اگر آلبوم عکس‌هایتان را ورق بزنید نوستالژی شما را در خود فرو خواهد برد

درد شیرین «یادمانه»‌ها

شاید باورتان نشود هنوز قهرمان ذهنی برخی‌ها، یک شخصیت ساده با بیانی کودکانه و راهکارهایی آسان برای حل هر معماست؛ چیزی مثل «پسر شجاع»! شاید برای شما نیز شخصیت‌های کارتونی دوران کودکی در ذهنتان هنوز یک قهرمان باشند. حالا مجری مهربان برنامه‌های کودکی‌مان به تلویزیون برگشته و قصه‌های سالیان از دست رفته را با نشان دادن انیمیشن‌های قدیمی دوباره برایمان زنده می‌کند.
کد خبر: ۸۴۲۳۱۴
درد شیرین «یادمانه»‌ها

نمی‌شود دلتنگ کوچه‌های باریک و درهای چوبی نشد، حیاط خانه‌ها و پشت‌بام‌هایی که بر تیرک‌های چوبی استوار بودند. ما و شاید هم برخی از شما در خاطرات سال‌های دور به سر می‌بریم.

این را هم باور دارید که آهنگ‌های قدیمی تنها یک ملودی کهنه نیست، همین که بار دیگر شنیده می‌شوند، دفتری از خاطرات در ذهن‌ها گشوده خواهد شد. به این یادآوری خاطرات که البته با غمی نهان همراه است، نوستالژی می‌گویند؛ فرهنگستان گفته از این پس به نوستالژی بگویید «یادمانه». چشم!

به خانه برگرد، گاهی

برای ما و شما هنوز خانه و خانواده، بهترین و مهم‌ترین مکانی است که می‌توان در آن آرام گرفت و آرامش یافت. خانه‌ای که مادری مهربان دارد و پدری که پس از کار روزانه با لبخند یا اخمی در می‌گشاید و خسته با چند پاکت و بسته در دست وارد می‌شود، اما میان آن بسته‌ها تنها میوه و نیازهای خانه نبود، حجمی از شادی داخل آن برای بچه‌ها وجود داشت. بگذریم از این که اکنون برای فرزندان عصر مجازی، شور و شادی، جنس و رنگ دیگر دارد؛ چیزی مثل چند لایک و کامنت بیشتر برای پست‌هایشان. در آن خانه، سال‌های از دست رفته ما همیشه خواب و رویای رنگین می‌دیدیم.

می‌شود گاهی به خانه بازگشت. جوهانس هوفر، پزشک سوئیسی بود که برای درمان دو بیمار خود که به حالات روحی مشابهی مبتلا بودند توصیه کرد مدتی را نزد خانواده‌های خود بگذرانند. این پزشک برای اولین بار از واژه نوستالژی استفاده کرد. دو بیمار به امر پزشک حاذق خود رفتند به خانه‌هایشان، جالب این که هر دو حالشان حسابی خوب شد.

یادمانه، حرکت از مبدأ پزشکی تا ایستگاه‌های ادبیات، فلسفه، سینما و... .

دیری نپایید که نوستالژی یا همان یادمانه سر از فلسفه درآورد و فیلسوفان را سخت به خود سرگرم کرد. کانت علت نوستالژی را فقر می‌دانست که درمان آن با ثروت و موقعیت اجتماعی امکان‌‌پذیر بود، اما این نظر چندی بعد از سوی دیگر فلاسفه مورد نقد قرار گرفت. این را هم بگوییم که یک مفهوم بویژه از جنس اجتماعی آن با توجه به فرهنگ و شرایط اجتماعی، تعاریف مختلف به خود می‌گیرند. سوءتفاهم نشود لطفا!

اصلا نمی‌خواهیم فیلسوفانه بنویسیم یا کلمات را موزون و شاعرانه کنیم، چون نیستیم.

یادمانه‌، ماندن یا عبور از گذشته؟

اشتباه نشود لطفا. منظور از یادمانه، ماندن و زندگی در گذشته نیست چه این که بسیاری از ما خاطرات خوبی از روزگاران پیشین نداریم. پس لزومی هم ندارد دربند آن بمانیم. انتظار هم نداشته باشید خاطرات بد را به آنی به دست نسیان بسپارید. با این همه دانش روان‌شناسی چند توصیه کرده است ازجمله این که شکست‌ها، غم و درد همیشگی نیستند، هر لحظه می‌توانید از نو آغاز کنید. همه مشکلات، ناشی از توهمات ذهن هستند. اگر درون خود را درست کنید، بیرون نیز درست می‌شود. خوشی‌ها و بدبختی‌ها را، خودمان انتخاب می‌کنیم. تا وقتی هویت خود را با افکار گذشته محک بزنید، نمی‌توانید گامی به جلو بردارید و اگر روند فکری شما موجب احساس گناه، خشم، رنجش و حسرت می‌شود، سالخوردگی زودرس در انتظارتان است.

یادآوری برخی خاطرات نه‌تنها خوشایند نیست، بلکه برای جانمان سوهان است. محققان دانشگاه کارولینای شمالی در پژوهش‌های خود دریافتند بعضی خاطرات، چه خوب یا حتی از نوع بد، برای همیشه در ذهن می‌مانند و در این میان، خاطراتی که می‌خواهیم از یاد ببریم، سخت‌تر از همه از ذهن زدوده می‌شوند. به باور آنها فراموشی عمدی یا فراموشی داوطلبانه، اثر چندانی ندارد.

به عبارت دیگر، افراد وقتی تلاش می‌کنند برخی خاطرات خود را آگاهانه از یاد ببرند، باید موارد دیگر را که به آن پیوست خورده است نیز فراموش کنند، اما احساسات چنین اجازه‌ای نمی‌دهد.

«انسان‌ها به ندرت لحظات احساسی‌شان را فراموش می‌کنند. فراموشی عمدی برای کدر و تاریک کردن خاطرات ناخوشایند در بسیاری موارد ناموفق است.» این را سونیتا تیواری، استاد فیزیولوژی در دانشگاه پزشکی کینگ جورج که جزو همین تیم تحقیقاتی بود، گفت.

بی‌مناسبت نخواهد بود برای آنان که می‌خواهند همواره زندگی را در لحظه تجربه بکنند، شعر خیام بزرگ را یادآوری کنیم: «دیروز که گذشت هیچ از او یاد مکن‌/‌ فرداکه نیامد است فریاد مکن‌/‌ بر نامده و گذشته بنیاد مکن‌/‌ حالی خوش باش و غم بر باد مکن.»

وطن بی‌جغرافیا

«شازده کوچولو گفت: سلام. گل گفت: سلام. شازده کوچولو با ادب پرسید: آدم‌ها کجان؟ گل، روزی روزگاری عبور کاروانی را دیده بود. این بود که گفت: آدم‌ها؟ گمان کنم ازشان شش هفت‌تایی باشد. سال‌ها پیش دیدم‌شان. منتها خدا می‌داند کجا می‌شود پیدایشان کرد. باد این ور و آن ور می‌بردشان، نه این که ریشه ندارند! این بی‌ریشه‌گی حسابی اسباب دردسرشان شده...» این متن برای بسیاری آشناست چه آنها که یادمانه انیمیشن «مسافر کوچولو» را به یاد دارند یا آنها که کتاب شازده کوچولوی نوشته آنتوان دو سنت اگزوپری را خوانده یا شنیده‌اند.

واقعیت این است که معنای یادمانه برای مهاجران، عمیق‌تر، سوزناک‌تر و از جنس متفاوتی است. البته این دورافتادگان از دیار بی‌ریشه نیستند، بلکه ناگزیر و به حکم سرنوشت تن به وادی دیگر برده‌اند در حالی که ریشه و جان خویش را در موطن بر جای گذاشته‌اند.

در آغاز قرن بیستم نوستالژی از یک سو به معنی بی‌وطنی جغرافیایی انسان سربیرون می‌آورد. مارسل پروست در رمان «در جست‌وجوی زمان از دست رفته» می‌نویسد که چگونه قهرمان داستانش بعد از نوشیدن یک چای و نوشیدنی خاص به یاد گذشته و دوران کودکی‌اش همراه با عمه‌اش می‌افتد، گذشته شیرینی که در آن یک کودک خوشبخت بود و نه یک مرد بالغ بیزار از دنیا. پای درد و دلشان که می‌نشینی داد دوری از وطن سر می‌زنند؛ دادی که در لایه‌های آن غمی بزرگ نهان است.

درد سوزان دوری از وطن

نوستالژی در حالی که همچنان زندگی بسیاری از ما را در خود فراگرفته و حتی گاهی غم دوری هاچ زنبور عسل از مادرش دست از سرمان بر نمی‌دارد، راهی در ادبیات برای خود باز کرد.

هر نویسنده‌ای یک برداشت از این واژه دارد، ویکتور هوگو که رمان بینوایانش هنوز جانسوز است و نوستالژیک، از این کلمه به معنی درد سوزان دوری از وطن یاد می‌کند. بودلر به معنی اشتیاق به سرزمین‌های بیگانه و اشتیاق برای چیزهای از دست رفته و سارتر به معنی حسرت یا اشتیاق هیچ بودن یاد می‌کند.

سینما، ایستگاه بعدی نوستالژی بود. حتما اهالی این هنر، فیلم نوستالژی اثر تارکوفسکی را به یاد دارند. در آن فیلم شاعر روسی برای نوشتن زندگینامه یک آهنگساز روسی به ایتالیا می‌رود و در آنجا سخت دلتنگ وطن می‌شود. راستش وطن برای مهاجران طعم و معنی دیگری دارد که به آن هم اشارتی خواهیم کرد. واژه نوستالژیا برگرفته از دو کلمه یونانی است؛ nostos به معنی بازگشت به خانه و algia به معنی «درد» است. با این حال زیاد پی این واژه را در متون کهن نگیرید، چراکه تاریخ و قدمت آن به سده هفدهم باز می‌گردد.

سامان عابری

جام‌جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها