نیز ساخته شد.

سازه منحرف‌کننده موشک

یکی از ویژگی‌های موشک‌های رادارگریزی که دولت عراق هنگام جنگ از فرانسه خریده بود این‌که این موشک‌ها پس از شلیک در ارتفاع 4 متری از سطح آب پرواز و امواجی رو به جلو ارسال می‌کردند. این امواج پس از بازتاب، موقعیت شیئی ناشناس را که به احتمال زیاد کشتی دشمن بود نشان می‌داد و رادار موشک، هدف شناسایی شده را منهدم می‌کرد. مهندسان جهاد سازندگی برای مقابله و منحرف کردن این موشک‌ها دست به ابتکار جالبی زدند. آنها صفحات فلزی عمود بر همی را طراحی کردند. این صفحه‌ها امواج فرستاده شده از طرف موشک را به سمت خود موشک بازتاب می‌داد، موشک در شناسایی هدف به اشتباه می‌افتاد و به جای کشتی، این صفحات فلزی را مورد اصابت قرار می‎داد. گسترش این طرح و انتشار نتایج استفاده از صفحات فلزی برای منحرف کردن موشک‌های فرانسوی موجب شد کشورهای دیگر حاضر به خرید این موشک‌ها از فرانسه نشوند.

پل خضر

پس از اجرای عملیات والفجر ۸، نیروهای مستقر در منطقه فاو، نیازمند پشتیبانی و تدارکات بودند. جایی که وجود رودخانه اروند با عرض حدود ۹۰۰ متر، کار تدارکات‌رسانی با قایق را بسیار کند و دشوار کرده بود. هنگام فتح فاو تمام ادوات، نیروها و ماشین‌آلات از ساحل اروندکنار به ساحل فاو با قایق منتقل می‌شد. به طوری که بزرگ‌ترین وسیله‌ای که با قایق‌ها امکان جابه‌جایی داشت یک وانت‌بار بود. در این میان احتمال حمله عراقی‌ها و واژگونی قایق‌ها نیز وجود داشت.

در اینجا بود که برای عبور سریع از اروندرود، مهندسان پشتیبانی جهاد از تجربه کاری خود در مناطق محروم استفاده کردند. آنها در برخی مناطق دیده بودند یک شناور متصل به دو طناب به نام جرس یا کلک از عرض رودخانه عبور می‌کند. به این صورت که یک نفر روی جرس می‌ایستاد و با کشیدن طناب، جرس را همراه نفرات و ابزارهایی که روی آن بود از یک سوی رودخانه به سوی دیگر می‌برد. به این ترتیب مهندسان مکانیک و ماشین‌آلات با‌توجه به شرایط منطقه جنگی برای حل مشکل عبور از اروند، پل خضر را طراحی کردند.

این پل از یک صفحه بزرگ شناور به نام دوبه تشکیل شده بود. در دو سوی پل، دو سیم بکسل قوی به موازات یکدیگر در عرض رودخانه کشیده می‌شد و در ساحل به شمع‌های از قبل نصب شده محکم شده بود. سیم بکسل سومی هم وجود داشت که دور چرخ یک تراکتور پیچیده شده بود و در حقیقت نیروی پیش‌برنده پل خضر بود که روی دوبه قرار داشت. با استفاده از این پل توانستند ماشین‌آلات و تدارکات سنگین را به رزمندگانی که در فاو بودند برسانند. پس از پل خضر بود که برای تسهیل رفت و آمد به فاو، پل عظیم بعثت روی اروندرود احداث شد. پل‌های خضر 3 و 4 که بعدها ساخته شدند از نمونه‌های پیشین خود بزرگ‌تر بودند، ظرفیت جابه‌جایی بیشتری هم داشتند و قطعات به کار رفته در آنها نیز قوی‌تر و مجهزتر بود. تجربه ساخت پل‌های خضر اولیه در ساخت خضرهای جدید به کار گرفته شد. یکی از مشکلات این پل‌ها، ساییدگی زیاد سیم بکسل‌ها بود که با طراحی غلتک‌های بزرگ‌تر حل شد. همچنین با تغییر زاویه نصب تراکتور روی دوبه، قطر رینگ تراکتور، سایز سیم بکسل‌ها، محل قرار گرفتن گوشواره‌ها و نوع شمع‌کوبی، کیفیت کارکرد پل افزایش یافت.

ارزان بودن قطعات، قابلیت نصب سریع اجزای پل خضر و پیچیده نبودن کار با آن، از مزیت‌های این پل‌ها در پشتیبانی از جبهه فاو بود. به‌طوری که هواپیماهای عراقی هیچ‌گاه نتوانستند این پل متحرک را مورد حمله قرار دهند. در کل چهار پل خضر در عملیات والفجر 8 روی رودخانه خروشان اروند ساخته شد که با استفاده از آن کامیون‌های پر از بار همراه ماشین‌آلات سنگین مانند لودر و بولدوزر به شهر فاو حمل می‌شد.

لندکروز شنی‌دار

مسلما در جبهه جنگ، کمتر از جاده صاف می‌توان سراغ گرفت و بسیاری از مناطق سطحی ناصاف و شنی دارند. عبور از این مناطق بسیار دشوار است و خودروهای معمولی به سادگی در شن‌ها و گودال‌ها متوقف می‌شوند. در اینجا بود که مهندسان جهاد، طراحی و ساخت ابزارهایی به نام شنی را آغاز کردند که به وانت لندکروز متصل می‌شد و از طریق آن عبور از مناطق رملی و شنی امکان‌پذیر می‌شد. مهندسان نام این وسیله را لندکروز شنی‌دار گذاشتند و تا پایان جنگ فناوری آنها را ارتقا بخشیدند. بعد از ساخت این ماشین بود که رزمندگان توانایی حرکت در رمل و پستی و بلندی را پیدا کردند و قابلیت تحرک که از اصلی‌ترین برتری‌های تاکتیکی در جبهه‌های نبرد محسوب می‌شود را به دست آوردند. بعدها مهندسان نفربر دوزیست را نیز با قابلیت کار در آب و خشکی طراحی کردند.

بالن ابابیل

گاهی در جنگ انجام ابتکارات نو و غافلگیرکننده می‌تواند ورق را برگرداند و از وسیله‌ای ساده، ابزار پیشگیری‌کننده‌ای بسازد که به اندازه ده‌ها ابزار زرهی می‌تواند جلوی تجاوز دشمن را بگیرد. یکی از این ابزارهای جالب توجه ـ که از جمله ابتکارات مهندسان جهاد سازندگی در صنایع هوایی ایران محسوب می‌شود ـ بالن ابابیل است. آنها برای فریب هواپیماهای دشمن دست به ابتکاری جالب زدند. آنها بالنی ساختند که هم ابزاری برای فریب هواپیماهای دشمن بود و هم می‌توانست به نابودی هواپیماهایی منجر شود که می‌خواستند از معبرهای تنگ میان کوه‌ها ـ که نقاط کور رادارها بود ـ گذر کنند و به پالایشگاه اصفهان نزدیک شوند. این بالن بزرگ با مواد خاصی که در ساخت آن به کار رفته بود در رادار هواپیماهای دشمن دیده می‌شد. در این حالت، هواپیماها در مواردی به علت ناشناس بودن جرم مورد مشاهده در رادار، از حمله صرف‌نظر می‌کردند. به‌علاوه پرواز این بالن‌ها هنگام حمله هوایی موجب می‌شد خلبان دشمن ناگهان با موجود عجیبی که در آسمان ثابت ایستاده است، مواجه و تمرکزش مختل شود. انتخاب جنس بالن، نحوه دوخت، عایق‌بندی، اتصال فلز به پلاستیک از نکات پیچیده مهندسی در دوران ساخت این بالن‌ها بود.

سازه‌ای با 5 هزار لوله

پس از فتح فاو باید پلی ساخته می‌شد که 24 ساعته کار انتقال تجهیزات و تدارکات و مهمات را از طریق آن انجام دهند. پلی که در مقابل تلاطم خروشان اروندرود مقاومت کند، قابلیت ترمیم و بازسازی سریع پس از حملات هوایی را داشته باشد و از همه مهم‌تر، به سرعت قابل احداث باشد.

در اینجا بود که بهروز پورشریفی از جهاد سازندگی ایده ساخت پل بعثت را مطرح کرد. پلی به طول 900 متر با عرض 12 متر که از لوله‌های توخالی متصل به هم ساخته می‌شد. این لوله‌ها در جهت جریان رودخانه قرار داده می‌شدند. به این ترتیب مهندسان 5000 لوله 12 متری، به قطر 142 سانتی‌متر و ضخامت 16 میلی‌متر از جنس فولاد را از عمق 12 متری تا سطح آب به هم متصل کردند و پلی به وجود آوردند که هم در برابر جریان آب اروند‌رود مقاوم بود و هم توانایی تحمل وزن ماشین‌های سنگین رزمی و تدارکاتی را داشت. آنها لوله‌ها را با اتصالات متحرک به هم متصل کردند و سپس لوله‌ها را از اسکله‌ای که برای همین منظور ساخته بودند به داخل آب هدایت کردند. مشکل مهم در این میان شناور کردن لوله‌ها بود. برای این کار دو طرف لوله‌ها را با پارچه‌های برزنتی بستند تا لوله‌ها غرق نشوند. پس از انجام اتصال لوله‌ها، پارچه‌های برزنتی را کنار می‌زدند تا آب با فشار از لوله‌ها عبور کند و لوله‌ها زیر آب بروند و غرق شوند. بعد از نصب، لوله‌ها را زیرسازی و آسفالت می‌کردند. ساخت این پل شش ماه زمان برد و در طول این مدت بارها مورد بمباران دشمن قرار گرفت. با این حال قابلیت تعمیر سریع پل موجب شده بود پس از هر بمباران، آسیب‌هایش ‌به سرعت توسط گروه‌های مهندسی بازسازی شود.

کاظم کوکرم

دانش

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها